کتاب آبشار یخ

اثر متیو جی کربی از انتشارات افق - مترجم: محبوبه نجف خانی-معروف ترین رمان ها

شاید خائنی میان ما باشد...
شاهزاده خانم سولویگ و خواهر و برادر کوچکش، با شروع جنگ به قلعه ای در میان کوه های سر به فلک کشیده پناه می برند.
بچه ها هر روز چشم به راه رسیدن خبر پیروزی پدرشان هستند تا به خانه بازگردند. اما زمستان از راه می رسد و با یخ بستن آبدره، همه در قلعه گرفتار می شوند.
خیلی زود عده ای از جنگجویان مسموم می شوند و می میرند و بچه ها دیگر نمی دانند به چه کسی تکیه کنند.


خرید کتاب آبشار یخ
جستجوی کتاب آبشار یخ در گودریدز

معرفی کتاب آبشار یخ از نگاه کاربران
این کتاب یکی از کتاب های مورد علاقه من نیست. یکی از آن کتابهایی است که من در مورد مردم صحبت میکنم یا درباره مشتاقانه صحبت کنم، اگر آنها از من بخواهند آنچه را که اخیرا خواندید بخوانم. من احتمالا تعجب می کنم که چرا این در لیست کتاب پنج ستاره من قرار دارد وقتی که Ive رتبه های پایین تر را به کتاب های Ive نسبت به این بیشتر دوست داشتید. اما این یک کتاب جامع خوب بود که کمی اضافی بود تا آن را بهتر از فقط خوب انجام دهد. شخصیت ها قابل اعتماد بودند و رشد شخصیت اصلی در سراسر داستان درخشان و قابل مشاهده بود. آن را در کاملا یک منفعل، trans-ish مانند دولت گفته شده است که آن را کمی سخت برای ارتباط با شخصیت احساسات. Icefall به شما نمی رسد و شما را درگیر می کند و حتی واقعا نمی تواند آن را بسازد یا آن را هیجان انگیز کند. بیشتر احساساتی که من فکر می کردم از این کتاب احساس می کردم آن بود که گوسفند کشته شد. این بدترین حالت بود. من فکر می کنم آنچه که من در مورد این کتاب دوست داشتم این است که شما می توانید شخصیت ها را درک کنید و اقدامات خود را متقاعد کنید. حتی با شخصیت های محبوب و محبوب در YA Fiction، آنها هیچ جرقه ای یا عمقی ندارند که آنها را قانع کننده با انسانی می سازد. (حتی اگر آنها انسان باشند، هنوز هم شما می فهمید منظور من چیست؟ لطفا هرگز نمی فهمید.) هیچ انسانی وحشت زده ای نیست که بتواند جادوگر و سرگردان باشد، که در بسیاری از کتاب هایی یافت می شود که خسته می شوند کمی پس از مدتی من می دانم که این کتاب در بعضی موارد باعث می شود که سرگرم کننده تر و خنده دار تر باشد اما به ویژه هنگامی که آنها در موقعیتی قرار می گیرند که Solveig به نظر می رسد واقعیت به آنها نمی رسد. Theyre به عنوان بهتر-than-نوجوانان-but-action-like-a-stereotypical-teen-on-steroids به تصویر کشیده شده است. این فقط عجیب و غریب است. اما آره من این کتاب را دوست داشتم و مانند من گفتم قبل از اینکه هیجان انگیز ترین چیزی که در شیوه ای هیجان انگیز گفته شد، مرگ گوسفند بود.

مشاهده لینک اصلی
من این کتاب را بر اساس توصیه شخصی خواندم و در ابتدا فکر میکردم @ چه کسانی در این کتاب می بینند؟ اما من از 100 صفحه گذشته لذت بردم. این فقط آن است که برای بسیاری از آن بسیار slooooooow بود. اکثر این کتاب ها در طی یک زمستان یخ زده در یک دره که در آن سه کودک از پادشاه اسکاندیناوی در طول یک جنگ گرفته شده اند، در جریان است. عبور فورج و کوه یخ زده است، بنابراین هیچ دلیلی وجود ندارد که دشمن بتواند به آنها برسد، درست است؟ اشتباه است. خیانت در میان آنها وجود دارد، و یک به یک، مردم فرستاده شده برای محافظت از بچه ها می میرند. چیزهای بد دیگر اتفاق می افتد اما اغلب آنها در تمام زمستان خسته میشوند، نگرانند و نمی دانند چه کسی باید اعتماد کند. Solveig (شخصیت اصلی) داستان های ... بیت از آنها را در شروع هر فصل و داستان های دیگر در بسیاری از فصل ها می گوید. (زمانيکه من متوجه شدم که Solveig داستانهايي را در آغاز فصل شروع کرده است ... من تعجب مي کنم که چه کسی در زمين صحبت مي کرد و چرا / مهم بود). من به Solveig و بعضی از شخصیت های دیگر من واقعا دوست داشتم که هیک تغییر و رشد کند. اما هنوز هم چیزهای زمستانی طولانی خسته کننده بود. با این حال، من با آن نگه داشتم، و در پایان با نتیجه ی هیجان انگیز پاداش گرفتم. داستان ها / اسطوره های قومی جالب بودند و فرهنگ اسکاندیناوی به خوبی بررسی شد که بسیار واقعی بود. (تقریبا به نظر می رسید که من می توانستم بوی تمام بدنهایی را که در محدوده نزدیک ایستاده بودم بپوشم در تمام زمستان گرم بمانم. ببخشید.) من ایده های اساسی را که فردی بالقوه بالایی دارد، اگر فکر نمی کنید که آن را بررسی کنید، دوست داشتم داستان ها قدرت زیادی برای تغییر زندگی بهتری دارند. همچنین نوشتن در بسیاری از نقاط دوست داشتنی بود. هیچ شکایتی بر زیبایی زبان ندارد.

مشاهده لینک اصلی
Icefall یکی از آن کتابهایی است که شما انتخاب میکنید نه به خاطر اینکه میخواهید بخوانید، بلکه به این دلیل که شما مجبورید. Icefall تبدیل به یک کتاب با خسته کننده، هیچ اقدام شروع، اما پایان دادن به پر از عمل، تعلیق، و جنگ خونین برای به دست آوردن حقیقت از آنها که در واقع هستند. این کتاب به عنوان وفاداری، با رمز و راز کمی آغاز شد، اما پایان دادن به آن، انتخاب یک طرف، نه برای وفاداری بود، بلکه برای مهربانی و ایجاد یک اخلاق برای به خطر انداختن خود برای بهبود دیگران. صادقانه کتاب یکی از نوعی بود و برای من هیچ ارتباطی با سایر کتابهایی که خواندید را ندیده بودم، اما ارتباطی با Solvieg داشتم. مثل Solvieg، در دنیا احساس گرسنگی نمیکنم و نمی دانم کجا هستم. Solvieg به طرز مشتاقانه به دنبال پیروزی از رویاهای خود بود، به طوری که یک شکاف بود، اما خون نجیب او به راه بود. یک اسکولد یک داستان می گوید، آنها باید یک طرف را انتخاب کنند، اما مانند پیتر از آن فرانک، سلویج شورش می یابد و او شیوه کار اسلالد را تغییر می دهد تا خودش آینده ای را با چتربازی ایجاد کند، آینده ای که خودش است. Solvieg گفت: \"من در حال احساس قدرت خودم هستم. من می دانم که من هستم من Solveig هستم (321) â €. اگر این کتاب بخشی از یک سری بود، من می دانستم که خواندن، نه به خاطر آغاز آن، بلکه به دلیل پایان دادن به آن.

مشاهده لینک اصلی
وقتی این کتاب را شروع کردم، انتظارات بالا نداشتم (من مایکل را طرد کردی که نمیتوان انتظار زیادی از فارغ التحصیل ایالت ایالت یوتا داشت)، اما من خوشحال شدم. این یکی از داستان های بهتر شده من در حالی که با یک عمل، و همچنین عمق و معنای خوانده شده است. Solveig دختر ثروتمند پادشاه نوردیک است و خود را بدون ارزش به پدرش است. او و خواهر بزرگترش و برادر کوچکتر به یک قلعه انجماد در پایه ی یخچال فرستاده می شوند تا بتوانند در طول جنگ با نجیب همسایه نگه داشته شوند. برای زمستان تنها با چند خدمتکار، جنگجویان بی سرپناه و عرضه مواد غذایی رو به کاهش Solveig پیدا می کند که خود تلاش برای حفظ صلح در اردوگاه خود. هنگامی که اقدامات خیانت به سطح می رسد، صلح حتی بیشتر تهدید می شود. Solveig استعدادهای پنهانی را پیدا می کند به عنوان او با قاتل پادشاه یا داستان نویسی آموزش می دهد. او توانایی کلمات را برای تسکین دل درد، شجاعت و حتی نجات زندگی می آموزد. اگرچه این داستان یک دختر جوان در یک چشم انداز باستانی منجمد تنظیم شده است، داستان Solveig با جوانان تمام سنین و شرایطی که جستجو می کنند، رونق می یابد برای محل خود در زندگی. اقدام فریبنده است، اما درسهای زندگی برای نوجوانان تمام سنین قدرتمند است.

مشاهده لینک اصلی
چرا من تصمیم به خواندن این کتاب: اولین چیزی که توجه من را به خود جلب کرد این کتاب بود به زیبایی نشان داده cover.I بلافاصله می خواستم به آن را قرض بگیرند پس از خواندن کتاب blurb.This کامل این کتاب نوشته شده در سال 2011 یا 2012 اسلات از یکنوع بازی شبیه لوتو من هیئت مدیره از کتاب (چه تجانس!). متی جی کربی، نویسنده، به خوبی در نوشتن این صحنه book.Several با جزئیات بسیار توضیح داده شد فورا آن را مصرانه خواست تا یک تصویر را در اعلان های مورد علاقه mind.My من از این کتاب : من آساس زیبایی ندارم، اما من می دانم که داستان های من انجام می شود. من قدرت هاربال را ندارم، اما در داخل احساس می کنم قدرت خودم هستم. می دانم که من هستم. این نقل قول نشان می دهد که شخصیت اصلی Solveig به یاد می گیرد به صورت مستقل در سراسر داستان و نه بر هر کسی شانه میکنم برای support.Something جدید من از این کتاب به دست تکیه است: هنگامی که شما بر روی یک فلات یخی با هیچ کمک و یا تماس با جهان خارج گیر کرده ، و عرضه مواد غذایی خود را در حال اجرا کم است، مردم در اطراف شما change.From گرسنگی، یک جنگجوی شجاع ممکن است تنظیم weaknesses.A خود را که به من در این کتاب جالب بود در معرض است fjord.It یخی است که با بسیاری از جزئیات توصیف نویسنده: استفاده از کلمات مانند: باد سرد یخی و سایر صفت ها باعث می شود که این صدا واقعا واقع بینانه باشد.

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب آبشار یخ


 کتاب برگزیده
 کتاب وان پیس: داستان ایس (2)
 کتاب وان پیس: داستان ایس (1)
 کتاب بامگارتنر
 کتاب سکوت باران
 کتاب هیچ چیز سیاه نیست