کتاب آن سوی رودخانه، زیر درختان

اثر ارنست همینگوی از انتشارات هرمس - مترجم: احمد کسایی پور-معروف ترین رمان ها

در پاییز سال 1948، ارنست همینگوی اولین سفر طولانی خود را به ایتالیا در سی سال انجام داد. آشنایی دوباره او با ونیز، شهری که او دوست داشت، الهام بخش برای در سراسر رودخانه و درختان بود، داستان ریچارد کانتو، یک سرهنگ دوم آمریکایی که در ایتالیا در جنگ جهانی دوم مستقر شده بود، و عشق او به یک ایتالیایی یونانی جنجال آزاردهنده و تلخ و شیرین به عاشق شدن که دلیل را تحمل می کند، به انعطاف پذیری روح انسانی و زیبایی و عظمت جهانی ونیز، در سراسر رودخانه و درختان، به عنوان بیانیه هیمینگ ها در واکنش به جنایات غیر انسانی بزرگ جنگ جهانی دوم. او در طول تمام عمر رمان کامل خود را منتشر کرد و جان اونارا را در مجله نیویورک تایمز به چاپ رساند و او را مهمترین نویسنده از زمان شکسپیر نامید.


خرید کتاب آن سوی رودخانه، زیر درختان
جستجوی کتاب آن سوی رودخانه، زیر درختان در گودریدز

معرفی کتاب آن سوی رودخانه، زیر درختان از نگاه کاربران
شاید بهترین اثرش یود

مشاهده لینک اصلی
زمانی که هیمینگوی این رمان را نوشت، ممکن است شناخته شود که شاهکارهای او پشت سر او هستند. اگر چه این رمان یک کار کمتر است، لحظات حساسیت، تند و خشن و قدرت تولید شده در سبک مارپیچی مارک تجاری خود را که متوقف می شود وجود دارد. این رمان مربوط به سرهنگ ارتش بازنشسته است، که در پایان جنگ با مبارزات وحشیانه جنگید و در نهایت با عشق به یک زن جوانتر به مبارزه می پردازد. برای من زن نشان داد که سرهنگان جوانان را از دست دادند و رابطه ممکن است به معنای جدیدی برسد، اگر کسی آن را در نظر بگیرد. سرهنگ در رمان به این وحشت و بی حوصلگی جنگ نگاه می کند، که در مقایسه با حساسیت شدید عاشقانه وی در ونیز، به نظر می رسد. در طول جنگ جهانی دوم و در پاریس در جنگ جهانی دوم تجربیات همینگس در طول این جشنوارانه جشنواره ادبی _، که در ابتدا به نظر می رسد، در این جشن به یاد ماندنی تبدیل شده است. در برابر شدت وجود او سرهنگ عقب افتاده به پرده دروغین ایتالیایی، ونیز در زمستان و زیبایی جوانان مورد علاقه از زندگی اش. یک حس می کند که در این زمان در زندگی اش، خیلی نزدیک است، که همینگوی خود را در زندگی خود می بیند، در خطوط از Stonewall Jacksons، لحظات مرگ را می گذراند تا صلح آمیز از روی رودخانه و درختان عبور کند. همینگویی استاد گفت و گو است و بین سرهنگ و معشوقه جوان او بسیار مزه است. من توصیه می کنم که مرد قدیمی و دریا را بخوانید، \"خداحافظی با اسلحه\" و یا \"برای کسی که قبل از خواندن این رمان\" \"بل\" را پرداخت می کند. اگر شما تحسین کنید و به طور گسترده ای همینگینگ را خوانده اید، پس این یک رمان بسیار خوب است اما نه خیلی عالی نسبت به شاهکارهایش. این یک رمان فریبنده و در دسترس است که ظرافت هایش کوتاه خواهد ماند و شاید بزرگترین جنبه نابغه هنر او این است که او هرگز موفق نخواهد توانست تاثیر مشابهی داشته باشد.

مشاهده لینک اصلی
من این کتاب را دوست داشتم اما بعد دوباره آن را در ایستگاه ورونا Porta Nuova پس از بازدید از ونیز، انتظار بار قطار شب را به پاریس، در باران، خواندن آن، و من فکر می کنم این ممکن است بهترین کتاب برای خواندن در ایستگاه ورونا Porta Nuova پس از بازدید از ونیز، در انتظار قطار شب به پاریس، در باران.

مشاهده لینک اصلی
برای من یک کتاب سه ستاره بخاطر داشته باشید که قطعا ارزش خواندن دارد. من می دانم که همینگویی برای همه نیست، اما سبک نوشتن آن را دوست دارم. من کتاب هایش را برای طرح کتاب نمی خوانم من برای خطوط آنها را بخاطر توانایی او برای بیان چیزهای پیچیده به سادگی و توانایی او برای گرفتن تفاوت های ذاتی بین جنسیت می خوانم. تفاوت وجود دارد دو شخصیت اصلی در این رمان وجود دارد - سرهنگ ریچارد کانتو و عاشق او رناتا. او پنجاه و یک است. او نوزده است. او مردانه است او شلوغ است، کاملا بی ادب، و به سادگی می تواند به عنوان یک خائن دیده می شود. اما آیا او است؟ خب، من او را دوست دارم شما می بینید همینگای زیر سطح آنچه که بلافاصله قابل مشاهده است و به شما می دهد بیشتر می رود. من هم رناتا را دوست دارم او زنانه ... و هوشمند و کنجکاو است و مایل به انجام آنچه انجام نشده است. این کتاب خوب است نه طرح، چرا که این کار عملا غیرممکن است! این یک مطالعه شخصیت است. این مقاله در مورد مرگ است و اینکه چگونه هر یک از ما با آن برخورد می کنیم. و انتخاب ما را این نیز در مورد حماقت جنگ است. این مربوط به شکار و غذا و ماهیگیری و .... در مورد جهان اطراف ما است اگر ما فقط زحمت نگاه کردن. همينگويي به سادگي آنچه را که قبل از چشمان ماست و آنچه که ما اغلب مشاهده نمي کنيم بيان مي کنيم. خوب، سرهنگ شکار اردک می رود، اما شکار بیش تر از کشتن پرندگان است. (چرا مردم باید شکار کنند؛ چرا مردم نمی توانند به جای دوربین هایشان شلیک کنند؟) با این حال، همینگوی چشم های ما را به زیبایی سرزمین و پرندگان و هوا باز می کند و برای من کافی است. و طنز وجود دارد. یا شما همینگوی را دوست دارید یا نه. من قطعا همه کتابهایم را دوست ندارم. یک عدد که من در واقع یک ستاره داده بودم، به این معنی که من آنها را کاملا وحشتناک یافتم. من سعی کردم چیزی را که در نوشته هیمینگس می بینم توضیح دهم. من به کتاب های صوتی گوش دادم که توسط بوید گینز نقل شده است. من از اینکه کلونل کلمه @ co-lo-nel @ در ایتالیایی به نظر میرسد، ضربه می زند. من فکر نمی کنم جادوی ونیز در این کتاب آمده باشد. چیزی که به دست می آید این است که احساس گرسنگی و مبارزه پیاده روی .... عشق و جوانان از دست رفته است. شما باید توجه داشته باشید؛ فلسفه های زیادی وجود دارد. اگر شما به شما توجه نکنید، خودتان می پرسید،Which war به آن اشاره شده است ؟! WW1 یا WW2، جنگ داخلی اسپانیا یا ..... @ این آخرین رمان به پایان رسید قبل از مرگ همینگویی.

مشاهده لینک اصلی
آیا امکان دارد یک کتاب را فقط برای فضای ایجادشده، عکسهایی که در هنگام خواندن آن می خوانید، دوست داشته باشید؟ قطعا. وجود دارد و هنوز وجود دارد، فشار و انتظارات زیادی برای هر رمان همیمینگایت داشته است. درست است که برخی از آن ها بهتر هستند و بعضی دیگر کاملا استانداردی نیست که از نویسنده چنین تحسین می خواهید. اما، من کیستم که بفهمم چگونه زندگی نویسنده باید تاثیرگذار باشد. در â € œAcross رودخانه و به درختان '. همموندینگ به لحاظ ظاهری مینوچولی، یک لحظه از توماس Mann در مرگ ونیز به رسمیت شناخته شده است. مناظر یکسان است، مرگ در دست است و شما از زندگی خود فکر می کنید، یکی که همیشه آرزو می کردید که زندگی می کردید و آن چیزی که معلوم می شد، و خیلی دیر است که چیزی را عوض کنید. دوست داشتنی، گذر زمان، جنگ ها شما در جنگیدید، دوستانی داشتید که داشتید، برخی از آنها رفته بودند، بعضی ها خیلی دور بودند، همه خاطرات، روشن و بعضی از سایه هاست، اما خاطرات همه آنها هستند. شما می خواهید همه چیز را دوباره زنده نگه دارید و غبار سنگین با آویزان کردن سنگین نیست فقط چشم انداز خود را از اردک هایی که شکار می کنید را مسدود می کند، آینه ای را که می خواهید زندگی خود را از طریق آن ببینید، دوست بدارید. من به این دلیل دوست دارم که کتاب را بخوانم، احساس می کنم همه چیز را می پوشم، می توانم احساس درد سرهنگ و من می توانم ونیز را در صبح بخیر احساس کنم.

مشاهده لینک اصلی
طبقه بندی سه ستاره ممکن است به معنای چیزهای مختلف باشد. در مورد این کتاب، فقط می خواهم بگویم که این بهترین هامینگ نیست که ما را به ما ارائه دهد. اگر به احتمال زیاد یک روز تصمیم بگیرد که نویسنده را از مارج دیگر شروع کند، در میان درختان، مطمئن هستم که او هرگز نخواهد خواندن آن را دوباره در زندگی ببیند. اکنون، برای «مشتری خانه» '، همانطور که در مورد، تجزیه و تحلیل دیگری است. این کتاب بد نیست، همانطور که، به نظر من به نظر من، هیچ کتاب همینیویی نمیتواند باشد. مشکل این است که این هم خوب نیست. و با خوب من معنی آن کسانی است که ما را به ناامیدی هدایت می کنند، ما را که می خواهند نویسنده باشند. این تاثیر عادی است که همینگوی به من دارد، و این چیزی بود که با این کتاب اتفاق نیفتاد. ارزش آن است. اگر می خواهیم بسیار عادلانه باشیم، می توانیم بگوئیم شخصیت ها بیشتر نمی شوند. آنها زیبا و پرشور هستند. گفت و شنود در هزینه اقدام، تکراری، به عنوان همیشه است. اما بعضی از توسعه ها فاقد بود، برخی از گفتگو های قاطع، بعضی اوقات، اکنون ممکن است پایان یابد. این لحظه کلیدی که همیشه به ما یادآوری می کند که همینگوی بهترین نویسنده نسلش است و همین دلیل است که او را بخوانید و ببخشید. ارنست هیچ آسیبی ندارد. روزهای بهتر، درست مثل کتابهای بهتر. بد نیست بدانید از شما بخواهید صفحاتی را که فقط به شما می فهمانید را به ما ندهید، صفحاتی که بیشتر از علامت هایی است که توسط جنگ به چشم می خورد. من هرگز نمی توانم درک های شما را درک کنم. و همین دلیل است که من روزها و کتابهای کمتری را بخوانم و ببخش.

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب آن سوی رودخانه، زیر درختان


 کتاب گروگانگرفتگی
 کتاب گروگانکشتگی
 کتاب صبر کن تا هلن بیاد
 کتاب همسایه بغلی 2
 کتاب مجموعه پائولو کوئلیو (7 جلدی با قاب)
 کتاب هرگز به سنجاب اعتماد نکن