؛«داشتم خواب میديدم. نمیدونم چه خوابی بود، ولی وقتی بيدار شدم حس افتضاحی نسبت به بيداری داشتم. نمیخواستم بيدار شم. وقتی خواب بودم خيلی بيشتر بهم خوش میگذشت و اين واقعا ناراحتكنندهس. تقريبا چيزی مثل يه كابوس وارونه بود، مثل وقتی كه داری میبينی و از خواب میپری و خيالت راحت میشه. منتها وقتی بيدار شدم كابوسم شروع شد.»...؛
خرید کتاب این داستان یک جورهایی بامزه ست
جستجوی کتاب این داستان یک جورهایی بامزه ست در گودریدز
معرفی کتاب این داستان یک جورهایی بامزه ست از نگاه کاربران
کتاب های مرتبط با - کتاب این داستان یک جورهایی بامزه ست
خرید کتاب این داستان یک جورهایی بامزه ست
جستجوی کتاب این داستان یک جورهایی بامزه ست در گودریدز