کتاب باد در درختان بید

اثر کنت گرهم از انتشارات پیدایش - مترجم: آرزو احمی-معروف ترین رمان ها

با رسیدن بهار و آب و هوای خوب در خارج، ملکه خیرخواه با تمیز کردن بهار، صبر را از دست می دهد. او خانه خود را زیرزمینی فرار می کند، در حال ظهور است تا هوا را بگیرد و به رودخانه برسد، که قبلا هرگز دیده نشده است. در اینجا او به موش صحرایی (آب گلوله ای) ملاقات می کند، که در این زمان سال تمام روزهای خود را در رودخانه، نزدیک و نزدیک آن می گذراند. موش برای مواجهه با قایق سواری خود، مول را می گیرد. آنها با هم هماهنگ می شوند و روزهای زیادی را با قایقرانی می گذرانند، با موش صحرایی مو را به مسیر رودخانه می آموزند. کنت گراهام، The Wind in Willows، مثل همه ادبیات نمونه های کودکان، همواره به بزرگسالان نیز اعتراض کرده است. اگر چه برای اولین بار در سال 1908 منتشر شد، زمانی که "اتومبیل" جدید و نادر بود، The Wind in Willows شگفت آور پرتره های معاصر و خنده دار از آقای تاد، غم انگیز Badger، Rutty Poetic و مول مولد تازه . گراهام در طول طنز و روحیه خیره کننده، عمیقا تفسیری از شجاعت، سخاوت و بیشتر از همه، دوستی دارد.


خرید کتاب باد در درختان بید
جستجوی کتاب باد در درختان بید در گودریدز

معرفی کتاب باد در درختان بید از نگاه کاربران
اگر فرزندان دارید و این جواهر را با آنها مطالعه نکرده اید، اکنون این کار را انجام دهید. بروید یک نسخه چاپی دوست داشتنی خریداری کنید و حافظه ای را که فکر می کنم فراتر از دوران کودکی ادامه پیدا کند. مول، Ratty، Toad و Badger شخصیت هایی هستند که ارزش دیدن دارند و در دوران کودکی دوباره و دوباره دیدن می کنند. وقتی آخرین صفحه این کتاب را بسته بودم، متاسف شدم که این کاراکترها را ببینند. من از داستان لذت بردم، که کیفیت کلاسیک از صفحه اول داشت. درس های فراوانی در اینجا آموخته می شود، ارزش طبیعت و نحوه زندگی یک زندگی متعادل و ارزش جامعه. با این حال، من فکر می کنم این است که در درجه اول داستان درباره کیفیت واقعی دوستی، دوست داشتن دوستان شما، کمک به آنها، گفتن آنها به شیوه ای غیر مضر در هنگام بالا رفتن، و فقط به اشتراک گذاری با آنها تمام لذت واقعی زندگی: آتش، غذای خوب، شناور کردن یک رودخانه و استراحت شبانه امن. من در مورد بهترین دوستم فکر کردم و این که چگونه او را از طریق تمام مصیبت های زندگی دیده ام و چندین لحظات درخشان را به اشتراک گذاشتهایم و اینکه چگونه از طریق هم بودن با فریاد و خنده و فقدان بودجه به یک جشن تبدیل شده ایم. من خیلی دلتنگ شدم و می خواستم به خانه اش بروم، همانطور که جوان بودیم و نزدیک به آن زندگی می کردیم و خواب می بردیم و به ساعت های صبح می گفتیم و صبحانه می زدیم و یک صبحانه می گذاریم و برنامه ریزی می کنیم . من می خواستم اسلحه ها را پیوند بزنم و به جنگل بپیچم، بی رحم و پر از لبخند. اگر من همیشه غمگین و غمگین در جهان هستم، فکر می کنم این کتاب را می گیرم و دوباره خواندن آن را می خوانم. من امیدوارم بتوانم یک نسخه ثابت از تصاویر را در جایی پیدا کنم، ترجیحا با تصاویری که توسط مور منتشر شده است، کارهایی که در اینترنت انجام شده است. به اندازه کافی عجیب و غریب، من فکر کردم قبل از آن را خوانده ام، اما متوجه شدم که من و من بسیار خوشحالم، تصمیم گرفتم به خواندن گروهی بپیوندم و مقدمه بسیار لذت بخش خود را برای معشوقه افسانه آقای Grahames.

مشاهده لینک اصلی
این یکی از برترین کتاب های آرامش بخش است که تا به حال خوانده ام. من کارتون را به عنوان یک بچه دوست داشتم هیچ چیز فوق العاده هیجان انگیز اتفاق نمی افتد اما فقط صلح آمیز است :)

مشاهده لینک اصلی
خوب، تلاش دوم در بررسی بعد از interwebs لعنتی من آخرین من خوردند. خوشبختانه این اولین آفلاین است. برای من کنت گراهام _ باد در Willows_ یک رمان بسیار ویژه است. این داستان کودکانه است و به طور معمول آن را پشت سر می گذارم. به طور کلی طرفداران زیادی از بچه ها یا YA نیستم و برای اضافه کردن به این، من حتی این کتاب را به عنوان یک کودک خواندنی نکردم و بنابراین عینک های گل رز مناسب برای اعتبار دادن به عشقم دارم برای داستان. با این حال، به هر حال، این داستان از ماجراهای چهار دوست حیوانات در یک حومه انگلیسی ادواردای ایده آل و خنده دار، عمیقا با من مخالفت کرد. من فکر می کنم بخشی از این کار با دست های خشن Grahame در ایجاد شخصیت های خود را نشان می دهد: خجالتی مهربان مهربان، شجاع و قاطع Ratty (آن موش صحرایی توسط خداحافظ)، خجالتی اما بدبخت و بی حوصله، و آخرین اما مطمئنا نه کم است، خردمندانه و بیهوده، همه از عناصر آرکه تایپ استفاده می کنند و با این حال هرگز به طور کامل توسط آن تعریف نمی شوند، آنها به عنوان شخصیت در حق خود ظاهر می شوند. به نظر می رسد این تنظیم هم خط را بین عمومی و خاص قرار داده است. دوستان حیوانی به طور مداوم در برابر یک پس زمینه که نام آنها نشانه است، سفر می کنند: رودخانه، ویلودود، شهر و در عین حال وقتی که ما به خانه هایمان می آیند، نمی توانیم مکان های قومی یا شخصی بیشتری از قلب پیدا کنیم. داستان ما (یا شاید من باید داستان را بگویم) آغاز می شود، همانطور که مولف خجالتی ابتدا از خانه اش در زیرزمین خود بینی خود را می شکافد تا با دنیای گسترده ای که اخیرا کشف شده است، او با هیجان و تعجب روبرو شود. من کاملا نمی توانم بگویم که مول شخصیت اصلی داستانهایی است که دنبال می کنند (هرچند او همواره بخش قابل توجهی از آنهاست)، اما همیشه یک نقطه نرم برای او بود و لذت بردن از دیدن ایده آل Grahame حومه های انگلیسی، جنگل ها و حومه ها را از طریق چشم های دوست داشتنی خود. احتمالا احتمالا احتمالا بیشتر از کاندیدای احتمالی، احتمالا برای یک بخش خوب از داستانهایی است که بر ماجراهای او متمرکز شده است: شگفت انگیز بودن زندگی یک شخصیت با پول بیشتری نسبت به مغز، همیشه برای خندیدن بعدی دنبال می شود که البته تحقق قلب قلب او قصد بازگشت دوباره است. در واقع، نگه داشتن زبانه بر روی دوست خود و تلاش برای چکیدن برخی از حس حیوانات خوب به سر نرم خود یکی از وظایف مهم شخصیت های دیگر باید در بسیاری از این داستان انجام دهد. قدم زدن Grahame بسیار عالی است، گاهی اوقات با گذشت زمان کم و کاستی از زمان قایقرانی در رودخانه به منظور تمیز کردن یک خانه دوست داشتنی به ارمغان می آورد، و در دیگران به سرعت در حال حرکت به فرار از زندان و یا بازگرداندن خانه اجدادی از خطرناک دشمنان بنابراین ما دوستانمان را دنبال می کنیم چون آنها در مورد جهان و هر یک از آنها یاد می گیرند و من نمی توانم بگویم که بسیاری از اصحاب لذت بخش تر برای این سرمایه گذاری وجود دارد. استدلال های آنلاین را مشاهده می کنید که این داستان ها تا حدی ناحیه ای و ساحلی است: هر زمان که جهان خارج از حوضچه ها نفوذ کند، معمولا وسوسه خطرناک یا نیروی مخرب است. من واقعا نمی توانم با این بحث، اما آیا تمام ادبیات باید رمان و عجیب را جشن بگیرند؟ Isnâ € ™ T وجود دارد محل برای ترانه های دوست داشتنی و بازگشت بازگشت شادی؟ _ باد در Willows_ هیچ چیز نیست اگر نه جشن از راحت و آشنا، پین برای یک جهان و نوع زیبایی محو دور. ممکن است دلیل خوبی برای اینکه چرا باید آن را از بین ببریم، وجود دارد، اما من می توانم استدلال کنم که هنوز به خاطر داشته باشیم ارزش دارد. هنگامی که من سعی می کنم انگشت خود را بر روی آنچه که در مورد این کتاب است و بنابراین تخیل من را تصور می کند و آن را صرفا یک داستان در مورد صحبت از حیوانات در قالب یک جهان بینی طولانی مرده است من فکر می کنم که کریستوفر میلن، پسر نویسنده _Winnie Pooh_، ممکن است بهتر از زمانی که صحبت از \"فصل هایی که احساسات انسانی را بررسی می کنند - احساسات ترس، دلتنگی، ترس، سرگردان بودن\" صحبت کرده است. \"این قسمت هایی از کتاب است که به طور مستقیم به قلب من صحبت می کنند و جنبه های گسترده تر روح انسان را بررسی کنید.

مشاهده لینک اصلی
من در Wind Will در باد یافتم که یکی از آن کتاب های نادر است که شامل شادی واقعی است. چندین بار از زمانی که با کنیون حرکت کرده ام، من با یکی دیگر از اعضای خانواده احترام گذاشته ام که بر ارزش @ dark @ literature در برابر @ light @ literature ادعا شده است. @ این بسیار آسان است برای نوشتن در مورد چیزهای تاریک، @ او می گویند. @ چرا ما بر روی شادی متمرکز نیستیم @ من فکر می کنم زمانی که اکثر مردم یک داستان @ happy @ را بخوانند، آن ها آن را کم عمق، غیر واقعی و غم انگیز می دانند، چرا که هر گونه تصادفی از اخبار نشان می دهد، بسیاری از چیزهای بد در جهان! آیا می توانیم هملت و عمویش را بپذیریم، @ اگر آن را بپوشانید، @ اگر به جای آنکه یکدیگر را از بین ببرید، بپذیرید؟ این پایان دادن به طبیعت انسانی سازگار نیست و اگر چه @ realism @ لازم نیست که در فهرست الزامات یک کتاب خوب قرار گیرد، یک کار بزرگ ادبی باید به طبیعت بشر درست باشد. به همین ترتیب، من فکر می کنم ما اغلب اشتباه فراخوانی @ dark @ art را فقط به این دلیل که تاریک است، می کنیم. @ اوه، آیا این گروه جدید را دیدی؟ آنها رژ لب سیاه را می پوشند و در مورد هاری های مریض آواز می خوانند. امیدوارم که شما به اندازه کافی بالایی داشته باشید تا بتوانید آن را اداره کنید. @ من فکر می کنم چیزی که فقط تاریک است، فقط به اندازه کم چیزی است که پر از bunnies و rainbows و ponies شاهزاده خانم است. به هر حال، بین شادی و شادی تفاوت زیادی وجود دارد. خوشبختی صرفا عواطفی است در حالیکه شادی وضعیتی است که به ندرت احساس می شود. این یک ملاقات با دلایل متافیزیکی است که خدا برای خشنودی از روح ما ایجاد کرده است: دوستی، وفاداری، عشق، بخشش و غیره. مطمئنا این را می توان در هر کریسمس شیرین، کریسمس ویژه یاFull House episode پیدا کرد، اما این ها فقط سایه ها از چیزهای واقعی. با توجه به طبیعت ارزشمندش، لذت لزوما در مقایسه با تاریکی نادرست است، اما در نهایت به مراتب بیشتر ارزشمند است. در حال حاضر، بیمارم از ریملینگ هایم گله دارم و واقعا درباره این کتاب صحبت می کنم. اگرچه من فکر نمی کنم کنت گراهام درک کند، به نظر می رسد که باد در ویلوس به طور کامل با آثار لوئیس و تولکین سقوط کند. این نه تنها جذابیت بریتانیا است، بلکه دارای دوز سالم همتای بزرگ مردانه است که در Lord of the Rings چنین برجسته ای نشان می دهد. تعدادی از کارشناسان که به راحتی به راه خود راه یافته اند، حیوانات در WIW به من از بازنشسته آکسفورد دان ها یاد می گیرند که احساس می کنند چیزی بیش از صلح، یک لوله خوب و کاغذ صبح ندارند. هنگامی که مول و موش با یکدیگر هستند، آنها مجبور نیستند در مورد هر چیز خاصی صحبت کنند تا احساسی دیگران را برآورده سازند. به اندازه کافی برای آنها با هم و در این فضای پذیرش، آنها به طور ناگهانی رویاهای خود را با یکدیگر به اشتراک می گذارند. کل کتاب فقط احساس راحتی می کند. من همچنین به هر کتابی احترام می گذارم که نباید به کلgood vs. evil @ for plot یا theme اعتراض کند. اینها شخصیت های ساده ای هستند که تجربه های مشترک دارند که از طریق عرف عمومی آنها عمیق می شود. از دست رفتن، رفتن به خانه، به اشتراک گذاشتن یک وعده غذایی، ترس از دنیای گسترده، تسخیر دشمن، یادگیری ردیف. اگر چه WIW کتاب کودک است، این تم ها باعث می شود احساس واقعی تر از ملودرام ها توسط هالیوود. مول و موش حتی وقتی که با پان برخورد می کنند طعم عمیق را می بینند. من باور دارم که این روح معنوی زندگی است که مردمان مدرن آنقدر احمقانه نادیده گرفته و انکار می کنند. هرچند من این کتاب را دوست داشتم. شما باید آن را بخوانید بله، بله، بله!

مشاهده لینک اصلی
وقتی بچه بودم، از این کتاب مشکوک بودم همه بچه هایhey، یک داستان سرگرم کننده در مورد صحبت از حیوانات، @ درست است؟ و من مانند هیچ بودم، این فقط شما در مورد درختان کوبیدن. این یک شعر روحانی است که با هم مخلوط می شود. خسته کننده است. این کتاب مانند مردی است که به کلاس خود می آید و روی صندلی همه جا نشسته است، @ Sammy خیاطی جوراب اینجاست تا در مورد شکنندگی واقعی حرف بزنید! @ مثل زمانی که مادر شما بود @ من این موز را خنثی کرده ام و آن را فقط خوب به عنوان یک popsicle! @ این نیست. مامان پر از جادوگر است. بیشتر چیزهایی که خراب شده اند - Carob- Berenstain Bears- Mathletes- Sturbridge Village شما بچه های احمق را نادیده می گیرید و از آنجا که من نابالغ فوق العاده هستم نمی توانید من را احمق کنید: باد در Willows هنوز خسته کننده است. من همه چیز بد نیستم! قطعات با آقای Toad بسیار سرگرم کننده هستند. پوپ پوپ! لول، من در Team Toad. درختان بلا و بلا درختان و shitBut خود را مانند نشستن از طریق آقای راجرز فقط برای رسیدن به چیزهای Make-Believe. در میان صفحات و صفحات hogwash فقط این وجود دارد: @ مول هنوز یک لحظه ایستاده بود، در اندیشه برگزار شد. به عنوان یک ناگهان از یک رویا زیبا بیدار می شود، که تلاش می کند تا آن را به یاد بیاورد، اما می تواند چیزی جز حساسیتی از زیبایی در آن، زیبایی بگیرد! تا زمانی که اینطور نباشد، فورا از بین میرود و رویاپرداز تلخ بیدار سخت و سرد و تمام مجازاتهایش را میپذیرد. بنابراین، هنگامی که شما بچه بودید، چه چیزی برای شما بود؟ دانستن نیمی از نبرد است! حالا من یک popsicle میخواهم

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب باد در درختان بید


 کتاب تخت خواب من کجاست؟
 کتاب لگن من را ندیدی؟
 کتاب جلوی دهانم را بگیرم؟
 کتاب زنان خطرناک 1
 کتاب عروسکی در باغ
 کتاب نبرد هیولاها: کتاب ویژه ی 6 گانه ی ششم