کتاب بادبادک باز

اثر خالد حسینی از انتشارات مجید (به سخن) - مترجم: غلامرضا اسکندری-معروف ترین رمان ها

"ممکن است ناعادلانه باشد، اما آنچه در چند روز، گاهی حتی یک روز اتفاق می افتد، می تواند دوره ی یک عمر را تغییر دهد." امیر پسر ثروتمند بازرگان کابل است که عضو کاخ حاکم پشتون است. حسن، خادم و همدم ثابت او، هزاره است، کست مردود و فقیر. پیوند ناخوشایند آنها توسط انتخاب امیر پراکنده شده است تا از دوستان خود در میان تنشهای قومی، مذهبی و سیاسی سالهای مرگ سلطنت طلبان، از بین برود. اما بسیار قوی پیوند میان دو پسر است که امیر به دنیای دور سفر می کند و تلاش می کند تا در برابر اشتباهات گذشته گذشته تنها یک دوست واقعی داشته باشد. داستان فراموش نشدنی، دلهره آور از دوستی نامطلوب بین یک پسر ثروتمند و پسر خادمی پدرش، دونده کیت یک رمان زیبایی ساخته شده در کشور است که در حال فرار از بین رفته است. این مربوط به قدرت خواندن، قیمت خیانت و امکان رستگاری است؛ و اکتشاف قدرت پدران بر فرزندان - عشق، قربانی، دروغ آنها. یک داستان جالب از خانواده، عشق و دوستی در برابر فاجعه ویرانگر تاریخ افغانستان طی سی سال گذشته گفت: "دزدک کیت" یک رمان غیر معمول و قدرتمند است که تبدیل به یک محبوب و یک نوع کلاسیک است.


خرید کتاب بادبادک باز
جستجوی کتاب بادبادک باز در گودریدز

معرفی کتاب بادبادک باز از نگاه کاربران
من با این کتاب مسائل جدی داشتم. ممکن است اسپویلرهای زیر وجود داشته باشد، اگر شما فوق العاده شیک است. اما من نمی خواهم به شما بگویم که امیر واقعا چه چیزی را به خواننده می دهد، روح مدافع افغانستان تمام وقت یا هر چیز دیگری. اوه، لعنتی. من تقریبا بلافاصله از روحانیون متنفر بودم و فقط در طول رمان از آن دست برداشتم. من با رؤسای من دوست ندارم - من عاشق یادداشت ها از زیرزمینی است و آن ها بچه های پادشاه اسکیز - اما فقط اگر صدای آنها به اندازه کافی جالب برای مقابله با آنچه که در مورد آنها من نفرت می کنم. مشکل من با امیر این است که برای بخش پسرانه کتاب، ضعف، ضعیف، بی رحمانه و کسل کننده است. او در مورد شخصیت بسیار زشتش بی تردید، اما او نیز به طور کامل قادر به انجام هر گونه مسئولیت برای خود نیست. در بعضی اوقات به نظر می رسید که خودش با ذره های کوچکش خسته بود. من حدس می زنم اگر شما یک شخص ناخوشایند هستید، دست کم آنرا افتخار می کنید. لذت بردن از فراموشی اخلاقی خود را. مالک آن بود. امیر بدون هیچ مشکلی مواجه شد. سپس فارغ التحصیلان فارغ التحصیل شد. هیچ کس به زبان امیر نمی گوید، ابتدا در زبان مادری اش، و سپس برای مخاطبان نامرئی که تنها انگلیسی را می دانند، ترجمه می کنند. نویسنده به جای استفاده از زبان کوچک به عنوان مخلوط بلندی به جز کوچکترین رمز و راز اجازه می دهد - بخشی از درخواست های کتاب این است که آن را در مورد یک مکان و گروهی از مردم که در مورد آن ناخوشایند بود، اما من فکر کردم اجازه می دهد تا آن را به جای اعتماد هر تبادل بین دو مرد افغانی با توضیحات برای آمریکایی های بی عیب و نقص ممکن است آن را یک کتاب قوی تر ساخته باشد. وقتی که من آنها را خارج از محدوده قرار می دهم، با استفاده از سرنخ های زمینه، یک بار در طول زمان، و یا اینکه تعجب می کنم که چطور ننگ و نومو را در نظر می گیرم. هیچ شکایتی در مورد درام بسیار حرکتی و انسانی که در زمانی که امیر به افغانستان می آید، شکایت می کند. این داستان من را به اندازه کافی کنجکاو نگه داشت تا به پایان برسد حتی زمانی که شخصیت ها من را ناراحت کرده بودند. با این حال، امیر توانست در نهایت خود را از دست بدهد، که خوب است، زیرا من احساس کردم داوینچی معنی خیانت به کد، او را نداشت، و سپس کتاب را در نزدیکترین دیوار پرتاب کرد. ما مشتاقانه منتظر فیلم هستیم. من این کارگردان را به عنوان Finding Neverland و غریبه تر از این که داستان را انجام می دادم، متوجه شدم، و کار او را دوست دارم.

مشاهده لینک اصلی
من احساس ناخوشایندی را داشتم که دونده بادبادک را در نظر بگیرم، با توجه به تمام وزوزها در مورد آن. (من اعتقاد ندارم که کتاب های بیشماری را باور داشته باشم) اما خوشبختانه، آن را به تبلیغ عموم. این داستان در افغانستان آغاز می شود، قبل از اینکه طالبان کنترل و حتی قبل از شروع مبارزات انتخاباتی خود را آغاز کنند. این می تواند در عمق جنوب امریکا قبل از سال 1960 برای آن موضوع تعیین شده بود، یا در برلین درست در دوران زمانی هیتلر پادشاه عالی، و یا شاید بیشتر از نزدیک به انگلستان رناتال و استعمار هند - آب و هوا یکسان است. دو پسر کوچک، یکی از غنی پشتون، یکی از کلاسهای حامی هزاره، دو پسر لیته که نباید از یکدیگر مراقبت کنند، با این حال آنها دوست هستند و یا نزدیک به آن به عنوان دو کلاس مخالف می تواند باشد. داستان های مورد علاقه من هستند که غرق می شوند به مسائلی که روح انسان را تیره می کند. من عاشق تماشای شخصیت ها راه خود را برای رستگاری کار می کنم. برخی از کسانی که TKR را دوست نداشتند، می گویند که امیر، راوی و شخصیت اصلی، بسیار خودخواهانه است و دوست داشتنی است. و حقیقت آن، در ابتدا، کمی خودخواهانه است؛ او پسر بچه خوبی نیست. در حقیقت، خودخواهی او در زمانی که او بهترین دوست خود را می بیند، به عنوان یک پسر خدمتکار به نام حسن که نزدیک به او به عنوان یک برادر است، به شدت مورد حمله قرار گرفته است و با هیچ کاری برای متوقف کردن آن مواجه نیست. (این چیز سختی بود که به عنوان یک خواننده دیده می شد!) با این حال، من معتقد هستم که با شخصیت حلق آویز می شود تا ببیند کجا نویسنده است. حسینی در چشم من کار خوبی را برای نجات امیر انجام داد. وجدان گناهکار هارو آن چیزی است که به من ثابت می کند که او پس از چنین اقدام بی رحمانه ای قابل قبول است. اگر امیر بدون نگاه به عقب حرکت کرد، من این کتاب را در دیوار پرتاب کرده ام و آن را به پایان نرسانده ام. خوشبختانه من آن را ندیدم. در نهایت امیر به مردی می رسد، به آمریكا می رود، هرچند كه نمی داند كه دوست قدیمی اش چطور اتفاق افتاده است (و خیلی مجرم به آن فکر می كند)، او ازدواج می كند، نویسنده ی موفقیت آمیزی می شود و از طریق آن هرگز به خود اجازه ی آموختن را نمی دهد به شدت می خواهد نگران نباشید، امیر فرصتی برای بازگشت به میهن خود دارد و همه چیز را درست می کند. و او این کار را به گونه ای انجام می دهد که قلب من را شکست. انتقادهای دیگر این کتاب می گوید که کلیشه های آن بیش از پیش ساخته شده اند. من باید موافقت کنم، در زمانی که قابل پیش بینی بود،big twist @ من دیدم حدود یک مایل فاصله داشتم، و من رک و راست می خواستم که امیر را تکان بدهم که آن را به زودی ندیدم! همه چیز باید بگویم این است که چه چیزی با آن اشتباه است؟ خوب، من نیز با برخی از دیگر ناشران موافق است که برخی از قطعنامه های طرح را برای شخصیت ها مناسب بود. اما من به طور جدی آن را متوجه نشدم تا اینکه بعدا درباره آن فکر کردم و بعضی از بررسیها را خواندم. من فکر می کنم که من این را می خواستم که این پایان خوش است، من فقط همراه با آن رفتم. هر چند، با وجود این واقعیت که من در توافق بر برخی از این مسائل (کمی، فقط کمی)، من فکر می کنم خوب به مراتب بیشتر از بد این نوع داستان است که با شما می آید، نوعی که من آن را تحسین می کنم، بسیار شبیه به آن بود که من برای اولین بار از لس مسیبراس ها را نگه داشتم. در واقع، بسیاری از آنچه که من در مورد لس میز عاشقانه در این یکی است. (و به طور خلاصه، نویسنده به لس میز اشاره می کند تا ثابت کند که این موضوع است!) هر دو داستان ها جستجو برای تعادل عدالت و رحمت، عشق و نفرت خانوادگی و نفرت از خود نشان می دهند، چهره در گل گناه و شرم است. TKR عاشقانه نیست، اما این یک داستان عشق است. داستان عشق بین پدران و پسران و کسانی که ما از برادران قلب می نامیم، اگر نه خون. داستان آنها به پیچیدگی های عشق خانوادگی مربوط می شود و به طرز دقیق نشان می دهد که گاهی اوقات ما می توانیم از آن دسته افرادی که نزدیک ترینشان را نیز دوستشان دارند نفرت داشته باشیم. بالا به این توصیه می کنیم!

مشاهده لینک اصلی
بادبادک تنها چیزی است که در The Kite Runner، یک کتاب خوب با برخی از دستگاه های خسته خسته است. سرگرم کننده مطمئن. این داستان یک سرعت خوب را حفظ می کند. با این حال، داستان آن من احساس می کنم Ive در حال حاضر خواندن، دیده می شود و شنیده بارهای بی شماری و اغلب آن انجام شد بهتر است. صحنه هایی که به نظر می رسد به لحاظ جسمی عاطفی به نظر می رسد مستقیما از کلاس مقدماتی Storytelling دراماتیک 101 به نظر می رسد. جزئیات سخت افزاری تلاش برای رنگ آمیزی افغانستان قبل از اینکه خواننده مانند غرفه به جای تلفیق داستان به ایجاد قطعه آثار با شکوه و یکپارچه ای که آن را به دنبال دارد. من دوست نداشتم دونده بادبادک، من فقط احساس نکردم در مورد تجربه خواندن. هر بار که من آن را قرار دادم، فرصتی عالی وجود داشت که ممکن است مجبور نباشم دوباره آن را بردارم.

مشاهده لینک اصلی
برای کسی که این کتاب را برای من خریداری کرد، از شما سپاسگزارم کاملا از شما سپاسگزارم من هزار بار بارها و بارها دوستت دارم. خوئال حسینی داستان قشنگی است، جذابیت آن این است که چطور فرد میتواند فردی ایجاد کند و احساسات و افکار خود را با آن زندگی کند. این داستان در مورد رستگاری است، یا حداقل آن چیزی که من آن را دیدم. در مورد اینکه چطور میتوانید ابتدا خودتان را ببخشید، و دیگران را در اطراف خود ببخشید، در این فرآیند، راه همیشه خوب است، همیشه وجود دارد.

مشاهده لینک اصلی
@ برای شما هزار بار بیش از @ هر بار که یک بار، یک کتاب می آید، و بعد قلب من از لحاظ جسمی درد می کند. این قطعا یکی از آن کتابهاست. @ Kite Runner @ یک عنوان نسبتا ساده، برای کشیدن مطلق یک کتاب. من در سفر بودم و در این سفر، کل گله ای از احساسات را تجربه کردم؛ ShockPainDisbelief Devastation Inspiration CompassionSorrow سبک که در آن این نویسنده می نویسد چیزی کمتر از شگفت انگیز است. این دومین کتابی است که از او خوانده شده است و او قطعا ناامید نشده است. داستان قدرتمند و هیجان انگیز است، اما با زحمت بسیار محسوسی روبرو می شود که باعث می شود خواننده فوق العاده آن را بخواند. این کتاب بارها قطعا برای هضم و یا حتی معده آسان نیست. این به معنای واقعی کلمه باعث شد که قلب من کمی سریعتر شود، و من مشتاقانه متوجه شدم که چه اتفاقی می افتد. بیشترین چیزی که در این کتاب الهام بخش من بود، دوستی شگفت انگیز بین حسن و امیر بود. با وجود یک نژاد خاص که کاملا مورد آزار و اذیت است، دوستی آنها بلند و درست است. این به معنای دوستی جعلی نیست. شما تقریبا احساس عشق می کنید که دو پسر برای یکدیگر دارند. من فیلم فیلم @ Kite Runner @ را دیده ام و آن را فقط به اندازه باور نکردنی کتاب اندازه گیری نمی کند. عشق، عشق، این کتاب را دوست دارم من فقط نمی دانم چطور امشب بخوابم

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب بادبادک باز


 کتاب گروگانگرفتگی
 کتاب گروگانکشتگی
 کتاب صبر کن تا هلن بیاد
 کتاب همسایه بغلی 2
 کتاب مجموعه پائولو کوئلیو (7 جلدی با قاب)
 کتاب هرگز به سنجاب اعتماد نکن