کتاب برفک

اثر دان دلیلو از انتشارات نشر چشمه - مترجم: پیمان خاکسار-معروف ترین رمان ها

این رمان که بنا بر نقدها و نظرهای عمومی و مطبوعاتی از پرفروش‌ترین و تاثیرگذارترین آثار ادبیات پسامدرن در 30 سال اخیرِ ادبیات آمریکا بوده است در سال 1985 منتشر شد و بعد انتشار به نظر بسیاری از منتقدان از نمادهای ادبیات پست‌مدرن تلقی شده و می‌شود. دان دلیلو که یکی از شناخته‌شده‌ترین نویسندگان آمریکایی بعد از جنگ است سال‌هاست که در کنار نام‌هایی چون فلیپ راث، توماس پینچون، اداگار لارنس داکتروف، سال بلو، دویود فاستر والاس و... از مهم‌ترین داستان‌نویسان جریان پسامدرن محسوب می‌شود. رمان «برفک» روایتی‌ است از زندگی یک استاد دانشگاه و خانواده‌اش که در مواجهه با مظاهر مصرف‌گرایی و تکنولوژی نوظهور سال‌های دهه‌ 80 دچار یاس‌ها و تردیدهای وجودی و زیستی می‌شوند. دان دلیلو همواره به عنوان نویسنده‌ای با گرایش‌های پررنگ فلسفی مشهور بوده و بی‌تردید یکی از این دلایل همین رمان است. «برفک» جوایزی از جمله‌ جایزه‌ کتاب ملی آمریکا را از آن خود کرده است. نشر چشمه این رمان را با ترجمه‌ خاکسار در روزهای نمایشگاه کتاب به مخاطبان عرضه خواهد کرد.


خرید کتاب برفک
جستجوی کتاب برفک در گودریدز

معرفی کتاب برفک از نگاه کاربران
White Noise, Don DeLillo
عنوانها: برفک؛ سر و صدای سفید؛ نویز سفید؛
عنوان: برفک؛ نویسنده: دان دلیلو؛ مترجم: پیمان خاکسار؛ تهران، نشر چشمه، 1394؛ در 337 ص؛ شابک: 9786002295538؛ موضوع: داستانهای نویسندگان امریکایی قرن 20 م
عنوان: سر و صدای سفید؛ نویسنده: دان دلیلو؛ مترجم: محمدصادق رئیسی؛ تهران، روزگار، 1392؛ در 368 ص؛ شابک: 9789643744779؛
عنوان: نویز سفید؛ نویسنده: دان دلیلو؛ مترجم: نوشین ریشهری؛ تهران، نغمه زندگی، 1390؛ چاپ دیگر: 1393؛ در 447 ص؛ شابک: 9789642882946؛


مشاهده لینک اصلی
برای بیشتر آدمهای دنیا فقط دو مکان در دنیا وجود داره، جایی که زندگی میکنن و تلویزیونشون.

یک کتاب تفکر برانگیز و پر محتوا که هرکسی را به فکر فرو میبرد. جملاتی بسیار زیبا، دیالوگهایی ناب از شخصیتهایی عالی، ممنون از پیمان خاکسار با تجربه و خوش سلیقه که متن به این سختی رو به این خوبی ترجمه کرد.

اگر بیم از مرگ دارید یا دغدغه شده برایتان حتما کتاب را بخوانید، اگر هم نه باز حتما کتاب را بخوانید

مشاهده لینک اصلی
پس از گرفتن این کتاب برای سومین بار، من هنوز از آن غافل هستم. اگرچه طنز اجتماعی بر روی خواندن چندین واضح می شود، لحظات بیش از اندازه ذهن دوری وجود دارد تا آن را ارزشمند بدانند. من هنوز چند سوال دارم. آیا ویلدر گریه در پایان به چه معناست؟ آیا او در نهایت صحبت می کند؟ آیا دلیلی برای امید است؟ آیا دیلار واقعی است؟ آیا این یک پلاسبو است؟ در پایان چه اتفاقی می افتد؟ در یک لحظه او در حال مرگ است، سپس بعد آن را به بحث در مورد مذهب را کاهش می دهد. نقل قول های زیادی برای قرار دادن اینجا وجود دارد. اما اینها چند مورد از من هستند: \"چقدر عجیب است.\" ما این هراس های عمیق وحشتناک در مورد خودمان و مردم ما را دوست داریم. با این حال، ما در حال راه رفتن، صحبت کردن با مردم، خوردن و نوشیدن است. ما موفق به کار می کنیم. احساسات عمیق و واقعی هستند. آیا آنها نمی توانند ما را فلج کنند؟ چگونه می توانیم آنها را حداقل بگذرانیم؟ ما یک ماشین می رانیم، یک کلاس می آموزیم. چگونه هیچ کس نمی بیند که عمیقا می ترسد ما، شب گذشته، امروز صبح بود؟ آیا این چیزی است که ما همه را از طریق یکدیگر مخفی می کنیم؟ یا بدون اینکه از آن معلوم باشد، همان راز را به اشتراک می گذاریم؟ لباس زیر را پوشیدید؟ â € œWe در نهایت توافق کردند که من باید ابتدا اضافی را اختراع و خودم J.A.K. گلدینی، یک تگ من به عنوان کت و شلوار قرض گرفته شده بود ... پس هیتلر چیزی به من داد تا رشد کند و به سمت پیشروی برسد، زیرا گاهی اوقات در تلاش هستم. عینک هایی با فریم های سنگین ضخیم سیاه و لنزهای تیره، ایده من بود؛ جایگزینی برای ریش بویی که همسر من از این دوره نمی خواست من را بکشد، شخصیت دروغین است که به نام نام آن اطمینان دارد. هشدار دودش در راهرو در طبقه بالا قرار گرفت، یا به ما اطلاع داد که باتری فقط فوت کرده یا به دلیل اینکه خانه در آتش بود. ما در سکوت ناهار را تمام کردیم @ من می خواهم اعتقاد داشته باشم [Atilla Hun] در چادر خود قرار داشت، در پوست های حیوانی پیچیده شده بود، همانطور که در برخی از حماسه های مالی بین المللی بود و گفت: چیزهای شجاعانه بی رحمانه به کمک های او و نگهبانان. بدون تضعیف روحیه. هیچ حس وحشی از وجود انسان وجود ندارد که ما بالاترین شکل زندگی در زمین و در عین حال بی نهایت غم انگیز است، زیرا ما می دانیم که هیچ حیوان دیگری نمی داند، که ما باید بمیریم. @ Don Delillo نابغه است. اگر چه می تواند کمی فانتزی، این یک خنده وحشیانه در مورد زندگی مدرن است. تمام کاراکترها محصولاتی هستند که باعث کاهش حساسیت عصر اطلاعات می شوند. تمام تراژدی ها بریده های جدید است. این تلویزیون توانایی شخصیت ها را به درستی بین وحشتناک و عادی تمیز می دهد. حتی روی صفحه نمایش تلویزیون نماد این خواهد شد. مسطح بودن صفحه نشانگر صاف بودن هر شخصیت است. جک یک پوسته بی رویه است، تا انتهای آن همه انفجار. توصیف آنچه در پایان اتفاق می افتد فراموش نشدنی است. از آنجا که بسیاری از کتاب در ترس مرگ است، در خلاصه ای از دست رفته است. Delillo عمدا کانال های تمام نگرانی و ترس را به گفت و گو عجیب و غریب. اما در نهایت، مرگ در چنگال چنگال پرتاب می شود. این وحشتناک است وقتی مرگ به چیزهای واقعی و ملموس برای شخصیت ها تبدیل می شود، بنابراین برای خواننده کار می کند، به طوری واقع گرایانه نوشته شده است. Delillo خوب است. اما بیشتر آنچه که در مورد این کتاب به من می دهد، توانایی Delillos است که صدها فلسفه مختلف را در لحظات یکسان در کتاب ترکیب کند. این تقلید کامل از شرایط پس از مدرن است، که تحت وزن هزاران ایده ها و فلسفه های مختلف زندگی می کنند و همه در حال حاضر در حال سقوط هستند. دشوار است که هر معنی را از حجاب زندگی مدرن پیدا کنیم. نه تنها این، اما شخصیت ها صدها حقایق بی معنی و بیت اطلاعات tabloid را تحمل می کنند؛ مطالعات نشان می دهد این، هیچ مطالعه نشان می دهد که. چگونه می توان همه این چیزها را در یک زمان اداره کرد؟ پاسخ Delillos محو شدن مغز است. مغز محو شدن باعث می شود که همه چیز را بشکنند. تنها راه پردازش بسیاری از اطلاعاتی که ما در اختیار ما قرار می دهد، این است که همه چیز را به هم متصل کنیم، آن را به شکل های قابل کنترل تبدیل کنیم. این همه ما را نسبت به توجه عاطفی و اخلاقی که واقعیت باید داشته باشد، نادیده می گیرد. شگفت آور است که این در سال 1985 نوشته شده است. همه این مشکلات فقط با توجه به سن اطلاعات و اینترنت افزایش یافته است. من می توانم بگویم که برخی از چیزهایی که او می نویسد، به نظر می رسد واضح و یا تنها درک می شود، زیرا ما در چنین فرهنگی چنین می بینیم. اما همانطور که گفتم، این روش بدبینانه برای نگاه کردن به آن است. من سهم من را به پروژه بزرگ صدا: http: //soundcloud.com/stephenmirabito ...

مشاهده لینک اصلی
چند سال پیش، کمی بعد از آنکه کاترینا با نیواورلئان به راه خود ادامه داد، مجله تایم یک داستان پوشش را در مورد نحوه آماده سازی و مقابله با بلایای آمریکا در آمریکا ارائه کرد. و ما با آنها به خوبی کار نمی کنیم. داستان حاکی از این است که در حالی که آمریکایی ها دوست دارند در مورد همه موارد بالقوه وحشتناکی که می توانند اتفاق بیافتند، از اقدامات پیشگیرانه یا به حداقل رساندن تاثیر آنها اجتناب کنند، چرا که ما نمی خواهیم اعتراف کنیم که واقعا این امکان وجود دارد. به همین دلیل است که آمریکایی ها اگر شما سعی می کنید چند صد میلیون دلار پول مالیاتی را صرف چیزی شبیه ساختن لویی ها در نیواورلئان و یا ایجاد قوانین ساختاری سخت تر برای طوفان ها در فلوریدا بخورید با وجود اینکه این کار باعث نجات جان بسیاری می شود، و میلیاردها بی شماری در بازسازی هزینه ها قبل از طوفان کاترینا یا اندرو. (مثال منفرد اخیر من این است که جمهوری خواهان سعی کردند چند میلیارد دلار برای یک برنامه هشدار آتشسوزی فوران آتشفشان را به عنوان نمونه ای از هزینۀ هدر دادن اوباما تبدیل کنند، در حالی که یک فوران آتشفشان واقعی در کشور سارا پالین کمی بعد از آن رخ داد و هشدار زودهنگام با صرفهجویی در زندگی به شما تعلق میگیرد، شما هرگز در مورد آن دوباره حرفی نزده اید، شما حریفان حقیقی!) در سطح شخصی تر، میانگین آمریکایی شما به طور بی پایان در مورد وزنشان، کلسترول، بیماری قلبی، سرطان، آنفولانزای خوکی آنفلوآنزای مرغی، و غیره، اما اکثر این کارها را انجام می دهند، زیرا آنها هنوز ورزش نمی کنند، به اندازه کافی غذا می خورند، از خوردن فیزیکی منظم که ممکن است تشخیص زودهنگام بیماری تهدید کننده حیات را فراهم کند یا واکسینه شود. یا مردم به رها کردن ناحیه ای که در آن طوفان های بالقوه ویرانگر به سر می برند، امتناع می کنند. من در مورد این داستان زمان فکر می کنم در حالی که خواندن صدای سفید. کتاب خود را به عنوان یک مدرک پس از مدرن با حس سیاه و سفید پوستان، و پس از لایه ای از تم ها، لایک می کند. اما DeLillo به تدریج گفت که چگونه مردم نگرانی خود را به مرگ در مورد مرگ در حالی که هنوز تلاش برای انکار که آن اتفاق می افتد اتفاق می افتد که من واقعا واقعا engaging.The داستان چرخش در اطراف جک گلادنی، استاد در یک کالج کوچک است که ایجاد یک بخش و علمی برای مطالعه هیتلر. جک و همسرش بابک یک خانواده معمولی هسته ای را در سال 1985 دارند، با چند طلاق و یک گروه بزرگ از کودکان از ازدواج های قبلی خود، و بچه های آنها به نظر می رسد بسیار بیشتر از پدر و مادر در بسیاری از راه های بالغ است. جک بیشتر وقت خود را صرف صحبت کردن با فرزندان و همکارانش در مورد تعدادی از چیزهای بی اهمیت می کند، اما آرامش حومه اش در نهایت در صورتی اتفاق می افتد که حوادث قطار به یک رویداد سمی خطرناک تبدیل شود و کل جامعه مجبور به فرار شده است. پس از این رویداد، جک می آموزد که او ممکن است در معرض دوزهای بالقوه مرگ و میر از سم باشد، اما زمانی که ممکن است اثرات ممکن است شروع شود، نامعلوم است. این باعث می شود که هر دو جک و بابک به یکدیگر مجازات کنند که هر دو ترس شدیدی از مرگ دارند. در مورد Babette، او اقدامات شدید انجام داده و در حال حفظ برخی از اسرار بسیار جدی برای مقابله با ترس از او. هرچند که جک و باربوت هر دو معتقدند که بیشتر از عادت وحشتناکی از مرگ است، اما طول آنها برای پذیرفتن مشکلات بالقوه کشنده، به طرز عجیب خنده دار است. پس از تصادف قطار، بچه ها در حال تماشای ابر سمی از دیدگاه خود از حیاط قطار بزرگتر می شوند و سعی می کنند جک را مطلع کنند که ممکن است مشکل باشد. جک متذکر می شود که حتی ممکن است که افراد طبقه متوسط ​​مانند خودشان قربانی یک حادثه صنعتی شوند. فقط افراد فقیر که در اطراف منازل و کارخانه ها زندگی می کنند باید از این چیزها نگران باشند. جک کودکان را حتی به دلیل رشد ابرها افزایش می دهد. بهمین دلیل آنها به جای بسته بندی ماشین و رسیدن به فاصله ای امن، به محل شام می نشیند. هنگامی که وسایل نقلیه اضطراری به خیابان می آیند و از بلندگوها استفاده می کنند تا همه به تخلیه بپردازند و بچه ها دوباره از آنها بخواهند که ترک کنند، جک و بابت می خواهند بحث کنند که آیا مرد روی بلندگو گفته است که باید آنها را ترک کنند یا اینکه هنوز هم . مطمئنا، او به آنها گفت که اگر خطر واقعی وجود داشته باشد، آیا او نمی تواند بلافاصله به وی بپیوندد؟ بعدا وقتی که جک با دکتر درباره نتایج آزمایش خونش صحبت می کند، او اصرار دارد که در مورد عادت های بهداشتش دروغ بگوید، ادعا می کند که او به عنوان مثال، پزشک می خواهد توضیح دهد که چه چیزی پیدا کرده است، خوب غذا می خورد، تمرین می کند، نوشیدنی نمی کند، و غیره. حتی اگر نتایج آزمایش شیمیایی در یک پاکت در مقابل او قرار بگیرد، ناامیدی جک باعث می شود که او به دکتر دروغ بگوید، به طوری که وانمود می کند که یک زندگی سالم زندگی می کند، نتیجه را تغییر خواهد داد. صحنه فوق العاده ای از چانه زنی و انکار است. همچنین در مورد حرفه های دانشگاهی، فرهنگ مصرف کننده حومه شهر آمریكا، زندگی خانوادگی، رسانه ها و چند صد چیز دیگر نیز بسیار جالب است. این یک گنجینه طنز مرگبار تیره با نوشتن درخشان است.

مشاهده لینک اصلی
من زمان بسیار سختی را در تلاش برای تصمیم گیری در مورد اینکه آیا صدای سفید در واقع یک کار هوشمندانه است و من به طور کامل درک نمی کنم. یا فقط یکی از آن رمانهایی است که سعی می کنند همه را هوشمند و عمیق و عمیق صدا کنند اما در واقع اصلا حس نمی کنند. شخصیت ها همه عجیب و غریب هستند، گفت و گو و پرویز عجیب است. شاید نویسندگان نتوانسته اند شخصیت هایی را ایجاد کنند که ناخودآگاه و کاملا ناتوان از گفتگو عادی باشند. اما درک چنین استفاده از گواهینامه هنری، اگر چنین نباشد، هیچ دلیلی ندارد و به هیچ وجه اهمیتی ندارد. در بالا از مبهم بودن، پروس فاقد سیالیت است. تغییرات ناگهانی صحنه و وقفه های ناخواسته صحنه ها وجود دارد. در چندین مکان، DeLillo گفتگو را قطع می کند تا دسته ای از نام های تجاری را که در صحنه نیستند، پرتاب کند، و سپس گفتگو را دوباره انجام می دهد. من فکر می کنم یکی از مواردی که بسیار ناامید شد این بود که DeLillo متقاعد کننده ای را توضیح نمی داد تبدیل یک مرد عادی (به خوبی عادی در جهان DeLillios) به قاتل است، که به ویژه برای یک رمان است که تقریبا در اطراف روانشناسی انسان (یا تظاهر می کند) کاملا ناامید کننده است. من سه ستاره را به دلیل 100 صفحه اول یا بنابراین، دون DeLillo موفق به ساخت من فکر می کنم که او تا چیزی واقعا خوب ساختن. با این حال، زمانی که من کتاب را تمام کردم، من آنقدر از گفتگو پوچ که من تا به حال فراموش کرده ام آنچه که من آن را در ابتدا دوست داشتم را نادیده گرفت. نمونه های جدید از بی معنی: @ شبیه به یک مرد است که ارواح کشنده را پیدا می کند @ (این یک کیک است). نقطه اتاق ها این است که آنها داخل هستند. هیچ کس نباید وارد اتاق شود، مگر اینکه او این را درک کند. مردم در اتاق ها یک راه دارند، راه دیگری در خیابان ها، پارک ها و فرودگاه ها. برای ورود به اتاق، موافقت نوع خاصی از رفتار است که در اتاق ها اتفاق می افتد. این استاندارد است، در مقایسه با پارکینگ ها و سواحل. این نقطه اتاق است. هیچ کس نباید وارد اتاق بشود، بدون دانستن نقطه ...... @ (من بدون این حرف های عاقلانه چه کار می کنم!)

مشاهده لینک اصلی
این کتاب باید توسط هر کسی که در حال برنامه ریزی در حال مرگ است، خوانده شود. پسر نوجوان بهترین شخصیت است و او به اندازه کافی توجه نکرده است، اما هنوز هم این کتاب به هیچ وجه ارزش ندارد. دون DeLillo کمک کرد الهام بخش مانند برت Easton الیس و چاک Palahniuk. برای این، من از او سپاسگزارم و این کتاب وجود دارد.

مشاهده لینک اصلی
من به ترس و واهمه من که دو ستاره را به این smirkfest دیدم، هنوز هم در نهایت آن را در قفسه دیوار گذاشتم. این یک تضاد است. بنابراین: آقای دلیلو، یک ستاره برای شما. گریه کن

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب برفک


 کتاب گروگانگرفتگی
 کتاب گروگانکشتگی
 کتاب صبر کن تا هلن بیاد
 کتاب همسایه بغلی 2
 کتاب مجموعه پائولو کوئلیو (7 جلدی با قاب)
 کتاب هرگز به سنجاب اعتماد نکن