کتاب جزیره دلفین های آبی رنگ

اثر اسکات اودل از انتشارات علمی و فرهنگی - مترجم: منوچهر آتشی-معروف ترین رمان ها

در اقیانوس آرام یک جزیره وجود دارد که به نظر می رسد مانند یک ماهی بزرگ سواری در دریا است. در اطراف آن، دلفین های آبی شنا می کنند، صدف ها بازی می کنند و فیل های دریایی و پرندگان دریایی فراوانند. یک بار، سرخپوستان نیز در این جزیره زندگی می کردند. و هنگامی که آنها به سمت شرق رفتند، یک دختر جوان پشت سر گذاشت. این داستان کارنا، دختر هندی است که سالها در جزیره دلفین های آبی زندگی می کرد. سال بعد او یک فصل را به یک دیگر منتقل کرد و منتظر یک کشتی بود تا او را دور کند. اما در حالی که منتظرش بود، با ساخت پناهگاه، ساخت سلاح، یافتن غذا و مبارزه با دشمنانش، سگهای وحشی، خود را زنده نگه داشت. این تنها یک ماجراجویی غیر معمول از بقا نیست، بلکه داستان زیبایی طبیعی و کشف شخصی است.


خرید کتاب جزیره دلفین های آبی رنگ
جستجوی کتاب جزیره دلفین های آبی رنگ در گودریدز

معرفی کتاب جزیره دلفین های آبی رنگ از نگاه کاربران
این ممکن است بهترین کتاب برای بچه ها تا کنون نوشته شده است. آن را به دختران جوان می آموزد هر آنچه که هرگز در زندگی روزمره آنها باید بداند: چگونه یک حصار از استخوان های نهنگ، چگونگی کشتن سلول های غول پیکر، چگونه به طور متناوب دوست و دفاع در برابر سگ های ترسناک وحشی و نحوه ساخت دامن از میگو پر. از آنجایی که من از brownies لگد زده بودم و هرگز به یاد تمام چیزهایی که دانش آموزان دختر یاد می گیرند، این کتاب به من آموخت که چگونه به بیابان - زنده ماندن. و در حال حاضر من در ملکه ها زندگی می کنم. بنابراین - برای آن بسیار استفاده نمی شود، اما هنوز یک کتاب که من علاقه مند به چنین است. و من یک نسخه قدیمی هم دارم، جایی که آنها برای رنگ آمیزی صفحات استفاده می کردند. معدن سبز است من باید این را دوباره بخوانم و پیدا کردن که چرا Montambo آن را دوست ندارد ...

مشاهده لینک اصلی
â~ ... â~ ... â † † † † † † † † † Â ½If این کتاب اتفاق می افتد به یکی از علاقه مندی های دوران کودکی خود را، و شما رتبه بندی خود را در اینجا متوجه، شما ممکن است از خودتان بپرسید، \"چرا من باید برای همیشه مخرب تمام چیزهایی که شما عزیزان را نگه دارید؟ آه، این یک سوال خوب است، و یکی که من اغلب خودم را درک می کنم. اما، منصفانه، من واقعا این داستان را نفرت نکردم. بر طبق استانداردهای رتبه بندی GR، ستاره های دو و نیم ستاره به این معنی است که کمی بهتر از â € œOkay â € اما من می توانم کاملا بگویم که من â € œLiked آن .â € چقدر من فقط می گویم که آن را underwhelming بود و آن را در آن بگذارید؟ داستان این است که یک دختر دوازده ساله است که با یک سری حوادث ناگوار، در یک جزیره متروکه جا گذاشته است. به خاطر ترس از چیزهای خرابکاری، به علت کوتاهی رمان، جزئیاتی را که منجر به انزوای او می شود را ترک می کند. سبک نوشتن نسبتا ساده است. من اینجا راه افتادم من این را انجام دادم، آن را گرفتم من یک پناهگاه ساختم، برای کشتی ها تماشا کردم؛ بادها سنگین شد، ستاره ها روشن شد؛ فصل ها تبدیل شده، سال ها گذشت برخی از فعالیت های روزانه نسبتا یکسان هستند، اما او به چند ماجراجویی می رود و چندین دوست حیوان را در طول مسیر جمع می کند. یکی از برجسته ها، برای من، نبرد او با شیطان بود. با این حال، ناامید کننده است، جزئیات به حداقل دست نخورده. وقتی که Aleutians وارد شد چه چیزی از ماهی دزدیده شد، پس از جنگ، و یا پرندگان حیوانات خانگی خود را؟ یا، دوازده سؤال کمی مبهم که در آن من نابهنگام ایده ی پاسخ به آن نیستم. نه تنها جزئیات در عرضه کوتاه است، بلکه فصل ها با سرعت شگفت انگیزی پرواز می کنند. سالها در یک جمله تنها به یکباره میچرخند. پس از دو روز بیشتر از چشمه ها رفته بود، در صبح از ابرهای سفید و دریاهای آرام، کشتی برگشت. »بعضی از اصطلاحات به نظر می رسید قدیمی یا نادرست به نظر می رسید. این چیست ؟، «گرم شدن دلفین ها» - آنها حشرات خونین نیستند، انسان! یک گروه از دلفین ها به عنوان یک غلاف شناخته می شود. یا، در مورد آن، «تجارت الکترونیک» چیست؟ این یک اصطلاح عمومی است، فکر نمی کنید؟ باید مشخص نکنید که آن یک ماهی مرکب یا هشت پا بود؟ آنها از گونه های مختلف کاملا متفاوت هستند، برای بهشت! به طور معمول هنگام خواندن، نکات برجسته Ill برای استفاده در یک بازبینی یا به سادگی برای تجربیات بعدی ذخیره می شود، اما نه در اینجا. یک یادداشتی بود که چشم من را گرفت. با این حال، اگر شما متوقف در نظر بگیرید که این داستان برای کودکان (حداقل امیدوار بود) نوشته شده باشد، با پیامی که دختران جوان را قادر می سازد تا به خود اعتقاد داشته باشند، اعتقاد دارند که آنها حتی بیشتر از توانایی خود برای از دست دادن خود در شرایط سخت تر، من فکر می کنم این داستان مستحق سود است و شکایات من را به سه ستاره تقسیم می کند. در این جا واقعا نیازی به نام گذاری بهتر آن وجود ندارد. در نهایت، در پایان کتاب، یک یادداشت جالب توجه است که الهام بخش داستان را مشخص می کند. این اظهار داشت که دل Dell تلاش کرده است تا از حساب های تاریخی «زن گمشده سن نیکولا» - یک زن هندی از قرن نوزدهم که تنها در یک جزیره کوچکی در کنار ساحل کالیفرنیا زندگی می کرد، هجده سال داستان او به بسیاری از تاریخ شناخته شده معتقد است. به عنوان بخشی از یکی دیگر از دوستداران غیر کلاسیک داغ کلاسیک خوانده می شود.

مشاهده لینک اصلی
در دهه 70 و اوایل دهه 80، معلمان دوست داشتند که دانشجویان خود را گریه کنند، و به این ترتیب آنها را مجبور کردند کتاب هایی مانند «جزیره آفتاب دلفین ها» را بخوانند، که فقط نوعی چیزهای دلنشین قدیمی است که برای انجام این ترفند، شروع می شود. این داستان قبیله Chumash (بومیان محلی در سانتا باربارا، کالیفرنیا) توسط شگفتی های شکارچیان پوست گرفته شده و سپس از جزیره آنها گرفته شده است، که به طور تصادفی برادر و خواهر را ترک می کند. غم و اندوه زیادی وجود دارد. این داستانها در کنار آن، حتی در یک سه ماهه یا سوم، یک قدم ثابت می گذارند. سپس روایت به فهرست سبک Robinson Crusoe به فهرستی از کارهایی که توسط شخصیت اصلی کارانا انجام می شود، انجام می شود، در حالی که Shes به تنهایی در یک جزیره گیر می کند. به همان اندازه که جزیره ... است، آن را از طریق وسط به یک خراش (تا به حال به نحوی هنوز غمگین!) پایان می دهد. من متوجه شدم این آخر هفته همانطور که هر کس به عنوان خوانده شده در حالی که من از سانتا باربارا بازدید، به عنوان زمان خوبی بود، از آنجایی که داستان زندگی واقعی آن بر اساس در یکی از جزایر فقط در ساحل اتفاق افتاده است. چه چیزی باعث شده این بی نهایت بیشتر قانع کننده می تواند افزودن ساده انگیزه است. اگر آئودل کارانا را آرزو داشت که جزیره را ترک کند و به مردمش بازگردد، خواننده چیزی را برای کشف آن آماده می کند. اما او نبود. من نمی دانم که داستان واقعی به اندازه کافی برای گفتن است، اما از آنچه که یاد می گیرم احساس می کنم نویسنده تلاش می کند تا به حساب واقعی برسد. همه چیزهایی که من باید برای آن بگویم این است که به زیستشناسان و مورخان توجه کنید. شما در حال نوشتن داستان واقعی در اینجا، دوست من. شما اجازه دادید کمی راه بروید. توجه: 3.5

مشاهده لینک اصلی
شاید بسیاری از آثار از دیدگاه زنان جوان، ناامید، ناراحت یا پریشان با اسکات ODells باشند؟ اگر من آنها را در حال حاضر بخوانم، مطمئن هستم، ممکن است من باشد. اما زمانی که من 10-12 ساله بودم، اسکات ODell را اسکن کردم، و من فکر می کردم این مهم است. دختران در کتاب به من گفتند، و برای من نوشته شده بود، نه برای من که در حال حاضر است. من کتاب های خود را برای پسر عموی جوانم بخرم، و امیدوارم که آنها احساس خود و ماجراجویی را که این رمان های کوتاه ارائه می دهند .

مشاهده لینک اصلی
** هشدار اسپویلر ** من هرگز جزیره دلفین های آبی را به عنوان یک کودک خوانده ام، اگرچه مثبت بودم، آن را هم دوست نداشتم. همانطور که همه در قبیله کارانا جزیره را تخلیه می کنند، او به عقب نگاه می کند و متوجه می شود که برادر کوچکش پشت سر گذاشته شده است. او از قایق خارج می شود و به جزیره می رود و آنجا زندگی می کند تا زمانی که برادرش کشته شود. پس از مرگ او، او را دوست دارد با صدف و یکی از سگ های وحشی که ممکن است یا ممکن است برادرش را کشته باشد. البته، همانطور که روزها به ماهها و ماهها تبدیل میشوند، دوستان حیوانات خود را حرکت میدهند یا از بین میروند، که تنها باعث میشوند او را تنها تر و تنها تر کند. در پلاگینهایش، دالین جزیره دلفینهای آبی را بر اساس \"دختر\" رابینسون کروزو [که:] در واقع از 1835 تا 1853 به تنهایی در این جزیره زندگی می کرد و به عنوان \"زن از دست رفته سن نیکولا\" شناخته شده است. \"من نمی توانم آنچه را که آن زندگی می خواهم ببینم، اما فکر کردم تفسیر OA € ™ دل خیلی خسته کننده بود. تمام اقدامات در ابتدا صورت گرفت و بقیه رمان منتظر ماندند تا کارانا نجات یابد. با وجود این، می توانید دریابید که آیا این اتفاق افتاده است یا خیر. قریه کلان کارانا زمانی کشته شد که قایق خود را از هزینه کالیفرنیا در حال حاضر خراب می کرد و نمی توانست با امدادگرانش ارتباط برقرار کند، که تنها او را به تنهایی می کشید. این کتاب بسیار غم انگیز، تنها و تنها من بلافاصله کتاب های دیگر خود را کنار گذاشتم و رفتم تا خانواده ام را به انجام کاری با هم بکشند.

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب جزیره دلفین های آبی رنگ


 کتاب گروگانگرفتگی
 کتاب گروگانکشتگی
 کتاب صبر کن تا هلن بیاد
 کتاب همسایه بغلی 2
 کتاب مجموعه پائولو کوئلیو (7 جلدی با قاب)
 کتاب هرگز به سنجاب اعتماد نکن