کتاب خانه خیابان مانگو

اثر ساندرا سیسنروس از انتشارات کتاب آمه - مترجم: دیبا داودی-معروف ترین رمان ها

کتاب حاضر، مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه آمریکایی است که با زبانی ساده و روان نگاشته شده‌اند. «موها»، «پسرها و دخترها»، «اسم من»، «روز خوب ما»، «خنده»، «سمساری جایل»، «میمی اورتیس»، «داریوش و ابرها»، «صندل»، «یک ساندویچ برنج»، «اولین شغل من»، «بدشگون»، «خانواده پاکوچولو»، «آن‌هایی که نمی‌دانند» و «مارین» عنوان‌های برخی از داستان‌های این کتاب هستند. در داستان «خانه خیابان مانگو» می‌خوانیم: «ما از اول ساکن خیابان «مانگو» نبودیم. پیش از آن در طبقه سوم آپارتمانی در خیابان «لومیس» زندگی می‌کردیم و پیش از آن خیابان «کیلر». قبل از «کیلر» در «پائولینا» می‌نشستیم و دیگر قبل‌تر از آن را خاطرم نیست»


خرید کتاب خانه خیابان مانگو
جستجوی کتاب خانه خیابان مانگو در گودریدز

معرفی کتاب خانه خیابان مانگو از نگاه کاربران
از زمان مدرسه راهنمایی وقتی که من آثار آمیگا را کشف کردم، من به این فرصت برای خواندن رمان های نوشته شده توسط زنان اسپانیایی تبریک رفتم. با وجود طول عمر من در زندگی این سبک، من هرگز تا به حال مجوز خواندن Sandra Cisneros خانه در خیابان مانگو نیست. Cisneros یک مشعل مشعل برای نویسندگان زن اسپانیایی تبار است که دوست دارم امروز خواندن آن را داشته باشم، بنابراین من احساس می کنم حق داشتن اولین رمان را که اکنون بیش از 30 سال دارد خوانده ام. ساندرا Cisneros در سمت شمال شیکاگو در خیابان Keeler بزرگ شد، نه چندان دور از جایی که خانواده مادربزرگم حل و فصل بود که آنها برای اولین بار در نیم قرن پیش از خانواده Cisneros به ایالات متحده آمد. با شناخت نام های خیابانی و مکان ها، احساس می کنم یک همبستگی فوری با Cisneros است. علاوه بر این، او در کارگاه نویسندگان دانشگاه آیووا حضور داشت، در آنجا سالهای کارشناسی را گذراندم. در آن زمان او یکی از دو زن رنگ در برنامه تحت سلطه مردان سفید پوست بود. او به جای یک نویسنده به عنوان شاعری به عنوان یک شاعر در نظر گرفته شد، بنابراین فرصت های مشابهی برای همکارانش فراهم نشد. با این حال، او یک نماینده را برای برقراری تماس اولیه برای او پیدا کرد و تمام این سالها را تحمل کرده است. خانه در خیابان مانگو شروع به صدای زنان لاتین آمریکایی کرد. همراه با گلوریا آندالزوا، چری موراگا و دنیس چاوز، Cisneros شبکه ای را راه انداخته اند و این زنان هم اکنون دارایی های امیگاس هستند که من در حال خواندن آن هستم. آنها به زنان اسپانیایی تبار اجازه دادند که به جهان نوشتاری وارد شوند تا بتوانند داستان خود را درباره مکان خود در جامعه آمریکایی بگویند. جولیا آلوارز در \"Once Upon a Quinceanera\" به Cisneros و همکارانش به عنوان las padrinas، godmothers اشاره می کند به نسل های بعدی نویسندگان. مجلس در خیابان مانگو به این معنا می تواند به هر دختر امریکایی آمریکای لاتین که اولین بار از سن و به دنبال تحقق رویای آمریکایی است، اشاره کند. خیابان مانگو، شاعرانه در پروسس، اسپرانزا، قدیمی ترین فرزند خانواده ای اسپانیایی تبار است که هر ساله با خانواده اش از آپارتمان به آپارتمان می رود. خیابان مانگو اولین خانه خانواده اش است و محله بخشی از وجود او می شود. Cisneros در دو تا سه صفحه vignettes پر زرق و برق توصیف Esperanzas نوجوان خشمگین. Esperanza به عنوان یکی از چندین اسپانیایی تبار در مدرسه ی خود زندگی می کند و در مدرسه، در خانه و دوستانش با فشار رو به رو است. Cisneros بخشی از داستان های خودآموزی و بخشی از داستان است که نشان می دهد چگونه اسپرانزا می خواهد نویسنده شود و مانتو مانگو را ترک کند. همانطور که در زندگی خود، محله او همیشه بخشی از او خواهد بود، مهم نیست که تا چه حد او می رود. فقط 110 صفحه طول، یک خانه در خیابان مانگو به طور گسترده ای در مدارس به عنوان نمونه ای از فرهنگ اسپانیایی تبار و در حال آمدن است. Cisneros با خیابان مانگو راه را برای نسل های نویسندگان زن اسپانیایی راه اندازی کرد. داستان او از اسپرانزا خشن و شاعرانه است و لذت خواندن است. من خوشحالم که من بالاخره زمان خواندن Cisneros را گرفتم، و من شکستن کار خود را 4.5 ستاره.

مشاهده لینک اصلی
بعد از 2 صبح کمی بعدش. دارم با داشتن رویاها دارم کسانی که به من نگاه می کنند و این اکشن عجیب و غریب دارند --- این واقعی است یا نه؟ خواب رفتن به اتفاق نمی افتد. چه جدید است اتاقم را برای چک کردن خانه ترک می کنم. درب قفل شده است؟ بررسی. بچه ها خواب؟ Checkâ € |whoa، نگه داشتن یک دقیقه. ام بیدار است Sheâ € ™ ثانیه نشسته در اتاق نشیمن روشن شده توسط booklite. چشمانش را در حدود 4 پتو روی سر او گذاشت و شام را خواند. خواندن؟ ما به بی خوابی در هر دو بخش استفاده می کنیم. ما در اطراف یکدیگر می کشیم، چند کلمه می گوییم و وانمود می کنیم خوابیم. اکنون معمولی است. اما، برای دیدن خواندنش؟ او به من نگاه می کند و اشک هایش در چشم او وجود دارد. خوب، اکنون واقعا این نظریه واقعیت را تست می کنم. â € ~ مام، آیا تا به حال خواندن خانه در خیابان مانگو؟ â € Huh؟ من بر کتاب نگاه میکنم نه. هرگز از آن شنیده ام. رمان یک دختر جوان رو به رشد در بخش لاتین شیکاگو. «Okay» به یک کلاس انگلیسی ابتدایی در شمال ورمونت اختصاص داده شده است. جایی که قومیت برای پناهندگان سومی که برلینگتون فلفل را می خورند، محفوظ است، اما تقریبا حومه را لمس می کند. من باید گاز بگیرم من آن را انتخاب کردم، ممکن است یک ساعت خوانده شود. بالا \"ما همیشه در خیابان مانگو زندگی نمی کردیم.\" سپس، من از دست دادم. این لجوجانه است، این قلب دلهره آور است. واژه ها ازدواج کرده اند، احضار شده اند، تصور می شود که نان سفید، نگرانی تازه انگلستان، به جز در سطح عاطفی، قابل درک نیست. عشق را در آغوش می گیرید. پنجره ای را که تمام عمر خود را نگاه می کرد نگاه کردی، به طوری که بسیاری از زنان غم و اندوه خود را روی آرنج قرار می دادند. شما هرگز نمی توانید بیش از حد آسمان را ببینی. شما می توانید خواب ببندید و از آسمان بیدار شوید، و آسمان می تواند در هنگام غم و اندوه شما را حفظ کند. در اینجا غم و اندوه بیش از حد و آسمان کافی نیست. \"همه چیز نفوذ خود را در داخل من نگه می دارد. همه چیز انتظار می رود مانند کریسمس منفجر شود. من می خواهم تازه و براق باشم. شما می دانید چه اسپرانزا هستید؟ شما مثل کرم غلات گندم هستید. شما مثل توده ها هستید. اما من فکر می کنم که بیماری ها چشم ندارند. آنها با یک انگشت سرگیجه، هر کسی را انتخاب می کنند، فقط هر کسی. »گل آفتابگردان به اندازه گلها در مریخ و سایبانهای ضخیم، خونریزی می شود که حاشیه عمیق قرمز تئاتر را دارد. زنبورها سرگیجه داشتند و مگس های میوه ای متمایل به چاقو می چرخیدند و سمیرسون را می چسبانند و در هوا نفوذ می کردند. درختان هلو شیرین شیرین. گل رز قرمز و خار و گلابی. علف های هرز مانند بسیاری از ستارگان چشم و ستاره و قلم مو، که مچ پا شما خارش و خارش، تا زمانی که شما با صابون و آب شستشو می شود. \"در این جهان که Cisnero برای من رنگ آمیزی شده است. من آلیس را می گیرم که موش را می بیند و می خواهد که خواهر را دستم را نگه دارد. با آب آشامیدنی پاپایا آشنا شوید و بخوانید اشعار Minervaâ € ™ ثانیه. من از «Clowns Red» مخفی هستم. من دلتنگی برای دوران کودکی خودم. برای این آزادی که امروزه بچه ها نمی توانند ارتباط برقرار کنند. آنها دارای منع اجباری هستند، تراشه های GPS در تلفن های همراه و Mini LoJacks® در گردن خود نصب شده است. آنها از آزادی می دانند؟ آنها در مورد سوار شدن با سرعت ده خودشان از طریق خیابان های تاریک که از طریق فریادهای دوستانشان پیش از آنها هدایت می شوند چه می دانند؟ آیا آنها با تعداد دوستانشان که برادرهای بزرگترشان هستند، آبروی گرم خود را به دست میآورند و سعی میکنند پیراهنشان را احساس کنند؟ جهنم نه در ساعت من بنابراین، با تشکر از شما، ساندرا Cisnero. متشکرم که تمام شبهای تابستان را به من بازگردانید. آنها نمی دانند که من برگشتم. برای کسانی که پشت سر گذاشتند. برای کسانی که نمی توانند بیرون بیایند

مشاهده لینک اصلی
نقد کتاب 4 از 5 ستاره به خانه در خیابان مانگو، مجموعه کوتاهی از نقاشی های چاپ شده در سال 1984 و نوشته شده توسط ساندرا Cisneros. تصویر آن: لانگ آیلند، اوت 1995. دانشجوی 18 ساله کالج نامه ای را در نامه ای دریافت می کند که نشان می دهد دو کتاب که باید قبل از حضور در سمینار اولویت اول سال اول در روز اول کالج خود در همان ماه خوانده شود. بچه جوان می گوید: \"تایر\" به من کاری می کند که انجام بدهد؟ WT ... @ آن چیزی شبیه به آن رفت. و این چیزی نبود که من بخواهم بخوانم، و من یک دانشجوی خوب بودم، اما به طور جدی ... من از رفتن به کالج فرار کردم و در حال حاضر گفته ام که شروع به انجام برخی کارها می کنم. نمی تونم قبل از اینکه من ... هرگز فکر نکنم. بنابراین من آن را بخوانم. وای، فوق العاده است مجموعه ای کوتاه از داستان هایی در مورد رشد در شیکاگو، یادگیری نحوه زندگی در خود (نوع). دیدار با افراد مختلف دیدن دیگر جاهای زندگی یادگیری بیش از آنچه شما فکر می کنید وجود دارد. درگیر تغییر و فرهنگ هستم ... من ... آن را دریافت می کنم ... این چیزی است که برای من اتفاق می افتد! وای ... کتاب خوب با تشکر. پس من به جهت گیری می روم. و آنها می خواهند ما را در یک گروه تصادفی تنظیم کنیم که در آن بحث می شود. بنابراین ما در گروه های 6 قرار می گیریم. من با برخی از افراد عجیب و غریب. در 18 سالگی، حدود 12 سالم بودم. به دلایلی، با 18 سالهای دیگر که 28 ساله بودند، گیر کردم. من می خواستم آنها را مادرم و پدرم بنامم. اما من می دانستم بهتر است. دهانم را بستم ساندرا Cisneros به من فقط به من آموخت. پس ... من خیلی خجالتی هستم و حرفی ندارم هیچ کس صحبت نمی کند من متوجه می شوم حدس می زنم باید چیزی بگویم. بنابراین گفتم @ من آن را خیلی دوست داشتم @ هر کس سرش را تکان داد من چیزی شبیه به @ گفتم که شما فکر می کنید؟ @ همه شما را درام را نجات می دهد. هیچ کدام از آنها آن را خواندند. من تنها کسی بودم که تنها بودم برای آنها شرم آور است! این خیلی خوب بود ... اما من آن را خنک ساختم و طرح را شرح دادم. به نظر می رسید مکالمه را باز کرد، اما بعد از آن ما ازش خواسته شد که یک رهبر را برای قدم زدن به مرحله انتخاب کنیم و گروه ها را درک کنیم. آه ... می دانید ... انتقام ... روزی ... بازپرداخت ... درس من. همیشه کتاب را دوباره خواندید. فقط کیدینگ! شما باید این را بخوانید. داستان زیبای آن و به شما کمک می کند تغییر و تفاوت را درک کنید. و شخصیت ها کاملا به یاد ماندنی و عجیب و غریب هستند. خواندن سریع شاید 2 ساعت. شما قطعا باید این فرصت را بدهید. درباره من برای کسانی که برای من جدید و یا بررسی های من ... chees scoop: من بخوانید A LOT. من نوشتم. و حالا من چند تا وبلاگ دارم ابتدا مرور کتاب به Goodreads می رود، و سپس آن را در وبلاگ من در وردپرس در https://thisismytruthnow.com ارسال می کنم، جایی که شما همچنین می توانید تلویزیون \u0026 amp؛ بررسی های فیلم، چالش روزانه 365 روزه و درخشان و تعداد زیادی از وبلاگ نویسی در مورد مکان های مورد بازدید در سراسر جهان. و شما می توانید تمام پروفایل های رسانه های اجتماعی من برای پیدا کردن جزئیات در مورد کسانی که / چه / زمانی / جایی و تصاویر من. نظر بدهید و به من اطلاع دهید که شما فکر می کنید. رای در نظر سنجی و رتبه بندی. متشکرم برای متوقف کردن

مشاهده لینک اصلی
@ من داستان زندگی خود را برای هر قدم، کفش های قهوه ای خودم می گیرم. اسپرانزا کوردرو، یک دختر مکزیکی آمریکایی که در فقر زندگی می کند، صدای در حال رشد را به بسیاری از شخصیت ها می دهد که در غیر اینصورت تمام عمرشان را در تاریکی باقی می گذارد. اسپینزا برای خوشبینی و خوشبینی حتی در بدترین حالت، برای روزهای آفتابی، برای نور و خاطرات ایستاده است. در میان کتابهای بزرگسالان بی شماری ناچیز، مجلس در خیابان مانگو بی نظیر است. نوشتن با هیجان انگیز با یک پیام قدرتمند به طور کامل تحویل داده شد.

مشاهده لینک اصلی
تقریبا بیوگرافی، تا حدی داستان، این کتاب شگفت انگیز از ساندرا Cisneros داستان نفوذ از سن است که هنوز در مدارس امروز استفاده می شود. Cisneros، متولد در شیکاگو در سال 1954 به پدر و مادر مکزیکی، تنها دختر با 7 برادر، در دوران کودکی دوران کودکی با گذشت زمان از خانواده شیکاگو به مکزیک رفت و آمد داشت. اما زمانی که او 11 ساله بود، آنها خانه را در منطقه حومبولت پارک شیکاگو، عمدتا پورتوریکو خریدند و از تجربه زندگی او در آنجا بود، ایده های خود را برای داستان هایش در مجلۀ خیابان ان انو کرد. به عنوان یک کودک، او نابرابری هایی را که به فرهنگ او، جنسیت و خانواده اش طبقه فقیر طبقه کارگر مربوط می شد، تجربه کرد. @ با این حال، او @ را حفظ کرد، و این تجربیات در شخصیت Esperanza Cordero زندگی می کنند. آنها در نقاشی های کوچک، داستان های کوتاه با احساس شاعرانه به آنها گفته می شود. این کتاب به روش های مختلفی از ژاکلین وودسون، دختر خانم براون، به من یادآوری کرد. من فکر می کنم این یکی در آن @ به عنوان خوانده شده @ دسته. 4.5 ستاره

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب خانه خیابان مانگو


 کتاب برگزیده
 کتاب وان پیس: داستان ایس (2)
 کتاب وان پیس: داستان ایس (1)
 کتاب بامگارتنر
 کتاب سکوت باران
 کتاب هیچ چیز سیاه نیست