کتاب خدای چیزهای کوچک

اثر ارونداتی روی از انتشارات علم - مترجم: گیتا گرکانی-معروف ترین رمان ها

خدای چیزهای کوچک، نام کتابی است نوشته ارونداتی روی، بانوی نویسنده هندی در سال ۱۹۹۷ میلادی که به زبان انگلیسی نوشته شده است. این کتاب در ایران، با پنج ترجمه گوناگون از سوی بانوان گیتا گرکانی، زهرا برناک، شیرین رایکا، گلریز قدسی و شیرین شریفیان توسط ناشرهای مختلف منتشر شده است. خدای چیزهای کوچک، داستان زندگی خواهر و برادر دوقلوی هندی با نام‌های «اِستا» و «راهِل» است که مرگ دختر خاله نه ساله و یک عشق ممنوع، دنیای کودکی آنان را نابود می‌کند. از طرفی این کتاب سیری است در سرگذشت اندوهناک خانواده‌ای که هنجار شکنی می‌کند و در برابر قوانین سنتی قد علم می‌کند


خرید کتاب خدای چیزهای کوچک
جستجوی کتاب خدای چیزهای کوچک در گودریدز

معرفی کتاب خدای چیزهای کوچک از نگاه کاربران
ديگه واقعن يك نويسنده بايد چيكار كنه!؟؟
يه كتابايى رو كه ميخونى با خودت ميگى ديگه چه كتابى ميتونه مثل اين باشه؟ و بازم همينجورى يا بيشتر ازش خوشم بياد!!!
واقعا كتاب خيلى خوبيه و اصلن نميشه دربارش حرفى زد جز اينكه حيف كه يه كتابايى مثل اين ناياب ميشن و خيلى كم خونده شده و يه كتابايى ضعيفى رو بارها چاپ ميكنن!!!

مشاهده لینک اصلی
92. The God of Small Things, Arundhati Roy
The God of Small Things (1997) is the debut novel of Indian writer Arundhati Roy. It is a story about the childhood experiences of fraternal twins whose lives are destroyed by the @Love Laws@ that lay down @who should be loved, and how. And how much.@ The book explores how the small things affect peoples behavior and their lives. It won the Booker Prize in 1997.
خدای چیزهای کوچک - آرونداتی روی (علم) ادبیات هند ؛ تاریخ نخستین خوانش: دوم ماه می سال 2012 میلادی
عنوان: خدای چیزهای کوچک؛ اثر: ارونداتی روی، مترجم: گیتا گرکانی، تعداد صفحه: 458، نشر: علم، تاریخ: 25 تیر، 1387، محل نشر: تهران، چاپ نامشخص، شابک: 9644053672؛ قطع کتاب: رقعی، وزن: 950 گرم
عنوان: خدای چیزهای کوچک، اثر: ارونداتی روی، مترجم: زهرا برناک، تعداد صفحه: 480 ص؛ نشر: مس، تاریخ نشر: اردیبهشت سال 1379؛ محل نشر: تهران، چاپ اول، شابک: 9649202757؛ قطع کتاب: رقعی، جلد: شومیز
عنوان: اله بی کسان، اثر: ارونداتی روی، مترجم: شیرین رایکا، تعداد صفحه: 350، نشر: طنین، تاریخ نشر: 1380، محل نشر: تهران، چاپ اول
عنوان: خدای چیزهای کوچک، اثر: ارونداتی روی، مترجم: گلریز قدسی (شهابزاده)، تعداد صفحه: 464، نشر: روزگار، تاریخ نشر: 1379، محل نشر: تهران، چاپ اول، شابک: 9646675999؛
عنوان: خدای چیزهای کوچک، اثر: ارونداتی روی، مترجم: شیرین شریفیان؛ تعداد صفحه: 320، نشر: گ‍وه‍رش‍اد، تاریخ نشر: 1380، محل نشر: تهران؛ شابک: 9646905358؛
کتاب «خدای چیزهای کوچک» برنده ­ی جایزه بوکر سال 1997 میلادی، اثر: «آرانداتی روی»، در ایران ما با پنج ترجمه‌ ی مختلف از سوی بانوان فرهیخته: «گیتا گرکانی»، «زهرا برناک»، «شیرین رایکا»، «گلریز قدسی» و «شیرین شریفیان» توسط ناشرهای مختلف منتشر شده است
رمان بیانگر اوضاع سیاسی هندوستان در دهه 1960 میلادی است، تضاد میان دو طبقه­ ی فرودست «نجس‌ها» و ثروتمندان جامعه، نیز بازگویی سنن و آداب مردمان هند، با تکیه بر اساطیر آن سرزمین است. «راحل» و «استا» برادر و خواهری دوقلو هستند که در کودکی از یکدیگر جدا شده اند، و پس از سال­ها در کنار یکدیگرند. «فلش بک» به شاهد حوادث زندگی این دو، طلاق مادر «آمو»، دختر دایی نیمه انگلیسی، و.... همان کلیشه ­ی فیلم­های هندی. دختری ثروتمند عاشق مردی فقیر، خواهر برادری که پس از سال­ها به هم می­رسند. «روی» با نوشتن کتاب، جایزه «بوکر» را برد، و در اعتراض به حمله ­ی آمریکا به افغانستان آن را پس داد. نقل از کتاب: «اگر او را لمس می­کرد، نمی­توانست با او حرف بزند، اگر عاشق او می­شد، نمی­توانست برود. اگر حرف می­زد نمی­توانست بشنود. اگر می­جنگید، نمی­توانست پیروز شود». ا. شربیانی

مشاهده لینک اصلی
خوب، اولین چیزها اول. خدا چیزهای کوچک کتاب بسیار بسیار هوشمندانه است، اما آنچه آن را استثنایی می سازد آن است که هر دو زیبایی و فریبنده است، یک ترکیب نادر است. این کتاب دارای ساختار است خیلی از آن. او به طور موثری یک زبان خودش را ایجاد می کند، یک زبان مختصر نوجوان که به زیبایی خلق و خوی کتاب را به طور کامل تکمیل می کند. این طرح در حین فضا و زمان با سهولت استادانه حرکت می کند، اما یک تجربه تلخ و ناخوشایند را در پشت گردن خود تجربه می کند. از آن چیزی که فقط یک حادثه ترسناک بود، آرونداتی روی در مورد داستان های تند و تیز صحبت می کند از دست دادن بی گناهی و ویرانی گسترده ای که پس از یک رویداد غم انگیز باعث شد. او هر شخصیتی را با گرمای واقعی، انگیزه های آنها، ناامنی ها و مهمتر از همه، رویاهای غیرمستقیم خود، تراژدی انسانی جهانی، بررسی می کند. راز خلط بودن این است که همه چیز را بگویم. ولتر گفت: این کتاب نمونه ای مناسب از این است که این ادعا درست است. او مانند یک مادر دوست داشتنی با تنها یک قطعه پای، اطلاعات را محروم می کند و آن را در لحظات مناسب تر می کشد، اما هرگز طرح را غیر قابل درک نمی کند. در حقیقت، ما آن را تمام می کنیم و نمی توانیم منتظر خدمت بعدی باشیم. حتی تلاش برای خلاص شدن از طرح را خواهد بود که همه چیز را از آن دور کنید، زیرا، خوب، تعجب! این کتاب واقعا در مورد چیزهای کوچک است. و چیزهای واقعا بزرگ. در یک سطح، این کتاب در مورد Ammu freespirited، ما بسیار مادام Bovary است. آن را در مورد بچه های دوقلو Rahel و Estha، Ammus، نقض بی قید و شرط کودکی خود و در حال رشد و تحریک قلب های کوچک خود، زندگی پیچیده پیچیده خود را که توسط قوانین عشق اداره می شود، تنظیم که چه کسی باید مورد علاقه باشد. و چطور. و چقدر و چه مدت. در سطح دیگری، آن را در مورد ایده از مردان ساخت اجتماعی است. درباره زندگی ما واقعا در دست ما نیست. در مورد زندگی ما واقعا توسط نیروهای چیزهای نامرئی بد بزرگ، یک کودک sadistic که یک آهنربای سوپرمارکت به نام های مختلف آهن از زندگی ما کوچک و غیر قابل انکار دارد، اداره می شود. به طور خلاصه، یک درس تاریخی. یک درس در دینامیک کاسه هند و جنبش کمونیستی کرالا. در مورد اینکه چطور چیزهای واقعا بزرگ اغلب به چیزهای کوچک می چسبند، مثل چای از چای سبز. چاره ای نیست که شدید شخصیت هایی که رنج می برند، نیست، بلکه این واقعیت که بسیار شایع است، درد و رنج آنها مانند درد در کار، مانند زنجیره ی غذایی. یک فاجعه زنجیره غذایی در هند، براساس کست و سایر پیشنهادات، تاریخ را پشت سر گذاشت. این نشان می دهد که چگونه تمام خشونت های مبتنی بر کاسه اکولوژیکی است، براساس ترس، ترس عجیب و غریب که قدرتمند برای بی قدرت بودن است. ما و آنها. در پایان آن، آنچه که من از کتاب (من فکر می کنم) کردم این بود که هرچند واقعا چیزهای بزرگ ممکن است واقعا مورد تحسین قرار بگیرند، اغلب اوقات چیزهای کوچک بیشتر از آن را تشکیل می دهند. واقعا

مشاهده لینک اصلی
سحر و جادو، پروس زرق و برق دار: خواندن خدا از چیزهای کوچک مانند بازوها و پاهای خود را به یک اسب آهسته حرکت می کند، احتمالا می میرند و از طریق جنگل به طرف چپ به پایین در می آید. منظورم اینه که فقط خوب هست شما نمیتوانید همه چیز را ببنید و همه چیز را بویید، و آن همه چیز خارجی و غنی است. به طور بالقوه با e coli رسیده. تقلید و استعاره Roy در استخدام به طور همزمان لمسی و سوررئال است، مانند یک رویای بیش از حد زنده، و سبک داستان قصه او در جایی بین جوزف کنراد، امیلی دیکنسون و پیشرفت زائران (اگر شما در واقع خواندن آن سنگ قیمتی خاص). جملات کلیدی بعد از چندین بار چند بار در طول کتاب دوباره ظاهر می شود: یکی از اصلی ترین، البته، بودن @ همه چیز در یک روز می تواند تغییر کند. @ و اگر شما قصد دارید یک جمله را چند بار در یک کتاب تکرار کنید، مطمئنا اینطور نیست یکی از بدی ها. یکی از چیزهایی که موجب تردید من می شود همه چیز را با پنج ستاره تمام می کند، کل طرح عقب مانده طرح توسعه است. حداقل در اوایل این کتاب، من به عنوان یک جنجالی کوچک به این نتیجه رسیدم، به ویژه از آنجایی که نتیجه نهایی بسیار چشمگیر است. استا هنوز حرفش را نمی زند چرا Estha صحبت نمی کند بیشتر؟ چیزی برای او اتفاق افتاده است. کی این اتفاق افتاد؟ به عنوان یک کودک، او به عنوان یک کودک بسیار بدی اتفاق افتاد. شما احتمالا تعجب آنچه که در حال حاضر، درست است؟ خوب حالا اجازه دهید گفتن در مورد عمه اش. من هم مادر هستم این همان چیزی است که باغ آنها است. هی، به یاد Estha، آن بچه شما در مورد تعجب؟ بله، چیزی به وضوح به او به عنوان یک بچه اتفاق افتاد. خواندن، مکالمه را بپردازید، اما نباید بگویم، چون البته، معلوم است که شما برای خواندن این کتاب مکنده نیستید، و این شوخی است که من برای همیشه فکر میکنم در وهله اول.

مشاهده لینک اصلی
این سال 1969 است و هند با وجود استقلال بیست سال پیش، هنوز در سیستم کاسه خود فرو ریخته است. در این نور Arundhati Roy به ما اولین رمان خود را به نام GD از چیزهای کوچک که جایزه مرد بوکر را در سال 1997 به دست آورد جایزه مرد بوکر را به ما به ارمغان می آورد. یک رمان قدرتمند با پروس های خوش تیپ و داستان قلب رندر، روی به خوانندگان خود نشان می دهد که هند به روی سنت های گذشته با نگاهی کوتاه به آینده اش. Ammukutty Kochamma، دختر یک عنکبوت محترم و ورزشکار ویولون کلاسیک، به جای یک ازدواج مرتب، آموزش می دهد. خانواده اش متعلق به کست لمس بود و در حالی که قابل تحمل از دیگران بود، دلش برای دخترش ازدواج با یک خانواده از خانواده اش داشت. آمی یک بنگالی را دید و برای عشق ازدواج کرد. او تبدیل به یک الکلی شد و آنها را در عرض دو سال طلاق داد، اگرچه قبل از تولد دوقلوهای برادر Estahappen (Esta) یک پسر و Rahel دختر. Ammu با فرزندان خود به اموال خانوادگی عقب نشینی می کند، محکوم به زندگی یک زندگی بدبختانه به عنوان یک خائن است. اگرچه Ammu استاتا و رائه را به عنوان فرزندان درخشان به ارمغان می آورد، بقیه خانواده از حضور خود در خانه اژهام سخن می گویند. پدرش فوت کرده است و مادرش، گرچه حضور، نابینا است. رئیس جدید خانواده برادرش چاکو است، یکی از متخصصان پیش دانشگاهی و عضو فعلی حزب کمونیست است. اگرچه او تلاش می کند که پدر دوقلوها باشد، سوفی مولو، خواهرش سوفی مولو، که در انگلستان زندگی می کند، عقیق سلیمانش را می کشد. در حالی که چاکو خانواده را تحمل می کند، عمه عمویم عزیزم کچمما چیزی جز سم در Ammu و فرزندانش را برای بقیه زندگی اش نمی کشد. کودک Kochamma در هر دو تبدیل شدن به یک مدافع و برنده شدن در عشق واقعی خود را در زندگی، هیچ خواسته بیش از همه را به کسانی که در اطراف او بدبخت، اما به ویژه پدربزرگ طلاق خود Ammu و دو کودک بدبخت. Roy برنده جایزه بوکر برای داستان او به تنهایی شد، زیرا در قالب سیستم کست و شخصیت های حافظه، چند لایه، عشق ممنوعه را به نمایش گذاشت. با این حال، آنچه که به احتمال زیاد روی این جایزه برنده شد، معرفت استادانه اش بود، که در هنگام ترکیب با داستان او، به یک کلاسیک فوری تبدیل می شود. تعویض از زمان فعلی به فلش بک، صحبت کردن به عقب در زبان دوقلو و توصیف مفصلی از زندگی هند فقط چند عنصر مربوط به این داستان است. یک زن به عشق به این موضوع که داستان دوقلوها را از هم جدا می کند، یک زن را انکار می کند، زیرا او متعلق به یکی دیگر از جنایت های غیرقابل انکار است و شخصیت های دیگری که برای زندگی ممکن است زندگی می کنند، رو با یک جواهر واقعی روبرو می شود. به تازگی به سال خواندن زنان چالش رنگی پیوستم که منجر به خواندن رمان توسط نویسندگان زن در سراسر جهان شد و من دیگر نمی توانستم آن را در نظر بگیرم. Arundhati Roy داستان داستان نویسی و فیلمساز با استعداد است که کارش نباید از دست رفته باشد. رمان دوم او \"وزارت به حداکثر خوشبختی\" در ژوئیه 2017 در نظر گرفته شده است. اگر تقریبا به عنوان \"G-D\" از چیزهای کوچک استادانه است، این رمان است که نباید از دست رفته باشد. یک رمان خوشایند و پیچیده که ارزش جوایز آن را دارد، G-D از چیزهای کوچک پنج ستاره درخشان را به ارمغان می آورد.

مشاهده لینک اصلی
لطفا به من احترام بگذارید در حالی که من در این گوشه بنشینم و به شدت تحت فشار قرار بگیرم. خداوند چیزهای کوچک جایزه بوکر را در سال 1997 به دست آورد و Id چیزهای بسیار خوبی در مورد آن شنید. و در عین حال من واقعا این را دوست نداشتم این یک کتاب بد نیست - دور از آن نیست. شخصیت او ایجاد کرده است واقعا فوق العاده است، و او در فراخوانی همه سر و صدا و مناظر موفق و بوی کرالا، حتی برای کسی مثل من سخت هرگز از لهستان به شرق بوده است. ساختار روایت بی ربط است، سرگردان از در حال حاضر به 1969 و دوباره، اما من هرگز خودم را گرفتن توسط استفاده از زبان در it.The اشتباه مبتکر و خلاق و اصلی است. زمانی بود که خودم را متوقف کردم تا به استعاره یا شبیه سازی خاصی بپردازم زیرا این فقط زیبایی یا تحریک کننده بود. اما هرچه بیشتر به این کتاب بخوانم، زبان بیشتر به نظر می رسد. به نظر می رسد درفیلم شود بیشتر و بیشتر از زیبا و مزین به یک نوع از چیزی که مرا به یاد معماری ویکتوریایی - همه curlicues و شکوفا و ها Cherubs صفراوی و ساختمان که مانند غول پیکر، کیک عروسی بیش از حد است. آن را خیلی بیشتر از همه در یک بار، غرق در چشم و ترک من احساس غرق در دریا بیمار. من دوست ندارد تن او را در بخشی از آن را، یا؛ به ویژه هنگامی که در مورد طبیعت یا تاریخ انسان و یا سیستم کست صحبت می شود. نه این که من با بسیاری از آنچه که او می گویم موافق نیستم - من - اما بیش از حد استادانه است. من فکر می کنم تمایل او برای قرار دادن هر خط در پاراگراف جدید در این بخش است. من فکر می کنم یک دست ظریف همیشه به شما کمک می کند.

مشاهده لینک اصلی
همانطور که مستقیما در خارج از محوطه با باغ بی نظیر قرار می گیرم - یک بازدید کننده تصادفی ناخواسته - تاریکی، خانه ی آئینهم شبیه یک عمارت خالی از سکنه است، با بی حوصلگی حقیقت زندگی که آن را با حفاظت از مادر در محیط داخلی خود داری حفظ می کند. معذرتخواهی رها شده فراموش کرده ام اما به یاد دارم من به یاد می آورم که زندگی ها زندگی می کردند، و عشقی که به سبب شرایط تولد یافت می شود، دوست دارد که برای مدت کوتاهی نفس بکشد، قبل از اینکه در محراب انطباق باقی بماند. من چاکو و سوفی مول را به یاد می آورم. آمو و والوتا. رائهل و استاا. و بیشتر از همه، من به یادت هستم شما، نقاش این پرتره از یک مارپیچ پایین فامیلی به فراموشی. شما، خالق این نقاشی با اندازه زندگی یک شهر و یک ملت و تمام تمدن های انسانی به نوبه خود. من شما را به عنوان ناظری متکی می دانم که در تقاضای شما برای آزادی ها پایبند است، ما برای تحقق آرزوهایمان خیلی سرسخت است. شما به طرز محسوسی، به طرز قدرتمندانه می پرسیدید. حق عاشقی که ما می خواهیم و چقدر می خواهیم. حق برابر بودن است حق نداشتن از تبعیض علیه حق نداشتن در تنهایی ناله کند و با خاطرات دردناک مبارزه کند. حق ندارید از دست رفته، به هر قیمتی، اعتقاد به نیکی در انسانها داشته باشید. شما شورشگری است که هرگز در نظر نگرفتهاید. ما شجاعت داریم مثل شما که می بینید (نظرات شما در تلویزیون ملی اغلب به اشتباه تفسیر شده اند، عمیقا، به طرز وحشیانه ای) خورشید درون تو که از قحطی ماجراهای سیاسی، توسط شیطانی که در قلب انسان باقی می ماند، به وسیله انحصار توسعه ای که در زیر نشان دادن مفید از آزادی، برابری، برادری، وجود ندارد، توسط هر کس می گوید: نه نه نه، شما بیش از حد درخواست می کنید. جهان نمی تواند یک مکان مناسبی باشد. نور کمی به من راه می دهد. این نور من را امید می دهد. خدای کوچک شما به من امید می دهد. او معتقد است که بی رحمانه های کوچک و عادی، تنها به یک فاجعه ای از ابعاد تغییر زندگی تبدیل خواهند شد، یک تخته سنگ غول پیکر که از شیب کوه خرد می شود و همه چیز را در مسیرش به یک خلط غده غیر قابل تشخیص می دهد از گوشت و خون. در نهایت خشم خدایان کوچک، خشم خداحافظی های بزرگ را می سوزاند و آن را به سادگی می کشد. امیدوارم که خدای کوچک شما درست باشد. شما با زبان غریزی از کودکان صحبت می کنید که دنیای درونی آنها خودشان هستند، فراتر از پنجه های تیزهوش عشق قوانین - جهانهایی که آزاد و بی نهایت هستند، جایی که قصه ها، رویاها و واقعیت های وحشتناک به یک توده ی دوست داشتنی بی عاطفی تبدیل می شود، جهان هایی که به ملاحظات زمین وابسته نیستند. دوقلوهایی که دوقلوهای دوگانه دارند، دنیای متصل به یکدیگر، که به طرز قاطعی سقط جنین مداوم چرخه بی عدالتی های بیرونی را رد می کرد، همانند بود. خلوص ترکیبی آن با درد مبهم اشتیاق، از دست رفتن و آسیب جبران ناپذیر شد. انفصال جمعی آنها به عنوان یک انحصار طعنه آمیز از بشریت است که همیشه در کنار آن قرار می گیرد تا به طور قاطع حفظ تعصبات کور را حفظ کند. و شما از طریق رائهل و استااس سکوت کردید که بسیار بلندتر از صدای زنگی کلیسای غول پیکر بود که در اطراف ما می چرخید. ما در ناامنی های خود و بی توجهی از خشم های شخصی کوچک، قادر به گام به جلو، اسیران بی رحمانه در دست گرفتن آهن وضعیت موجود در جهان. در حالی که شما، خانم روی، قلم خود را بیرون می آورید و بی تردید، خداوند عزت انسانی، همدلی و عشق - خدای چیزهای کوچک. بنابراین در این فضا، از خدا سپاسگزارم برای خدایان آرنداهاتی جهان.

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب خدای چیزهای کوچک


 کتاب گروگانگرفتگی
 کتاب گروگانکشتگی
 کتاب صبر کن تا هلن بیاد
 کتاب همسایه بغلی 2
 کتاب مجموعه پائولو کوئلیو (7 جلدی با قاب)
 کتاب هرگز به سنجاب اعتماد نکن