کتاب دختری که رهایش کردی

اثر جوجو مویز از انتشارات میلکان - مترجم: کتایون اسماعیلی-معروف ترین رمان ها

Jojo Moyes’s bestseller, Me Before You, catapulted her to wide critical acclaim and has struck a chord with readers everywhere. “Hopelessly and hopefully romantic” (Chicago Tribune), Moyes returns with another irresistible heartbreaker that asks, “Whatever happened to the girl you left behind?”

France, 1916: Artist Edouard Lefevre leaves his young wife, Sophie, to fight at the front. When their small town falls to the Germans in the midst of World War I, Edouard’s portrait of Sophie draws the eye of the new Kommandant. As the officer’s dangerous obsession deepens, Sophie will risk everything—her family, her reputation, and her life—to see her husband again.

Almost a century later, Sophie’s portrait is given to Liv Halston by her young husband shortly before his sudden death. A chance encounter reveals the painting’s true worth, and a battle begins for who its legitimate owner is—putting Liv’s belief in what is right to the ultimate test.

Like Sarah Blake’s The Postmistress and Tatiana de Rosnay’s Sarah’s Key, The Girl You Left Behind is a breathtaking story of love, loss, and sacrifice told with Moyes’s signature ability to capture our hearts with every turn of the page.


خرید کتاب دختری که رهایش کردی
جستجوی کتاب دختری که رهایش کردی در گودریدز

معرفی کتاب دختری که رهایش کردی از نگاه کاربران
برام قابل درک نیست که یه نفر بخواد این کتاب رو داوطلبانه بخونه و ازش لذت ببره، بدترین کتابیه که تا حالا خوندم.

داستان به طرز افتضاحی ضعیفه، قسمت هایی که مربوط به فرانسه س به حدی وحشتناک اشتباه دارن که تقریبا مطمئنم نویسنده فقط براساس چیزهایی که شنیده اونا رو نوشته:| یه سرچ میزد تو ویکی پدیا حتی از این بهتر میشد! بعدشم اگه آلمانیا اینقدر با فرانسویا مهربون بودن و شب کریسمس فرمانده شون می اومد با یه زن فرانسوی میرقصید و...، احتمالا آخر سر فرانسویا نمیزاشتن حتی آلمانی‌ها از کشورشون برن:| تا یکجایی از کتاب نویسنده آلمانی ها رو خوب نشون داده، بعد انگار یکی بهش گفته: «هی، آلمانیا خوب نبودن!» و از اونجا به بعد سعی کرده همونا رو وحشی نشون بده:|
بدتر از اون، بخش هاییه که مربوط به سال 2006 میشه. اونجا بدتره: | کاراکترها به حدی لوس و تک بعدی ن که من واقعا با خوندن کتاب حس میکردم بهم توهین شده. نویسنده شاید در مورد هر کاراکتر ده خط هم اطلاعات نداشت، و حتی اون ده خطو نمیگفت، یک جمله رو میگرفت، پنجاه بار هر فصل اونو میگفت:| و بازم تکرار میکرد، تکرار میکرد، تکرار میکرد! انگار واقعا دویدن هر روز صبح لئو اهمیتی داره تو داستان!
و البته پایان بندی کتاب وحشتناک بود(کل کتاب وحشتناک بود البته.)، من حس کردم دارم یکی از فیلمای شبِ عید صدا و سیما رو میبینم. همه چیز خیلی یک دفعه خوب و شاد میشه، همه چی عالی پیش میره و تموم:| در حالی که قاعدتا اینجور نباید میشد! هیچ چیز توی این کتاب منطقی و درست نبود، هیچی.

در کل، به نظرم اگه جوجو مویز نویسنده نمیشد خیلی بهتر بود، واقعا شغلای خوب دیگه ای هم هستن، میتونست آشپز، مدیر یه شرکت، بازاریاب و کلا هر چیز دیگه ای بشه و با این کارش به ادبیات جهان لطف کنه.

پ.ن: ایکاش میشد کمتر از یک ستاره داد:/

مشاهده لینک اصلی
انقد تو عمقش رفته بودم که وقتی نمیخوندمش احساس میکردم ی فیلم رو نصفه رها کردم باید وقت بزارم برم بقیشو ببینم!!.
خوندن این کتاب خیلی طول کشید ...چون نه تنها حوصله کتاب بلکه حوصله خودمم ندارم.
مداومت تو کتابخوانی داشت افکار قدیمی و مسخره رو عوض میکرد ..اما یکباره ب دلایلی کم شد .....
امیدوارم بتونم مثل قبل به کتابخوانی رو بیارم تا حالمو بهتر کنه....
دلم میخواد کتابی بخونم ک به قول نویسنده معروف گفتنیه که روحمو گاز بگیره تا از این خواب بیدار بشم .

مشاهده لینک اصلی
من احتمالا با این نویسنده ام داستان در مورد سوفی و ​​ادوارد در طول جنگ جهانی اول من علاقه مند به من بود. جزئیات و عواقب اشغال آلمان به نظر واقعی می رسید و تحریک می شد. نقاشی سوفی عمیقا بر همه کسانی که آن را دیدند، تحت تاثیر قرار گرفت و من دوست داشتم که این دو طرح را پیوند دهد. شجاعت دائمی سوفی در مواجهه با شرایط سخت و بد خالص، بسیار شگفت انگیز بود. این دومین داستان روز مدرن فقط این را برای من نکرد. لیو و پل هرگز احساس نکردند. علاوه بر این، محاکمه داگلاس مضحک و طولانی و بسیار جنجالی بود. من فکر کردم که هرگز پایان نخواهد یافت و اهمیتی نمیدهد که چگونه آن را به پایان رساند. من از نقاشی و تمام کاراکترها تا انتها بیمار بودم. نویسنده اضافه شده به این موضوع، احساسات / درس را به نقطه ای از کلیشه ها اضافه کرد. امروزه بیشتر روزها از دست دادن او بخشی از اوست، وزن ناخوشایندی که او در اطراف حمل می کند، به هیچ وجه نامرئی نیست. چرا ما این تاثیر را به جای اینکه ما در مورد آن به ما نشان دهیم، نشان نمی دهیم؟ @ آنچه که ما به ما می آموزد، آقای MCafferty است، زندگی بهتری نسبت به برنده شدن دارد. @ بیا. این یک وحی نیست که ارزش رانندگی در خانه داشته باشد. من قبل از شما توسط این نویسنده در 2012 نوشته شده بود. حالا این یکی در سال 2013 است. او نیاز به زمان بیشتری را با این یکی. من فکر می کنم که او مجبور است یک سردبیر خشن را استخدام کند و داستان هایش را به هسته های ضروری اش برساند. اما پس از آن، او واقعا از نظر من به من نگفت.

مشاهده لینک اصلی
@ هیچ وقت در مورد نقاشی، سوفی نبود. @ و این بود، تایید سرنوشت من بود. 3.25 ستاره من خیلی چیزها را در مورد این کتاب دوست داشتم، به ویژه داستان تاریخی سوفی و ​​ادوارد او. میراث آنها ارزش حداقل 4 و نیم ستاره داشت. متأسفانه، داستان داستان مدرن لیو و پل را احساس کردم که مدت زمان زیادی را صرف آن کرده بودم که تقریبا تمرکزم را از دختر در نقاشی گرفته بود (که به نظر من ستاره کتاب و دلیل آن بود برای اینکه چرا همه چیز در حال حرکت بود)، و من فقط می توانم بخشی از داستان خود را به 2 ستاره در best.Even با جنگ پل قانونی و لیو برای مدت طولانی کشف شد، من هنوز هم با خوشحالی از این کتاب بسیار دوست داشتنی . من خوشحالم که خواندن آن را دارم Jojo Moyes نویسنده ای است که می داند چگونه احساسات را از خواننده جلب کند. تصویر او از یک زن ساده زندگی می کند که در یک شهر فرانسوی تحت اشغال نظامی ارتش آلمان در جنگ جهانی اول زندگی می کند (بله، من شوکه شدم که کسی تصمیم گرفت برای داستان خود تصمیم به جنگ جهانی دوم انتخاب کند). قسمت اول: 1917 - شوهر سوفی به اسارت گرفته شده و به اردوگاه زندان منتقل شده است. گرانترین چیز او که او را به خاطر میآورد، یک نقاشی است که او در شباهتش به نام «The Girl You Left Behind» ساخته شده است. این نقاشی بسیار فریبنده است، به نظر می رسد همه کسانی که به آن نگاه می کنند، را جذب کنند، از جمله کمندنت که گروگان سوفی را نگه می دارد. نقاشی مجموعه ای از رویدادهایی را که سوفی در حال تغییر دادن چیزهایی است که برای او ارزش قائل شدن برای یک شانس برای دیدن شوهرش را دوباره تغییر می دهد. @چی؟ آیا شما هم به من فاحشه می دهید؟ هلن پاهایش را نگاه کرد. @ من با یک سوئدی آلمانی رقص نخواهم کرد. Part II: Today's Day - لیو در حال حاضر دارای دختر شما پشت سر گذاشته، هدیه ای از شوهر خود را که اکنون مرده است. از طریق مجموعه ای از شرایط نامطلوب، او می آموزد برای مراقبت از یک مرد به نام پل، که همچنین علاقه غیر معمول در نقاشی است. آیا این دوستداران تبدیل به مخالفان راهی برای حل اختلافات خود پیدا خواهند کرد یا نقاشی هر دو آنها را از بین خواهد برد؟ @ ببخشید، من می دانم این احتمالا هیچ معنایی ندارد، اما آیا می توانیم احتمالا در مورد پرونده فراموش کنیم؟ فقط یک شب؟ @ صدای او خیلی آسیب پذیر است. @ آیا می توانیم دوباره دو نفر دیگر باشیم؟ قسمت دوم شامل چند لحظه ی سرقت شده از زندگی سوفی از قسمت اول است، اما من بیشتر خواستم. زندگی دلخراش و شدید این زن و شوهر توسط جنگ جداگانه مستلزم توجه بیشتر نسبت به داستان آنهاست. سوفی: اما من از انجام دادن آن صرفنظر می کنم، مهم نیست که هلن می گوید. من به شما یادآوری می کنم و از زمانی که با یکدیگر خوشحالیم. این به من یادآوری می کند که انسان توانایی عشق و زیبایی و همچنین تخریب را دارد. اودوارد: مردان این عکس ها را کلاچ های دوستداران خود مانند طلسم ها، محافظت در برابر تصاویر تیره و تاریک و کثیف که دارای ویژگی های گنج هستند. من هیچ عکسی ندارم که شما را قبل از من سوفی، سوفی. من فقط باید چشمان خود را ببندم تا چهره، صدای شما، عطر و بوی خود را به یاد بیاورم، و نمیتوانید بدانید چقدر از من راحت است. عزیزم، من هر روز، مانند سربازان همسرم، به عنوان کسی که من برای تحمل آن سپاسگزارم، یاد می گیرم، اما خدا را سپاس می گویم که هر یک به این معنی است که من باید بیست و چهار ساعت نزدیک تر به بازگشت به شما باشد. داستان های عاشقانه ای مثل این اغلب با هم نیستند. وحشت جنگ از بین رفته بود، اما آنچه که از درون درخشید، عزم عزیزان برای یافتن یکدیگر بود. اگر چه من می خواستم روحیه تاریخی و مدرن داستان را به روش مساوی تر تعمیم دهد، من درک می کنم که چرا جنگ مدرن برای نقاشی مهم بود. هر دو سوفی و ​​لیو مجبور به مبارزه برای نگه داشتن آنچه که آنها ارزش، در حالی که برخورد با اثرات خارج شدن از مناطق راحتی خود را. هر دو زن واقعا مبارزان بودند. به طور معمول، من طرفدار epilogues نیست، اما من دوست داشتم راه این داستان به پایان رسید - عاطفی، هنوز هنوز رضایت بخش است. این یک داستان زیبایی نوشته شده با چند لحظه ناهماهنگ بود، اما من قدردانی می کنم که مؤیس تلاش می کند انجام دهد. این اولین کتابی نیست که توسط این نویسنده خوانده ام و قطعا آخرین آن نخواهد بود.

مشاهده لینک اصلی
می توان گفت که من بی پروا هستم! بدون تنفس! چند روز پیش یک شرکت از GR به من گفت که Jojo Moyes یک شرط امن بود، و علت او بود. این است، آنها، دو داستان بسیار جذاب، سخت و غم انگیز است که ... ufff! بدون شک یکی از بهترین رمان هایی که امسال خوانده ام :)

مشاهده لینک اصلی
این یک رمان شگفت آور است که زیبایی تاریخ و گذشته را در یک داستان از جنگ و عشق متصل می کند. دختر شما پشت چپ دارای یک روایت دوگانه ای است؛ قسمت اول از طریق چشم های یک زن در فرانسه اشغال شده در سال 1916، دومین از طریق زندگی در مد روز در لندن دیده می شود. من به طور کلی طرفدار ادبیات تاریخی نیستم، مخصوصا کسی که در محیط جنگی بود، بنابراین من در آغاز این رمان کمی دلسوزی داشتم. با این حال، هر گونه شک و تردید که من داشتم صرف چند دقیقه پس از برداشتن رمان به عنوان داستان در درون بود به طوری که گرفتن، که من می توانست به سختی می توانم آن را به طور کلی قرار داده است. یکی از رمان است که عمدتا در روستای اشغالی فرانسوی خیابان Pà © ronne در اوج جنگ جهانی اول. سوفی LeFère با برادرش Aurà © lien، خواهر Hà © lène و خواهرانش در هتل La Coq سابق خود زندگی می کند، در حالیکه شوهر و برادرش در جبهه حضور دارند اما از او شنیده شده است ماه ها. خانه آنها یک هتل مناسب و معقول بود اما آلمانی ها آن را خالی گذاشته بودند و از اتاق های شکوه که در آن سوفی و ​​هان لنین صرف شب های عروسی خود می شدند، کمی کمرنگ بودند. طبقه پایین تخت هنوز در طول روز بسیار پر جنب و جوش است، هرچند جیره ها کم هستند، بنابراین جمع آوری مردم برای مقابله با نوشیدن الکل مشکلی ایجاد نمی کند، بلکه بیشتر از طریق پیدا کردن آرامش در میان یکدیگر است. نویسنده ی جوی مویس یک تصویر صریح از شهر و افرادی که به تدریج داستان را به آرامی درگیر میشوند؛ با همسایه به عنوان کوچکترین سوء ظن به همسایه تبدیل می شود. سوفی شاهد تأثیرات وحشیانه شایعات در مورد شهرها می تواند دست اول را به دست آورد، زیرا کمندنت آلمانی جدید اولین بار به نقاشی ادوارد سوفی، دختر شما که پشت سر گذاشت، و سپس به خود زن نیز می اندیشد. سوفی، متهم به همکاری، احساس می کند که هیچ وقت از دست نداده است، زمانی که او تلاش نهایی برای پیدا کردن راه خود را به ادوارد می دهد. در یک مرحله حیاتی در داستان سوفی، ما ناگهان به لندن در سال 2006 تیک بزنیم و با اولیویا هالستون بیوه جوان ملاقات کنیم. شوهرش چهار سال پیش فوت کرد و علیرغم دوستان و خانواده، از او خواست تا او را به حرکت درآورد و به شدت به چشمانداز دیوید پیوست. این به این معنی است که شین مجبور شد خانه ای را که در آن زندگی می کند به خانه بازگرداند، چرا که نمی خواهد با میراث معماری دیوید کنار بیاید. هنگامی که زنده با Paul McCafferty جذاب ملاقات می کند، او برای اولین بار پس از گذراندن Davids، در نهایت احساس می کند که او ممکن است فرصتی برای روابط عاشقانه داشته باشد. به همین ترتیب، تا زمانی که متوجه شود که او برای یک شرکت متخصص در بازیابی هنر دزدی کار می کند و یک نقاشی برای او توسط داوود خریداری می شود، دختر شما که پشت سر گذاشته شده است، در حال حاضر توسط فرزندان ادوارد لوفورا دنبال می شود. بعد از آن، پل و لیو در گذشته جستجو می کنند، دقیقا همانطور که سوفیه گذشته، برای کشف حقایق پشت سفر نقاشی. لی به شدت سعی می کند اثبات کند که هرگز به سرقت رفته است؛ زیرا نقاشی یک قطعه کوچکی از دیوید است که او نمی خواهد با آن کنار بیاید. اما در نهایت پولس همچنان به پیدا کردن شواهد برای نشان دادن خلاف و به آرامی سوفی می بیند که نقاشی از انگشتانش دور می شود. از طریق کاراکترهای ترکیبی از تحقیقات در تاریخ نقاشی، خوانندگان قطعات و قطعات زندگی سوفی را پس از داستان ترک می کنند خاموش در رمان همانطور که پل و لیو در کنار ایمان زن جوان که به شدت سعی در بازگشت به ادوارد داشتند، به عنوان سوفی تلاش می کند تا به قطعاتی از دیوید برسد، او هنوز از دست نداده است، بنابراین خواننده هم هست. در این مرحله، من صادقانه نمی توانم صفحات را به اندازه کافی بچرخانم تا متوجه شوند چه اتفاقی برای سوفی افتاده و چه اتفاقی برای نقاشی افتاده است. هر دو داستان به طور باورنکردنی درگیر شدن در هر لحظه در حال رسیدن به سرعت بود که خواننده را در لبه صندلی خود نگه می دارد برای مدت زمان رمان. فصل نهایی به طور خاص آشکار شد و منحصر به فرد احساس غرور آمیز منحصر به فرد. من از غم و اندوه احساس غم و اندوه شدم وقتی که رنج هر دو زن را در مرکز داستان قرار دادم، به عصبانیت مردم بیچارچوب و حریص که در سر می پروراندند، تا زمانی که در نهایت یک حس آرامش به من وارد نشود، رمان به پایان رضایت بخش در صفحات آخرش رسید . لمس کردن، حرکت دادن، ضربان قلب در زمان ها، اما در نهایت قلب گرم، دختر شما پشت سر گذاشته واقعا یکی از بخش های فوق العاده نوشتن است. من تعجب می کنم اگر آن را خیلی زود شروع به خواندن آن را دوباره بلافاصله؟ شاید این بار شاید این صفحات را کاملا به همان اندازه که من قبل از آن در نومیدی خودم انجام دادم، به دست نیاورم تا ببینم چه اتفاقی می افتد، اما به جای اینکه از کلمات زیبای نویسنده Jojo Moyes لذت بردم. خیلی زود یا نه، یکی از چیزهایی که من مطمئنا انجام خواهم داد این است که Moyes back-catalog را به لیست خواندن خود اضافه کنم چون Ive یک نویسنده الهام بخش جدید پیدا کرده است که قطعا میخواهم بیشتر بخوانم. بازبینی در ابتدا در وبلاگ من ارسال شد: http: //www.pagetostagereviews.com/201 ...

مشاهده لینک اصلی
::: نظر کامل در حال حاضر ارسال :::: بنابراین من باید صادقانه بگویم که من واقعا شوکه شده است که: الف) این را بخوانم و ب) من واقعا آن را دوست داشتم! این یک انتخاب کاملا تصادفی برای من بود. قبل از دیروز، حتی در رادار خواندن من نبود. اما زمانی که من آن را خوانده بودم، من با داستان دوگانه جذاب شدم و تصمیم گرفتم چند صفحه ای را امتحان کنم و سپس، حتی اگر در سطوح مختلف، فقط نوعی از کتاب من نیست، من آن را مستقیما از طریق خیلی کم بود! این کمک کرد که یکی دیگر از این کتاب های نویسنده، من قبل از شما، یکی از مورد علاقه من تمام وقت است و معنای آن است که بیشتر از کتاب های خود را برای یک بار دیگر امتحان کنید، به طوری که یک قسمت بزرگ بود چرا تصمیم گرفتم این را امتحان کنم؟ در واقع، این کتاب یک کتابخانه بزرگ را بخواند اگر کسی به دنبال چیزی شبیه آن است - بسیاری از مباحث بحث جالب در این داستان وجود دارد. ژانر داستان کاملا داستان زنان (و نه عاشقانه در همه). این داستان بین گذشته در جنگ جهانی اول و در حال حاضر متداول است - دادن دو طرف داستان مشابه که در اطراف یک نقاشی چرخش دارد. در اینجا، رسمی بودن: «داستان جنجالی دو زن که در مبارزه برای آنچه که بیشتر دوست دارند متحد است. پاریس، 1916. سوفی لوفور باید خانواده اش را در حالی نگه دارد که شوهر او، Ã ‰ douard ، مبارزه در جلو. هنگامی که شهر خود را در میان جنگ جهانی اول به آلمان می افتد، سوفی مجبور است هر شب در هتل او خدمت کند. از لحظه ای که Kommandant جدید چشم های خود را بر روی سوفیا قرار می دهد، نقاشی شده توسط شوهر هنرمندش - یک مفهوم خطرناک متولد شده است، که سوفی را به تصمیم گیری تاریک و وحشتناک هدایت می کند. تقریبا یک قرن بعد، نقاشی سوفی در خانه لوی هالستون، هدیه عروسی شوهر جوانش قبل از مرگ ناگهانیش، آویزان شد. پس از یک برخورد شانس ارزش واقعی را نشان می دهد، یک جنگ در طول تاریخ مشکل خود شروع می شود و جهان لیو دوباره به سمت بالا بر می گردد.\nاولین 35٪ داستان در مورد سوفی، زن در نقاشی به نام \"دختر شما چپ پشت\" است. زندگی در یک روستای کوچک آلمان تحت اشغال آلمان در طول جنگ جهانی اول، او بهترین کار خود را برای زنده ماندن و حفظ خانواده خود را امن است. شخصیت او مرا جذب کرد. او یک زن تیز، هوشمند و بی سر و صدایی بود که در کنار خشونت و هرج و مرج اطراف او مانند این نقطه آرام بود. من عاشق خواندن درباره او بودم. از این قسمت از داستان کاملا جذاب بودم. با وجود اینکه من عموما طرفدار عاشقانه های تاریخی نیستم، خودم همیشه به کتاب های جنگی کشیده می شوم. من شجاعت، انعطاف پذیری و قدرت شخصیت هایی را که از طریق آن (و امیدوارم زنده ماندن) محکم و عمیقا قابل تحسین پیدا می کنم. بخش دوم داستان، بعد از 35٪، ما را به امروز می برد و در مورد لیو، بیوه که در حال حاضر دارای \"دختر شما نقاشی چپ\" نقاشی - یک ماه عسل از شوهر عقب مانده خود که در یک خیابان از زنانی که علاقه مند به نگهداری آن نیست، خریداری کرد. هنگامی که او از مردی که خانه دوستش را می خواند دعوت می کند، نقاشی را می بیند و زندگی اش پایان می یابد. او این را به رسمیت می شناسد و شرکتش وظیفه دارد خانواده های تحت تاثیر جنگ را با اموال قانونی خود که اغلب به سرقت رفته یا غارت شده اند، مجددا بپیوندند. بدین ترتیب یک دادگاه زشت آغاز می شود که به معنای واقعی کلمه بر حقانیت حقوقی این نقاشی تأثیر می گذارد - که در این لحظه به ارزش میلیون ها نفر است. خانواده فقط می خواهند برای پول (نه اینکه آن را اعتراف کنند)، لیو از پول مراقبت نمی کند، او ارتباط عمیقی با نقاشی دارد و همچنین می خواهد آن را به عنوان یک خاطره از شوهرش - او واقعا آن را دوست دارد. به منظور اثبات اینکه او حق دارد به آن برسد، باید گذشته را بچرخاند و آنچه را که واقعا در مورد سوفی اتفاق افتاده است، پیدا کند و اینکه چگونه نقاشی بعد از این همه سالها ممکن است به پایان برسد. این نقطه ای است که من را شوکه کرد. من یک شخص هنری نیستم - مانند واقعا، منافع صفر. و من به ندرت چیزهایی را به غیر از عاشقانه می خوانم. من هم شخصا هرگز در مورد نقاشی هرگز کسی را دوست ندارم. و در اینجا من در کتاب به معنای واقعی کلمه در مورد مالکیت یک نقاشی جذب شد. این یک لحظه واقعی واقعیت عجیب و غریب برای من بود. من کاملا از عنصر من احساس کردم و هنوز از آن لذت بردم. تنها شکایت من این است که من به طور جدی با داستان کنونی، به ویژه در ابتدا، ارتباطی نداشتم. شاید من فقط داستان داستان WW1 بودم که نمیخواستم آنرا در 35٪ بگذارم، اما چیزی که در مورد حال حاضر نوشته شده بود، به نظر میرسید که در مقایسه با تصاویر زنده از گذشته ... من فقط به عنوان سرمایه گذاری نشده بودم. از حدود 35 â € \"53٪، آن را کمی برای من کشید و من صادقانه مرز skimmedâ € | اما پس از آن برداشت و از حدود 53٪ به پایان، بسیار خوب بود. همچنین 70 درصد آن را به ما کمک کرد، ما به گذشته برگشتیم و بیشتر از آن چه اتفاق افتاده بود را مشاهده کردیم - من آن را دوست داشتم، در حالی که من نمی خواهم بیش از حد دور باشم، می گویم که داستان پایان بسیار رضایت بخش - به ویژه برای رمان داستانی. یکی از دلایلی که مشتاقانه خواندن کتابهای غیر رومانسی است این است که آنها همیشه دارای پایاناتی هستند که به اندازه کافی رضایت بخش هستند ...

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب دختری که رهایش کردی


 کتاب در آبادی
 کتاب The Devil in the White City
 کتاب Fable
 کتاب a passage to india
 کتاب قتل از دید چند راوی
 کتاب بهار دوستی