كافه‌ی «كُنده» پاتوق جوانان دهه‌ی 50 و 60 فرانسه است.
لوكی- زنی زیبا و جوان- با حضورش در كافه، جوانان كافه‌نشین را سخت تحت‌تاثیر قرار می‌دهد و به كندوكاو در زندگی‌اش وا می‌دارد.
زندگی مرموز لوكی چون پازل هزار تكه‌ای است كه با روایت از زوایه‌ی دید شخصیت‌های متفاوت رفته‌رفته كامل می‌شود...
تا امروز، گاه و بی‌گاه به ویژه غروب‌ها، هنوز صدایی در خیابان می‌شنوم كه مرا به اسم كوچكم می‌خواند. صدایی گرفته و رگه‌دار كه من فوری می‌شناسمش: صدا، صدای لوكی است. روبه عقب می‌گردانم. هیچ‌كس...
خرید کتاب در کافه ی جوانی گم شده
جستجوی کتاب در کافه ی جوانی گم شده در گودریدز
معرفی کتاب در کافه ی جوانی گم شده از نگاه کاربران
برای هر کس هر چقدر لجوج و خودرای، زمانی فرا می رسد که @هر چه دارد بیرون بریزد@ با ضربه های نوک سوزنی
چه حقی ایست که به خود می دهیم و با زور و هر راه غیر قانونی ، وارد زندگی دیگران می شویم تا بعد با غرور و خودپسندی احمقانه مان خود را چون میل جراحی در کلیه ها و قلب هایشان فرو کنیم و تازه توقع گزارش و توضیح هم از آنها داریم
آیا ماییم که باید مسئول اعمال همه آنهایی باشیم که ناخواسته انتخابشان کرده یا در برهه ای از زندگی آنها را شناخته ایم؟
برای شناخت و درک بهتر آدمها ، همیشه به دقت باید رد پایشان را تعیین و تحلیل کنیم.
مشاهده لینک اصلی
اثر چندان خاصی نبود و لحن داستان کمی خسته کننده بود
مشاهده لینک اصلی
این پایان این جهان است. بیایید دست به دست هم دهیم شما می توانید زیبایی کامل بدن خود را در او لذت ببرید.
مشاهده لینک اصلی
پاتریک مدیاگو با موج جدید فرانسوی ملاقات می کند.
مشاهده لینک اصلی
نشانه های درخشان و نئون هنوز یک سرنخ برای یک فیلم یا یک رویا داشتند. رویا یا کابوس بستگی دارد.\n Brassaï (1932) * در چراغ ها و سایه ها، خاطرات و رویاها، نشت مداوم توسط مرزهای نامرئی، هواپیما از زمان است که محو یکی nellaltro، ... عادت کرده اند، در رمان مودیانو است. و اینهائی هستند که من همیشه میخواهم و به دنبال آن هستم، و این بار دوباره خودم را یافتم. اما در اینجا یکی دیگر از عوامل بی نظیر بی ثبات سازی است: صداهای بیشتری در واقع از دیدگاه یکدیگر به یکدیگر می گویند. و اتمسفر های نامطمئن و غلط معمول، در اینجا، گاهی اوقات ناخوشایند می شوند. اما کسانی هستند جو از hazed، این احساسات از پوچی، سکوت و عطر مبهم از جستجوی مداوم برای روابط،incroci @ ... است که خواندن مودیانو همیشه هیجان انگیز است. و در اینجا به ویژه و داشتن ملاقات و giàشناخته شده به تدریج در طول مسیر از دیگر قرائت، من به من اجازه داد که در حال حاضر، حتی بیشترین فعالیت لذت بردن از آنها را به عنوان شما può قدردانی، به یک کل، یک چشم انداز کوه که کمی باز می شود در یک زمان به کل آن، در پایان مسیر. و اکنون، قبل از ورود در پایان این سفر تفریحی قبل از dellultima @ @ صدا، من احساس necessitàبه جابجایی تمام راه، از آغاز، چگونه به طولانی صبر کنید و لذت بردن از کشف نهایی؛ خوب و یک درمان واقعی. * Brassaï pubblicò در سال 1933 اولین کتاب خود را از عکس،Paris د nuit @، که یک موفقیت بزرگ، بویژه هنر nellambiente بود. هنری میلر نام مستعار پاریس @ (ویکیپدیا). من خودم را در فضای Brassaïs و مکان بسیار شبیه به آنچه که توسط Modiano شرح داده شده است.
مشاهده لینک اصلی
یک نمونه واضح از یک کتاب مارتکتین است. دخترانی که هر روز به یک کافه پاریس می آیند، وانمود می کند که مگا د رئیولا را تقلید کرده و نامشخص است. من نمی توانم با او یا هر فرقه دیگر همدردی کنم.
مشاهده لینک اصلی
یک کافی شاپ در نزدیکی Carrefour de lOdeon در پاریس به نام Condà © بود که اغلب توسط مردان جوان در بیست سالگی تحت حمایت قرار گرفت. یکی از مشتریان یک زن جوان بود که آنها لوکی را نامیده بودند. او یک دختر عجیب و غریب دخترانه بود که هر کس آن را به یاد می آورد، اما به راحتی می توانست به پرواز بگریزد. پاتریک مادیانو چهار پنجره به لوکی می دهد که یکی از آن لوکی است. عجیب است، ما نسبتا کمی از او یاد می گیریم. این دهه 1950 بود، زمانی که صحنه کافه پاریس در اوج بود. در کافه از جوانان از دست رفته به طور خلاصه برای من جهان است که من قبلا از طریق سینمای فرانسه، از طریق چشم Truffaut، گودر، Chabrol و دیگران را مشاهده کنید. من شناخته شده و دوست داشتم - زنان که لوکی را شباهت داشتند. اگر چه ممکن بود آن را برای مدت زمان طولانی قبل از اینکه آنها ناپدید شد. مودیانو، که برنده جایزه نوبل ادبیات در سال 2014 شد، نویسنده ای بسیار زیادی در طول موج من است. من منتظر خواندن بیشتر کتاب های او هستم - عمدتا به این دلیل که پاریس من نیز پاریس است.
مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب در کافه ی جوانی گم شده
لوكی- زنی زیبا و جوان- با حضورش در كافه، جوانان كافه‌نشین را سخت تحت‌تاثیر قرار می‌دهد و به كندوكاو در زندگی‌اش وا می‌دارد.
زندگی مرموز لوكی چون پازل هزار تكه‌ای است كه با روایت از زوایه‌ی دید شخصیت‌های متفاوت رفته‌رفته كامل می‌شود...
تا امروز، گاه و بی‌گاه به ویژه غروب‌ها، هنوز صدایی در خیابان می‌شنوم كه مرا به اسم كوچكم می‌خواند. صدایی گرفته و رگه‌دار كه من فوری می‌شناسمش: صدا، صدای لوكی است. روبه عقب می‌گردانم. هیچ‌كس...
خرید کتاب در کافه ی جوانی گم شده
جستجوی کتاب در کافه ی جوانی گم شده در گودریدز
چه حقی ایست که به خود می دهیم و با زور و هر راه غیر قانونی ، وارد زندگی دیگران می شویم تا بعد با غرور و خودپسندی احمقانه مان خود را چون میل جراحی در کلیه ها و قلب هایشان فرو کنیم و تازه توقع گزارش و توضیح هم از آنها داریم
آیا ماییم که باید مسئول اعمال همه آنهایی باشیم که ناخواسته انتخابشان کرده یا در برهه ای از زندگی آنها را شناخته ایم؟
برای شناخت و درک بهتر آدمها ، همیشه به دقت باید رد پایشان را تعیین و تحلیل کنیم.
مشاهده لینک اصلی
اثر چندان خاصی نبود و لحن داستان کمی خسته کننده بود
مشاهده لینک اصلی
این پایان این جهان است. بیایید دست به دست هم دهیم شما می توانید زیبایی کامل بدن خود را در او لذت ببرید.
مشاهده لینک اصلی
پاتریک مدیاگو با موج جدید فرانسوی ملاقات می کند.
مشاهده لینک اصلی
نشانه های درخشان و نئون هنوز یک سرنخ برای یک فیلم یا یک رویا داشتند. رویا یا کابوس بستگی دارد.\n Brassaï (1932) * در چراغ ها و سایه ها، خاطرات و رویاها، نشت مداوم توسط مرزهای نامرئی، هواپیما از زمان است که محو یکی nellaltro، ... عادت کرده اند، در رمان مودیانو است. و اینهائی هستند که من همیشه میخواهم و به دنبال آن هستم، و این بار دوباره خودم را یافتم. اما در اینجا یکی دیگر از عوامل بی نظیر بی ثبات سازی است: صداهای بیشتری در واقع از دیدگاه یکدیگر به یکدیگر می گویند. و اتمسفر های نامطمئن و غلط معمول، در اینجا، گاهی اوقات ناخوشایند می شوند. اما کسانی هستند جو از hazed، این احساسات از پوچی، سکوت و عطر مبهم از جستجوی مداوم برای روابط،incroci @ ... است که خواندن مودیانو همیشه هیجان انگیز است. و در اینجا به ویژه و داشتن ملاقات و giàشناخته شده به تدریج در طول مسیر از دیگر قرائت، من به من اجازه داد که در حال حاضر، حتی بیشترین فعالیت لذت بردن از آنها را به عنوان شما può قدردانی، به یک کل، یک چشم انداز کوه که کمی باز می شود در یک زمان به کل آن، در پایان مسیر. و اکنون، قبل از ورود در پایان این سفر تفریحی قبل از dellultima @ @ صدا، من احساس necessitàبه جابجایی تمام راه، از آغاز، چگونه به طولانی صبر کنید و لذت بردن از کشف نهایی؛ خوب و یک درمان واقعی. * Brassaï pubblicò در سال 1933 اولین کتاب خود را از عکس،Paris د nuit @، که یک موفقیت بزرگ، بویژه هنر nellambiente بود. هنری میلر نام مستعار پاریس @ (ویکیپدیا). من خودم را در فضای Brassaïs و مکان بسیار شبیه به آنچه که توسط Modiano شرح داده شده است.
مشاهده لینک اصلی
یک نمونه واضح از یک کتاب مارتکتین است. دخترانی که هر روز به یک کافه پاریس می آیند، وانمود می کند که مگا د رئیولا را تقلید کرده و نامشخص است. من نمی توانم با او یا هر فرقه دیگر همدردی کنم.
مشاهده لینک اصلی
یک کافی شاپ در نزدیکی Carrefour de lOdeon در پاریس به نام Condà © بود که اغلب توسط مردان جوان در بیست سالگی تحت حمایت قرار گرفت. یکی از مشتریان یک زن جوان بود که آنها لوکی را نامیده بودند. او یک دختر عجیب و غریب دخترانه بود که هر کس آن را به یاد می آورد، اما به راحتی می توانست به پرواز بگریزد. پاتریک مادیانو چهار پنجره به لوکی می دهد که یکی از آن لوکی است. عجیب است، ما نسبتا کمی از او یاد می گیریم. این دهه 1950 بود، زمانی که صحنه کافه پاریس در اوج بود. در کافه از جوانان از دست رفته به طور خلاصه برای من جهان است که من قبلا از طریق سینمای فرانسه، از طریق چشم Truffaut، گودر، Chabrol و دیگران را مشاهده کنید. من شناخته شده و دوست داشتم - زنان که لوکی را شباهت داشتند. اگر چه ممکن بود آن را برای مدت زمان طولانی قبل از اینکه آنها ناپدید شد. مودیانو، که برنده جایزه نوبل ادبیات در سال 2014 شد، نویسنده ای بسیار زیادی در طول موج من است. من منتظر خواندن بیشتر کتاب های او هستم - عمدتا به این دلیل که پاریس من نیز پاریس است.
مشاهده لینک اصلی