کتاب دریا

اثر جان بنویل از انتشارات افق - مترجم: اسدالله امرایی-معروف ترین رمان ها

رمان دریا نوشته جان بنویل در سال ۲۰۰۵ به چاپ رسید و توانست نویسنده را در همان سال برنده جوایز متعدد از جمله من بوکر نماید. داستان در ابتدا همانند اسم آن ساده و سر راست به نظر می‌آید با زمینه‌ای آشنا: «یکی از آن کتاب‌های باریک و برازنده که در مورد خاطرات و پشیمانی‌هاست؛ که در آن یک راوی پیر خواننده را با خود در محیطی نیمه روستایی به دوران کودکی‌اش می‌برد و خواننده در تمام مدت می‌داند که پایانی وحشتناک یا حادثه‌ای تکان دهنده در انتظار اوست که بعد از آن هیچ چیز مثل سابق درست نمی شود. گذشته‌ها مانند کشوری بیگانه است.


خرید کتاب دریا
جستجوی کتاب دریا در گودریدز

معرفی کتاب دریا از نگاه کاربران
روایت دریای یک انسان عجیب است. من اصلا مطمئن نبودم که چرا فهمیدم که چرا بانویل او را خیلی غمگین ساخت. به عنوان یک کودک او سگ خود را برای لذت بردن؛ او پا را از حشرات بیرون می کشد و آنها را در روغن می سوزاند. به عنوان یک بالغ، یک مأمور خام خالص بدون دانستن یک مظنون، نارسیسیست و مازیوتچرو مازوکیستی است. او به خاطر فروتنی و حکمت بدست آمده خود را مستدل می کند اما در سراسر کتاب به عنوان غالبا نادان و متکبر است. هیچ آپوتویی وجود ندارد. از آنجایی که حداکثر به عنوان میانجیگری با ادعاهای هنری ارائه شده بود، اغلب از اینکه چگونه به طور جدی Banville خواستار بیرون آمدن رضایت او از حساسیت او شدم ناراحت شدم. من قطعا متوجه شدم که خصلت اصلی طبیعت حداکثر با حساسیت پروستیانش، مشکل ساز است. بین روح زشت روایت رادیویی و حساسیت او به زیبایی دنیای طبیعی وجود دارد. گاهی اوقات به نظر می رسید جاه طلبی این رمان این بود که به جای بسیاری از جملات بسیار زیبا به جای یک رمان بنویسیم. شما می توانید به سادگی خواندن تمام نقل قول های مورد علاقه خود را در اینجا صرفه جویی در وقت خود را به جای کل رمان بدون از دست دادن بسیار. نوشتن بی رحمانه زیبا است، اما غالبا آن زیبا است که ظرافت نامناسب است. این کاملا خالص است. فورس های او نیز ممکن است به نظر بی فایده باشند - \"گذشته\"، به معنای گذشته واقعی است، اهمیتی کمتر از اینکه ما تظاهر می کنیم. \"شما می توانید این جمله را روی سر خود بچرخانید.\" مسائل گذشته بیش از ما تظاهر \"و\" آن \" ™ هیچ کمتر درست است. با وجود اشتیاق مداوم برای عمیق بودن، من یک لحظه یورکا را ندیدم، وقتی که من را مجبور کرد تا چیز جدیدی را در یک نورپردازی جدید ببیند. همانطور که گفتم، هیچ وقت مطمئن نبودم که او شخصیت خود را با ساخت بسیاری از افسانه های عالی خود، عمدا خالی، و هیچ نتیجهای نداشته باشد. تنش کمی در این رمان وجود دارد، هیچ اجباری. همه چیز بر اساس آنچه که اساسا یک لحظه از ملودرام است که برای من حلقه درست نیست. هیچ توضیحی هم نداد چیزهای خوبی مثل توصیف دوران کودکی او در مادرش دوست و همسرش و پاسخ او وجود دارد، هرچند بار دیگر Banville نمیتواند در برابر اوضاع جسمانی او از طنز تیره مقاومت کند که شخصیت او را در بدترین حالت قرار می دهد نور ممکن است - به طرز وحشیانه ای که همیشه در کتاب درباره طبیعت تبدیل نور به کار رفته است. دریای ممکن است به عنوان مراقبه بدخواه در رشد رو به رشد توصیف شود. من خیلی ترجیح دادم که ناپیوسته ها که یک طرح داشتند، منظور از هدف Banville می تواند با پروسس ظریف خود را بپوشید.

مشاهده لینک اصلی
دریای واقعا مرا ناراحت کرد. من هیچوقت رمان دیگری راجع به جان بانویل ننوشته ام، بنابراین نمی دانم آیا این یکی از نوشته های او به طور کلی است یا خیر، اما هیچ وقت من را بیشتر از یک نویسنده ای که هدایت قابل توجهی در فرمان او دارد و رمان هایی را که به صورت پنجره های ظریف برای هدیه قابل توجه در فرمان او. طرح این کتاب، مانند آن است که، می رسد که ماکس موردن، میانسال، به خانه ای اجاره شده توسط دریا، در نزدیکی @ chalets @ جایی که او تابستان های دوران کودکی اش را سپری می کرد، به سرزنش wifes مرگ خود و فکر در مورد گذشته است. حساب اول شخص، خاطرات مفهومی از ماههای گذشته خود را با خاطرات خود از @ significant @ تابستان که در دریا گذرانده بود، در طی آن تحت تأثیر گریس قرار گرفت، خانوادهی که در دو طرف نردبان اجتماعی دو برابر بالاتر از خود مکس بود . من علامت @ قابل توجه @ در نقل قول ها، زیرا من نمی توانم برای زندگی از من متوجه آنچه مهم در مورد رابطه Maxs با گراس، به غیر از فرصت آن را Banville را برای نشان دادن هدیه قابل توجه خود را، و - هر چه بدتر - من نمی توانم حتی متوجه آنچه در مورد مرگ او wifes مهم نیست به غیر از فرصت آن را به Banville اجازه می دهد. . . خوبه، تو ایده ای داری. فرضیه این رمان به نظر می رسد @ Hey، به من نگاه کن، همه، من وارث ناباکوف. پشت این کتاب چنین می گوید. علاوه بر این، کتاب من با پروسۀ زیبا پر شده است. پیوند نام بنویل با ناباکوف در پشت کتاب، Banville معافیت قابل توجهی دارد. من انتظار داشتم طنز را از بین ببرم و یک سبک پروسۀ ویرانگرانه (بنویل خوب است، اما این خوب نیست)، و همه چیزهایی که من کردم، تمایل راویان به فریب خاطرات او با کلمات بزرگ و پف کرده بود. @ رمان های @ رونده به کاراکتر از خودشان نیست چیز بدی شاید رمان مورد علاقه من در سی سال گذشته (گیلاد) بیشتر بر روی شخصیت بیشتر متمرکز است. با این حال، اگر به کاراکتر متکی باشید، بهتر است مطمئن شوید که شخصیت های شما حداقل یکی و ترجیحا همه موارد زیر هستند: الف) دلسوز؛ ب) قانع کننده؛ ج) بیش از یک نشانگر جغرافیایی در مورد سوالات بزرگ مملو از انفجار، اگر مخصوصا عمیق نباشد. یکی از مصاحبه های بانویل ممکن است نشان دهد که چه چیزی بیشتر از این کتاب مزاحم من است. در این بند، مورن عکس هایی را توصیف می کند که همسر آماتور و عکاس بیمار مبتلا به آن، بیماران همجنسگرای خود را گرفته است - همه آنها، ظاهرا خوشبختانه، موافقت کردند که اسرار زخم ها، زخم ها و آسیب ها را به خاطر داشته باشند. . . جاودانگی عکاسی؟ . . . لذت بردن از خواسته های نمایش دهنده خود را؟ . . . بهبود انسان؟ من این موضوع را بخاطر می کشم، به این نتیجه رسیدم که چرا مردم در عکس ها موافقت کردند که رنج شخصی خود را به گونه ای عمومی به نمایش بگذارند. سپس متوجه شدم که آنها پروکسی هستند و روی صحنه قرار می گیرند تا دوباره مرتب شوند و به آنها یادآوری شود تا بتواند چیزی را که برای او پیش می آید انجام دهد، در حالی که ما با روش خود به او عمل می کند. آه، بیا، ممکن است سوءاستفاده کند، جمجمه Yoricks یک پروانه است؟ البته، اما نه صرفا یک پروانه. ما تحسین توانایی هملت را برای او دوباره زنده می کنیم، اما این فقط این است. او را دوباره زنده می کند. هیچ کس واقعا در رمان بنویل، از جمله راوی خود زندگی نمی کند، و شاید در رمان که عمدتا در مورد مرگ است، تعجب آور نیست. هر چند شگفت آور این است که، برای همه سبک های دوست داشتنی او، Banville ما را با احساس بسیار کمی که ما در این کتاب واقعا زندگی کرده است را ترک می کند. در کتاب های نهایی، حداکثر Morden لحظه wifes مرگ خود را به لحظه در دوران کودکی خود را هنگامی که او توسط یک دریای ناگهانی افزایش یافته بود، به سمت کمی به سمت ساحل، و سپس تنظیم دوباره. او می گوید، اگر چیزی اتفاق نیفتاده بود، و در واقع هیچ اتفاقی رخ نداد، یک چیز مهم، فقط یکی از جهان های بزرگ از تمساح بی تفاوت است. @ این چیزی است که احساس می کند خواندن آن

مشاهده لینک اصلی
نجیب زاده در زندگی خود، به ویژه جوانانش، پس از مرگ همسرش، بازتاب می کند. او به چشم اندازهای شکل گیری دوران کودکی خود، یک شهر کوچک ساحلی و مسافرخانه در ایرلند باز می گردد. این نیز سایت تراژدی شکل گیری دوران کودکی خود است. در واقع، ما یک رمان جدید از سن دارد که در زندگی بعد از آن منعکس شده است. به جای عمق روانشناختی نویسنده دانمارکی، جانس گراندهل که در ماه اکتبر ازدواج خود را در حالت سکوت بازتاب می دهد، توصیف سرسام آور و نوشتاری زیبا از عبارت را می بینیم. باتجربه، خواندن آهسته؛ یک گنج با بسیاری از خطوط به معاش. دریای برنده جایزه بوکر در سال 2005 بود و در سال 2006 برنده جایزه کتاب ایرلندی شد.

مشاهده لینک اصلی
â € œ گذشته ضرب و شتم در داخل من به عنوان یک قلب دوم. â € - جان بنویل، دریا در طول سال، Ive جمع آوری حدود 3 یا 4 کتاب بنویل (فقط خریداری شلاق بیشتر). اولین نفری که به من در HS علاقه داشت، به من داده شد، اما هرگز به خواندن آن و یا قدم زدن با او نرفتم. من در نهایت الهام بخش (یا نقل مکان کرد؟) خواندن دریای (و چند رمان دیگر ایرلندی) چرا که من قصد دارم یک هفته با همسر خود در ایرلند صرف کنم و هیچ چیز بهتر در مورد تعطیلات نسبت به جنس * مرگ، از دست دادن و شن و ماسه. زیبا بود. شعر بود این تقریبا کامل بود. آسان است که تصاویر و عبارات دیگر منتقدان را قرض بگیریم. این یک ضربه محکم و ناگهانی است که به قطعه Banville در پازل در میان همتایان ایرلندی خود (پیک)؟ این یک پیک نیک است تا پانلی تابستانی Banvilles در کنار بکت یا جویس (بله، خوب، همه آنها از مادرانشان بر روی یک جزیره زمردی افتادند). آسان بازی کردن پسر عموی ادبی و مقایسه آن با بانویل به پروست یا ناباکوف یا هنری جیمز است. اینها همه درست هستند. آنها همچنین همه تخیلات و کاهش های آشکار آشکار هستند. من به اندازه کافی از Banville خواسته بودم که بگویم که او به پروست یا ناباکوف اقدام می کند، اما این کتاب لعنتی خوب بود. واقعا باید چیزی در آب داشته باشه چون من واقعا خوشم اومده Enrights جمع آوری در حال حاضر و اولین فکر من بود da feck؟ دو بوکر مرد توسط رمان نویس ایرلندی در مورد غرق شدن، مرگ و حافظه. من مطمئن هستم که بیش از آب و ویسکی به این جزیره وجود دارد. به هر حال من عاشق دریا شدم من هرگز از آن دسته از نشانه های کمی نرم و صاف استفاده می کردم که من با یک خط از Banvilles آشنا شدم که به نظر می رسید به ویژه نقل قول. زمانی که از مارکرها فرار می کردم، از دست دادم لبه کتاب به نظر می رسد یک استگوزاروس رنگارنگ با نشانگرهای رقص به بالا و پایین صفحات. * در یک یادداشت جانبی این بسیار نادر است که یک نویسنده واقعا می تواند در مورد جنسیت بدون اینکه من بخواهم از اتاق بیرون بروم، نامه ای بنویسم. آنها یا آن را بیش از حد بالینی (مانند یک پزشک ظاهر کردن zits) و یا بیش از حد احمقانه (مانند پوشش یک رمان عاشقانه) و یا بیش از حد اتر (مانند ابرهای copulate). جویس می تواند این کار را انجام دهد ناباکوف می تواند این کار را انجام دهد. و من افتخار می کنم بگویم بانویل می تواند آن را انجام دهد.

مشاهده لینک اصلی
من در واقع این کتاب را در همان دسته بندی به نام جیمز فریز @ میلیون قطعات کوچک @: خیلی بد، خواندن لذت بخش بود. اما البته این بدی بود که کاملا به روشهای بلندپروازانه و پرطرفدار تر از آنچه که Frey می توانست انجام دهد. از آنجایی که من این را خوانده ام حدود دو سال است، پس من بی فایدگی را ببخش، اما من سعی می کنم برخی از نمونه هایی از دستگاه های ترسناک را که هر دو منحرف و غلط انداز بودند، پین کردن. -نظامی: بنویل، شاید به دلیل علاقه او به نامه اول از نام خانوادگی او (همانطور که دیگران در مطالعات روانشناسی احساس می کنند)، عاقلانه است که ما را با فضولی از کلمات پر سر و صدا، کلمات پر سر و صدا پرش با شروع از @ b @ به ما عقیده ای می دهد که من هنوز مطمئن نیستم. - دوباره آن را نامگذاری کردید؟ یک وسیله. چندین بار، بنویل یک اختلال ناگهانی برای اشیاء معمولی را نشان می دهد که پس از توجه زیاد به دانش خود، آن را غیر قابل باور می کند. مثلا او نمی دانست یک درخت معمولی: کاج، این بود؟ و این ابزار است که ما برای ثبت افکار خود استفاده می کنیم؟ یک خودکار؟ - که به نظرم بعدی من بسیار خوب است: من احساس خاصی داشتم بنویل این را با یک اصطلاحنامه در یک دست و خروسش در دیگری نوشت (من به خوانندگان جوان این بررسی عذرخواهی می کنم). من فقط صدمه دیده بودم که مجبور بودم تا کلمات زیادی را جستجو کنم که هرگز از قبل نشنیده بودم؟ نه. چیزی که من را تکان داد این بود که وقتی همه چهار تعاریف یک کلمه را نگاه کردم، هیچ یک از آنها در زمینهی مورد استفاده قرار نگرفتند و این اصطلاحی نبود که احتمالا به عنوان نماد یا استعاره استفاده شود ، به دلیل ماهیت خاص کلمه. متاسفانه، من فراموش می کنم که آن را، اما برای مدتی، فرانک و من یک بازی تست حافظه ما از کلمات مختلف Banville مورد استفاده قرار گرفت. - انتخاب او تمام پیمانه قابل شناسایی را به بیست صفحۀ آخر برساند، به طوری که. . . ما می توانیم ببینیم او قادر به گفتن یک داستان است؟ پس کتاب با توجه به غم و اندوه زیاد به پایان رسید؟ به طوری که کتاب انتهای شلوغ بسته شده و تمام شده است؟ ایشان کتابهای بیشماری را که در فصل آخر به چاپ می رسد، خوانده می شود که در نتیجه اختراع شگفت زده شده و یا تحت تأثیر قرار می گیرد. در نهایت، یک دستگاه صرفه جویی در تولید تنش زمانی که نمی توان آن را به نحوی صادقانه تر ایجاد کرد (به این دلیل که شخصیت اصلی در حال حاضر همه اسرار را که از خواننده حفظ می شود، می داند). شگفت آور ترین آن این بود که وقتی من برداشتمChristine Falls @ که بنویل احساس کرد که لازم است تحت عنوان نام بنیامین سیاه منتشر شود، شهرتش را به عنوان یک نویسنده جدی تلقی می کند، من متوجه شدم که او واقعا می تواند به درستی و جذاب بدون دستگاه های بالا آیا این به سلیقه های معمول من مربوط می شود؟ من به اطلاعاتم اطمینان دارم که می گویند این کشف صرفا به این واقعیت اشاره دارد که Banville از آنچه نوشته شده است، «نوشتن متمایز» است. اما برای هر ارزش آن، جالب بود که مارجین این کتاب را به خود جلب کند. براوو؟

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب دریا


 کتاب تلخاس
 کتاب شب اتفاق افتاد
 کتاب افسانه هایی از سرزمین گل ختمی ( پنسوری ۱)
 کتاب آوار
 کتاب واریسیدن غروب
 کتاب My infinite puzzle