کتاب سرنوشت زنان و دختران

اثر آلیس مونرو از انتشارات بوتیمار - مترجم: مریم عروجی-معروف ترین رمان ها

عشق یک زن خوب که یک دختر جوان را در دهه 1940 در روستای انتاریو رشد می دهد. دل اردن در انتهای جاده فلتس در مزرعه پدر فاکس جان خود را از دست می دهد، جایی که ماموران مکرر او، یک دوست خانوادگی کارشناسی فوق العاده ای و برادر کوچکتر او هستند. هنگامی که او شروع به صرف زمان بیشتری در شهر می کند، او توسط زنان احاطه شده است - مادرش، یک زن غریبه و احمقانه که دایره المعارف را به کشاورزان محلی می فروشد. مرز مادرانش، Fern Dogherty شهوت انگیز؛ و بهترین دوستش، نائومی، که با او به سرخوردگی و غرور و ناتوانی نوجوانان میپردازد. از طریق این مربیان ناخواسته و در برخورد خود با رابطه جنسی، تولد و مرگ، دل بررسی می کند که تاریک و روشن از زن بودن است.


خرید کتاب سرنوشت زنان و دختران
جستجوی کتاب سرنوشت زنان و دختران در گودریدز

معرفی کتاب سرنوشت زنان و دختران از نگاه کاربران
3.5 * این درد رو به رشد از یک دختر جوان در یک شهر کوچک در Canadá اما خوب است که می تواند در هر شهرستان دیگر در هر بخش دیگری از جهان می شود، عامل geográfico لیتل فالز ¢ عنوان مثال به روایت مستقیم caso.Numa دارند و غنی، نویسنده در معرض زبان دهن، کشف مسیر و کارکنان afirmaçà £ از یک زن جوان مانند هر یک از nós.Num جهان بسیار زنانه و بازدید کنندگان شخصیت در معرض از زنان که آن را احاطه کرده، TAMBA © متر آن را با کشیدگی خود و یا سوءاستفاده از تأثیرات مختلف، کشف می کند. داستانی که هیچ چیز پیچیده یا اصلی ندارد و در آن شخصیت ها نگرش های قهرمانانه را وارد نمی کنند. آنها زنانی هستند که در محیط روستایی زندانی شده اند، بدون آرزوهای بزرگ و جاه طلبی، محتوا برای تکرار آنچه که بعد از نسل بعد از آنها انتظار می رود، و این خیلی دور از ازدواج و فرزندان با این وجود، این سادگی با بشریت بزرگ توصیف شده است و این در آن است که تسلط نویسنده به دست می آید؛ برای برقراری نزدیکی به خواننده، یا با همدلی یا با identificaçà £ o.Apesar از £ سدیم بودن طرفداران £ مفهوم نوشتن زنانه یا مردانه، در این مورد، من فکر می کنم à © حتی یک کتاب از یک زن به زنان دیگر. این بدان معنا نیست که از دیدگاه مردانه فرار کند، اما من معتقد هستم که زنان از هماهنگی بیشتری برخوردار خواهند بود.

مشاهده لینک اصلی
دیده می شود که \"La vida de las mujeres\" تنها رمان نوشته شده توسط آلیس مونرو است. او آن را در سن چهل سالگی نوشت و دارای بسیاری از زندگینامه است. شما همیشه می توانید یک منتقد باشید و بگوئید که این یک رمان نیست، بلکه مجموعه ای از داستان هایی با شخصیت های مشابه است، اما اگرچه فصل به روشنی تمایز قائل است، موضوعی روشن است که در مورد کودک باشد که در یک شهر روستایی در کانادا بزرگتر می شود. من باید اعتراف کنم که کتاب هایی در مورد دختران در حال رشد یکی از بزرگترین ضعف های من است. کتاب های بسیاری در مورد کودکان که بزرگتر شده اند و همیشه خسته می شوند، اما تعداد زیادی از دختران وجود ندارد و شاید این به همین دلیل است، اما آنها تقریبا همیشه من را در عشق فرو می برند. به نظر می رسد که برای آلیس مونرو رشد کند این است که ناامید شود با این حال، \"زندگی زنان\" یک کتاب غم انگیز نیست. شاید ماندانچولی است اما غمگین نیست مونرو کاملا محیط زیست یک شهر کوچک را توصیف می کند، در خود بسته و بدون فرصت های عملی است. و در عین حال تلخی هم وجود ندارد. در رمان، شخصیت اصلی و راوی، دل اردن، کمی بعد شروع میکند به این که او چیزی بیشتر از زندگی که توسط زنان اطرافش میبرد، میخواهد، و همچنین مردمش قادر به ارائه همه چیز نیستند او می خواهد به رغم همه چیز، او می داند که او نیز بخشی از آن افراد است، او هرگز او را انکار نمی کند و در نهایت او او را با عشق و شیرینی توصیف می کند. مجموعهای از شخصیت های ثانویه، بیشتر زنان، زندگی بیشتر یا کمتر خاکستری و متوسطه است، اما مونرو هرگز با آنها ضربه نخورده، کاملا مخالف است؛ او آنها را با مهربانی توصیف می کند، برجسته بودن ویژگی های او، اما هرگز فراموش کردن نقص خود را. آلیس مونرو بسیار خوب است؛ او می داند که چگونه شیرین است اما هرگز متوقف نخواهد شد و در عین حال صادقانه است. خطرناک و شاید حتی مسخره است که بگویم یک کار داستانی «سالم» است، اما برای من «زندگی زنان»؛ این بسیار آسان است برای ورود به جهان که توصیف و شناسایی با آنچه اتفاق می افتد به شخصیت اصلی. اگر این رمان به نظر می رسد صادقانه است، به این دلیل است که آن را دوران کودکی ایده آل نیست، اما قادر به تصویربرداری آن با pettiness آن را شامل می شود. البته او در مورد کشف جنس صحبت می کند، اما او تقریبا خشن است. علاوه بر این، شخصیت اصلی از همه مردم اطرافش دور می شود: عمه های او، مادرش، بهترین دوستش، بهترین دوستش، اولین عاشق او. به نظر می رسد که بزرگتر شدن نیز از کسانی که ما می خواستیم دور باشد، مثل اینکه ما را به عنوان افرادی که مجبور بودند برش بیاوریم، با آنچه که ما می خواهیم، ​​با هم بپیماییم، اما در عین حال ما را به عنوان مردم محدود می کنیم. در تمام این موارد ممکن است نقطه عطفی وجود داشته باشد، اما هنوز هم واقعی است. و احتمالا بزرگترین شایستۀ آلیس مونرو در همان زمان شیرین و بی رحمانه است.

مشاهده لینک اصلی
از کجا شروع کنیم مونرو در اولین پاراگراف به من اشاره کرد: @ ما روزها را در امتداد رودخانه وایوناش گذراندیم، به ماهی عمو بنی کمک کرد .... او عمویم نبود، یا بیسکویت. @ @ او عموی ما نبود، یا آن بیودیس. @ این خط است خیلی کوتاه و درخشان است - نمی توانید فقط یونگ بنی را در سر خود داشته باشید؟ مونرو شخصیت های این داستان کوچک شهر را به چالش می کشد که Flannery Oconorn ممکن است. درواقع دل اردن، راوی جوان ما، هرگز شهر جبلی را ترک نکرد و بخشی از او هرگز نخواهد بود. او شهر و مردمش را دوست دارد. اگر چه او دقیق تر از بسیاری از ساکنان Jubliees است، او از عدم انگیزه و یا عقل خود ناراحت نیست. بسیاری ازLives of Girls and Women @ در مورد ناامیدی است. در اوایل، دل ناامید شده است تا بیشتر درباره جنس، زایمان و مشکلات زن صحبت کند. به توصیف او از عمه موریا (صفحه 40) گوش کنید ... به نظر می رسید که غم و غصه ای که از عمه مویرا پخش می شد بوی زنانه ای داشت، مانند باند های فازی، گریز از روی پاهایش. او زن بود که امروزه به عنوان احتمالا مبتلا به وریدهای واریسی، هموروئید، رحم افتاده، تخمدان های کیست شده، التهاب، تخلیه، توده ها و سنگ ها در مکان های مختلف، یکی از آن کسانی که سنگین و محتاطانه حرکت می کنند، بازماندگان حیوانات را تخریب می کنند با داستانهایی که میگفت ... حتی عمیق یا نشستن، و یا حرکت دادن در راک، عمه موریا، از غم و اندوه شکایت، غیرارادی و فریبنده به عنوان سر و صدای هضم و یا باد. دل، و بیشتر همه یا ما، یک عمه Moira در زندگی ما. چه بسیار وحشتناک این است که جوان مانند دل و تعجب، آیا من همانند عمه موریا خواهم بود؟

مشاهده لینک اصلی
\"آینده من در زندگی دختران و زنان فکر می کند\". بله اما برای ما این است که آن را بیاوریم. همه زنان تا به حال تا به حال رابطه خود را با مردان بوده است. همه ما داریم زندگی بیشتر از خود ما، واقعا، از حیوانات خانگی نیست. او باید تو را نگه دارد، وقتی که اشتیاق او نیروی جدیدی را، کمی نزدیک تر از سگ خود، کمی عزیزتر از اسب خود، نگه داشته است. تنیسون این را نوشت. درست است. درست بود با این حال، می خواهید فرزندان داشته باشید. این چه مقدار او را می شناسد.

مشاهده لینک اصلی
زندگی دختران و زنان: رمان تنها رمان نویسنده نویسنده کانادایی آلیس مونرو است. این یک تصویر چشمگیر چشم انداز زندگی در روستای انتاریو در دهه 1940 است. پیچیدگی های اجتماعی زنان در آن دوره با عمق ادبی و احساسی ظاهر می شود. خطوطی که خواندن و خواندن آنها برای شفافیت آنها در ناخن احساسات ظریف و یا تجدید لحظه ای epiphanic وجود دارد، از اینکه چگونه ظریفانه و مفهومی مونرو به بیان غیر قابل بیان است، وجود دارد. داستان از منظر یک روایت شناخته شده، Del Jordan ، و پیشرفت او را از دوران کودکی تا نوجوانی جوان نشان می دهد. ما برای اولین بار او را به عنوان یک دختر نجیب زاده ماهیگیری در معبد Grenoch با اوون، برادر کوچک او و عمو بنی، یک دوست بلااستفاده اجتماعی و ناخوشایند خانواده است. این یک داستان غیر معمول از دوران نوجوانی دخترانه است که به مطالعات علمی و اجتماعی مدرسه می پردازد، کشف زیردریایی در روابط داخلی، تعریف اعتقادات معنوی خود، آزمایش مرزهای صمیمیت جسمانی، جستجوی عشق و پیدا کردن راهش در زندگی. آنچه را که داستان می دهد، طعم قوی آن را به صورت درست بیان می کند، ارزیابی ظریف آن نیروهای نامرئی است که احساسات را شکل می دهند و رفتار را هدایت می کنند. (مشاهده اسپویلر) [توضیح می دهد \"مضطرب نیمی\" بین مادرش و دو خواهر و مادرش، عمه السپت و آونتی گریس مشاهده می شود: \"عدم پذیرش مادر من، مانند آب و هوای سنگین، باز و غیر قابل تحمل بود. آنها مانند برش تیغه های کوچک، ناخوشایند، در وسط مهربانی آمد. آنها هدایای ایرلندی را برای سرزنش وحشیانه ای که با احترام متصل شده بودند، داشتند. مونرو افشای میل دلایل متضاد برای وفاداری به مادرش است که سعی می کند خودش را بهتر کند و خجالتش را در خانوده و ریاست کمپانی خود به عنوان یک فروشنده دایره المعارف مورد سوء استفاده قرار دهد. دل و بهترین دوستش، نائومی، دوست نداشتن دختران محبوب در مدرسه را دوست دارند. او اجازه داد: \"ما از مصونیت خود، کمبود کنجکاوی، هرچیزی که آنها را در سطح زندگی جبلیه نگه می دارد، به آنها شناور، خیرخواهانه و خوشحال می شود، از آنها متنفر می شویم و آنها را به گروه های مذهبی، وکلا، و ازدواج می بریم در مکان های مرفه تر دور. - قابل مقایسه حتی اگر شرم آورانه پشیمانی. زندگی در دهه 1940 محدود و محدود به زنان است. زنان ازدواج می کنند و انتظار می رود که در خانه نگهداری شوند و اطمینان حاصل شود که همه چیز بواسیر و پاک کننده و مضر است. یک زن باردار ناخودآگاه، خود را در رودخانه وایوناش غرق می کند. از زندگی مدرسه او، دل منعکس شده بود، \"من در کتابخانه خوشحال شدم. دیوار صفحات چاپ شده، شواهد بسیاری از جهان های ایجاد شده - این راحتی برای من بود. \"او دختر پس از قلب من است. یک زن جوان روشن که چشمان آزموده و با کلمات صحبت می کند، آرزو می کند که یک بورس تحصیلی بسازد که او را از زندگی در یک شهر کوچک آزاد کند. افسوس که این رویا خرابکاری است، توسط عشق عشق می ورزید. فصل قابل توجه، مبارزه دل با دوست پسر خود (متولد دوباره باپتیست) را توضیح می دهد که قصد دارد دل را در رودخانه به عنوان پیش شرط ازدواج تعمید دهد. برای لحظه ای روشن برای دل می شود. من ادعای او از شخصیت گرانبهای او را تشویق کردم. (مخفی کردن اسپویلر)] خواندن زندگی دختران و زنان: یک رمان. پروسس مونرو بی عیب و نقص است بینش او غنی و قابل توجه است. این مقدمه من برای آلیس مونرو است. آه، چرا تا این حد صبر کردم تا آشنایی پیدا کنم؟ قطعا میخواهم داستانهای کوتاه او را بخوانم. در میان بسیاری از ادبیات متمایز که او دریافت کرده است جایزه نوبل ادبیات سال 2013 برای کار خود را به عنوان \"مدرک داستان کوتاه معاصر\" و جایزه بین المللی منکر بوکر بین المللی برای کار طول عمر خود را.

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب سرنوشت زنان و دختران


 کتاب گروگانگرفتگی
 کتاب گروگانکشتگی
 کتاب صبر کن تا هلن بیاد
 کتاب همسایه بغلی 2
 کتاب مجموعه پائولو کوئلیو (7 جلدی با قاب)
 کتاب هرگز به سنجاب اعتماد نکن