کتاب سه گانه ی نیویورک

اثر پل استر از انتشارات افق - مترجم: شهرزاد لولاچی-خجسته کیهان-معروف ترین رمان ها

کارنامه ی امثال Paul Austers، Trilogy نیویورک ، شامل سه رمان متصل است: City Glass، Ghosts ، و اتاق قفل شده ؛ داستان های فراموش نشدنی و اسرار آمیز که در سرعت نفس گیر هیجان انگیز حرکت می کنند.


خرید کتاب سه گانه ی نیویورک
جستجوی کتاب سه گانه ی نیویورک در گودریدز

معرفی کتاب سه گانه ی نیویورک از نگاه کاربران
بارها \"سه گانه نیویورک\" به من چیزی شبیه فیلم سای را برای انواع فکری می اندازد. افرادی که از Saw لذت می برند، به من بگویید که آن @ با ذهن شما @ و زمانی که آنچه واقعا دوست دارند، موقت و غم است. خوانندگان که از سه گانه نیویورک لذت می برند، به من بگویید که @ درک شما از واقعیت @ (شکل ذهنی بیان فوق) است، زمانی که آنچه واقعا دوست دارند، همه هوش و عقل و هوش هیجانی خود را در جوک می اندازند. طرح و بسیاری از تصاویر و دستگاه ها در شهر شیشه ای واقعا جذاب هستند، اما آنها احساس بی رحم با هم زدن. اتاق قفل احساس می کند، و Ghosts حتی ناامید کننده تر بود، خواندن مانند تقلید مخرب فقیر بورخس. با این حال، من در Auster رها نشده ام. این یک کار زودهنگام است و من توسط منابع قابل اطمینان معتبر گفته ام که نوشته های او پس از این سه گانه به طور پیوسته بهبود یافته است.

مشاهده لینک اصلی
Aspettative.Aspettative.Aspettative.Diciamolo یک بار: در پایان هر یک از سه داستان زده شده است فریاد â € â € œWow. و، با توجه به قطعات منحصر به فرد، احتمالا چهار ستاره هستند generose.Ma فکر می کنم ما می توانیم در همه چیز به عنوان یک ایده € ™ UNA از روایت و راه های مختلف از گفتن آن از نمادهای و تمثیل ما را به سطح جدیدی از آگاهی و نگاه داستان differenti.Ogni پیچ و خم از ناراحتی و تنهایی است، یک آینه که در آن بیننده به نوبه خود جاسوسی می کردند. سه زرد با aperto.Siamo نهایی از بخش هایی از فرا زرد: همه ارسال، نوت بوک در همه جا. من در کافکا و کالوینو (مخصوصا در \"فانتازمی\") یافتم. نوشتن قابل توجه است. معماری خوب اگر چه شاید من برخی از لینک ها را در بیش از سه بخش ترجیح می دهم. â € œThe € اتاق chiusaâ، شاید داستان سنتی ترین است، برای من بهترین از lotto.Non برای کسانی که نیاز به یقین توصیه می شود. [74/100]

مشاهده لینک اصلی
سه گانه نیویورک شامل سه داستان است: @ Glass City @، @ Ghosts @ و @ The closed room @ .Son تعریف داستان های خبری ... Mah !!! در داستان ها کارآگاهان وجود دارد ... اما با وابستگی های جنسیتی به من، ما آن را پایان می دهیم ... کارآگاه تحقیق می کند، اما در داخل، در اتاق خصوصی است که مغز او، به دنبال راهی از زندگی انسان نمی تواند پیدا کند. کارآگاه که است؟ و نویسنده؟ و خواننده؟ آیا این معنی دارد؟ در یک دوره ای اجرا تا نیاز جعل هویت متقابل بین خواننده و نویسنده، پاسخ او می دهد این است که به معنی بدون آستر کلسیم، که هر زندگی به خودی خود غیر قابل توضیح، ساخته شده از حقایق تصادفی و پایان است (اخلاقیLa است که هر زندگی برای خودش خوب است. این همان چی است که می گویند: زندگی انسان ها منطقی نیست). هیچ کس قادر به درک بعدی (حتی نویسنده، نوشتن، سعی کنید آن تحقیق) است، چرا که خود مرموز باقی می ماند اگر stesso.I سه داستان، آن را شامل پیشرفت در خواندن، چیزی بیش از یک داستان واحد، اما در مرحله دیگری از آگاهی نویسنده (و در نتیجه خواننده که آن را دنبال می کند). بنابراین، خواننده، برای خواندن سوم آن است که متعجب و متحیر به دیدن جایی که او با رفتن این مرد (آستر) شد آمده است، داستان سوم به ارمغان می آورد جای تعجب نیست، یا شاید آن را نیز کمی بیش از حد با تمامpalestra ذهنی معمولی @ او با دو داستان اول ...: DErgo، زرد به نظر من کم کم کلسیم، اما در عوض، @ @ PippoNico و عجیب و غریب در دست دندان در پاسخ شدید رمان یک نگاه توزیع نگویید (سه گانه)، در غیر محل، persone.Di نیست به دنبال افکار که من منجر داستان که از آن من استنباط بازتاب بالا ترین @ @ شیشه ای شهر - ها \u0026 gt. اهمیت فارغ از داستان، به نظر من، در سالن از آینه است که داستان، نویسنده نیاز به کسی جعل هویت شخصیت او در مورد، و یا حداقل نقش از شخصیت او می نویسد مینویسد. قطعنامه جنونی است که نویسنده در برخی موارد نابود می شود بین داستان و واقعیت تفاوت دارد. چه به اعتقاد او برای تصاحب آن از طریق یادداشت های او در یک نوت بوک قرمز طول می کشد، اما نوت بوک قرمز شامل، ضرب، فقط یک قطعه از تاریخ. (@ به چه معنی است برای یک نویسنده به ثبت نام یک کتاب با نام خود را؟ چون برخی تصمیم به پنهان کردن پشت با یک نام مستعار، و در همه موارد، یک نویسنده واقعی زندگی واقعی زندگی می کند؟ @) @ Fantasmi @ - \u0026 gt؛ محقق آبی، تحت کمیسیون سفید، تنبل بازی سیاه است. سیاه چیزی جز نوشتن یک داستان نمی دهد، و به نظر می رسد زندگی می کند (یا اهداف زندگی) فقط به این دلیل که کسی آن را تماشا می کند. اما تنها هدف آبی این است که سیاه را مشاهده کنید ... اما شاید حتی سیاه سیاه را ببیند ... چیزی جز از دست دادن متضاد سیاه و سفید نیست. و در پایان هر خواننده ای در ... است که خواندن داستان آبی به دنبال سیاه و سفید، که به نوبه خود مشاهده آبی، و این تنها حس تاریخ است ... و در اینجا پدیدار lironico sfottimento نازک است که آستر سمت کار از خواننده که میخواهد به دنبال یک حس بگردد، اما تنها معنی که پیدا میکند، در یک جدول ساخته شده است ... (@ .. او در آن کار کرد؟ به یک معنا، نویسنده زندگی خود را ندارد، حتی زمانی که شما در مقابل او هستید، او واقعا نمی کند. آخرین داستان کمی بیشتر در قصه های یک داستان سنتی است. وجود دارد فقط یک داستان توسعه یافته تر، یک داستان است که در آن ما هم دوست دارم، CA همچنین به عنوان یک ترک ادعایی از همسر مرد، CA حتی یک اشاره از توسعه عشق، CA تحقیقات، CA همیشه یک نویسنده، CA همیشه یک کارآگاه، همیشه CA جستجو از شناسایی بین تعقیب و کسی که تعقیب است که منجر به سرخوردگی آوردن شرایطی که هیچ senso.Auster سپس شما دور یک میز قرار داده و نشان می دهد از طریق سه داستان از روند فکری پیچیده ساختمان در آزمایشگاه تاریخ، همیشه همان داستان است که انسان را از دست در سر نویسنده می سازد. به نظر می رسد دو داستان اول شامل پیام و لیدی است، در حالی که داستان سوم به آنها می گوید @، داستان پر از جزئیات (واضح است که تفسیر من) Auster استعداد استعداد است. رمان چنین طراحی شده برای من نابغه است. لذت بردن در این خواندن خواندن همان نیست اما در تاملات که در خواننده القا است، در arrovellamenti که باعث می شود شما در مسرت امضای پاشید میان از skeins درهم و چند cerebrali.In این رمان من شاید آستر کمی بیش از حد از خود راضی، کمی بیش از حد ساخته شده ... اما شایستگی بزرگ که من تشخیص است که، قرائت سوم از کار خود را، من از تکرار دیده می شود، نه در سبک، نه در ژانر رمان. موتا. و توانایی ...

مشاهده لینک اصلی
برای من، این یک کتاب مشکل بود، با مشکالت زیادی همراه بود. برای یک چیز من با هر کتابی شکایت می کنم که انتظار می رود خواننده تا نیمه راه از آن بگریزد تا جنبه های جالب توجه شروع شود. من به طور كامل با كسی كه قبل از رسیدن به آن كاری را رها می كنم مشاركت می كنم، از آنجا كه من تقریبا دقیقا آن را انجام دادم. همچنین من این بخش را شنیدم،City of Glass @ نقطه ی عجیب و غریب بود و پس از آن به سراغ خلوت رفتم. وقتی نیمهشب از @ Ghosts @ (بخش دوم) بودم، کاملا با این احساسات موافقم، چون فکر کردمCity of Glass @ نوعی کشیدن با برخی نکات برجسته بود و @ Ghosts @ در ابتدا همه چیز را در قدرت خود انجام داد من می خواهم این کتاب را روی آتش بگذارم و آن را به یک فساد بسپارم. اما هر کس می گوید که یا نیمه راه را ترک کرده یا فقط اشتباه است. Trilogy به طرز چشمگیری در قسمت سوم بهبود می یابد که ممکن است یک کتاب متفاوت باشد، حتی همانطور که [SPOILER ؟:] ساخته شده است بر روی خرابه های دو قسمت اول و به طور مسلم با آنها قابل استناد است. با این حال، من صادقانه فکر نمی کنم آستر نیاز به نوشتن آن راه، و در حالی که شما می توانید استدلال می کنید که قدرت بخش سوم تجمعی است، که شما باید از طریق دو نفر اول شگفت زده تعجب می دانید که آیا شما در حال فک و فامیل یا فقط بی فایده خسته به منظور برای کسب جایزه در پایان، من کاملا موافق نیستم. پس از همه چیز، من معتقدم که اوستر یک نویسنده عالی است، اما او نیاز به بریدن این cutesy-poo monkeyfart @ meta @ crap و فقط یک داستان لعنتی.

مشاهده لینک اصلی
خواندنCity of Glass @ وقتی که من 17 ساله بودم یک لحظه محوری در زندگی من بود، یک تغییر پارادایم ... این روش خواندن من را تغییر داد، فکر من ... این واقعا من الهام بخش بود ... اولین بار من منتشر شد داستان کوتاه، که در طول سالهای تحصیل من نوشته شده است، درباره خواندن این رمان است ...

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب سه گانه ی نیویورک


 کتاب شب بخیر خرس کوچولو
 کتاب جانور عجیب و غریب
 کتاب هانس کریستین اندرسن وشش قصه
 کتاب سگی نماند
 کتاب شب ها که ما می خوابیم
 کتاب شتر به شرط گربه