در شمال میشیگان، The Torrents of Spring به دو مردانی که در یک کارخانه پمپ کار می کنند، جان یانگ جانسون، جانشین جنگ جهانی اول و نویسنده Scripps ONeill است. هر دو در جستجوی زن کامل هستند، هرچند که بر این ایده آل مخالف هستند.
داستان شروع می شود با ONeill بازگشت به خانه از کتابخانه برای پیدا کردن که همسرش و دختر کوچک او را ترک کرده است، توضیح داد که آن طول می کشد تا بسیاری به تعمیر دیوار سرنوشت. ONeill، ناامید برای همراهی، دوستدار یک پیشخدمت بریتانیا، دیانا، در beanery که در آن او کار می کند و از او می خواهد ازدواج با او بلافاصله. با این حال، او به زودی با لهجه انگلیس و علاقه اش به کفش های عجیب و غریب دچار تفرقه می شود.
یک داستان بسیار سرگرم کننده، The Torrents of Spring، نگاهی گذرا به زندگی هیمینگستز را به عنوان داستان نویسی و سبک بیان می کند.
خرید کتاب سیلاب های بهاری
جستجوی کتاب سیلاب های بهاری در گودریدز
معرفی کتاب سیلاب های بهاری از نگاه کاربران
@ چه افکار سیاه و سفید او فکر کرده بود! او در آستانه خودکشی بوده است. بنابراین در سال 1926 Himingway می نویسد و در سال 1961 این کار را انجام می دهد. ژاکت کتاب به من می گوید این تقلید @ cheery parody @ اما این برای من نمونه ای ساده از یک کتاب است که @ به خوبی در سن نیست @ در بهترین حالت، و قطعا sorta وحشت زده است. با توجه به ژاکت کتاب، من مجبور شدم parody @ cheerful را پیدا کنم. شاید با یک دکترا در ادبیات، این را در سال 1926 یافتم. سپس، برای همینگوی برای گمراه کردن دیگر نویسندگان گاهی اوقات به سبک خود، به جای متا، که در سال های اخیر محبوب بوده است. بنابراین برای دو ستاره خوب بود. (و علاوه بر این، با خواندنGo Set Watchman @، دیگر نمیتوانم یک رتبه دیگر را به رتبه یک ستاره بسپارم.).
مشاهده لینک اصلی
من این 1.5 ستاره را می دهم من حدس می زنم او با موفقیت از داستان رمان اندرسون لذت ببرد، دوستی که او را به همه افرادی که در پاریس با نفوذ بودند معرفی کرد و به او کمک کرد تا کار خود را آغاز کند. کتاب اندرسون به نظر من آزار دهنده و وحشتناک بود و بنابراین تورنتهای بهار بود. من برای Himingway خجالت می کشم، هرچند برای تفریح از تکرار اندرسون ها و استفاده از کلمه ساده، با توجه به اینکه او به سختی کار کرده بود تا تکرار کلمه را به نوشتن خود متکی کند، خجالت می کشید. طنز کمتر موثر است، زیرا یک حجاب نازک برای حسادت و عصبانیت برای مقایسه با یک نویسنده که الهام بخش نوشته های شماست.
مشاهده لینک اصلی
این اولین همینگوی من بود من واقعا مطمئن نیستم که انتظار داشتم، اما مطمئنا این کار را نکردم. در مکان ها جالب بود، اما واقعا نمی توانم بیشتر از آن استفاده کنم. از خواندن بررسی های دیگر، به نظر می رسد که همینگوی سعی داشت از آثار / نویسندگان دیگر سرگرم باشد. شاید اگر Id را بخواند، آنهایی را که می دانستم بیشتر می دانستم. برای آنچه که بود، خوب بود، اما هیچ چیز خاصی نبود. باز هم از بررسی های دیگر به نظر می رسد من باید از او بیشتر بخوانم و این را به عنوان یک بازتاب واقعی از کار او نیست.
مشاهده لینک اصلی
فکر میکنم این اولین چیزی است که در مورد همینگوی خوانده ام و من آن را دوست ندارم. من آن را بی دست و پا، گفت و گو، اگر چه آنها سبک نویسنده است، به قدرت آن را در کارهای بعدی دستیابی نیست. نثر است تا حدودی آشفته، تاریخ به نظر می رسد به هر طرف عمومی و حتی پس از © S را به پایان برساند من مطمئن هستم که اگر رفتن به یک جهت ویژه هستم نه. این بیشتر شبیه یک شوخی درونی نسبت به هر چیز دیگری است.
مشاهده لینک اصلی
کتابی که قلب شما را مسخره می کند و سپس ناگهان نویسنده شما را از بین می برد لحظه ای. من از ابتدا متنفر بودم. اما همانطور که کتاب پیشرفت کرد، باید گفت، همینگوی و خدایان آن را پرداختند.
مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب سیلاب های بهاری
خرید کتاب سیلاب های بهاری
جستجوی کتاب سیلاب های بهاری در گودریدز
مشاهده لینک اصلی
من این 1.5 ستاره را می دهم من حدس می زنم او با موفقیت از داستان رمان اندرسون لذت ببرد، دوستی که او را به همه افرادی که در پاریس با نفوذ بودند معرفی کرد و به او کمک کرد تا کار خود را آغاز کند. کتاب اندرسون به نظر من آزار دهنده و وحشتناک بود و بنابراین تورنتهای بهار بود. من برای Himingway خجالت می کشم، هرچند برای تفریح از تکرار اندرسون ها و استفاده از کلمه ساده، با توجه به اینکه او به سختی کار کرده بود تا تکرار کلمه را به نوشتن خود متکی کند، خجالت می کشید. طنز کمتر موثر است، زیرا یک حجاب نازک برای حسادت و عصبانیت برای مقایسه با یک نویسنده که الهام بخش نوشته های شماست.
مشاهده لینک اصلی
این اولین همینگوی من بود من واقعا مطمئن نیستم که انتظار داشتم، اما مطمئنا این کار را نکردم. در مکان ها جالب بود، اما واقعا نمی توانم بیشتر از آن استفاده کنم. از خواندن بررسی های دیگر، به نظر می رسد که همینگوی سعی داشت از آثار / نویسندگان دیگر سرگرم باشد. شاید اگر Id را بخواند، آنهایی را که می دانستم بیشتر می دانستم. برای آنچه که بود، خوب بود، اما هیچ چیز خاصی نبود. باز هم از بررسی های دیگر به نظر می رسد من باید از او بیشتر بخوانم و این را به عنوان یک بازتاب واقعی از کار او نیست.
مشاهده لینک اصلی
فکر میکنم این اولین چیزی است که در مورد همینگوی خوانده ام و من آن را دوست ندارم. من آن را بی دست و پا، گفت و گو، اگر چه آنها سبک نویسنده است، به قدرت آن را در کارهای بعدی دستیابی نیست. نثر است تا حدودی آشفته، تاریخ به نظر می رسد به هر طرف عمومی و حتی پس از © S را به پایان برساند من مطمئن هستم که اگر رفتن به یک جهت ویژه هستم نه. این بیشتر شبیه یک شوخی درونی نسبت به هر چیز دیگری است.
مشاهده لینک اصلی
کتابی که قلب شما را مسخره می کند و سپس ناگهان نویسنده شما را از بین می برد لحظه ای. من از ابتدا متنفر بودم. اما همانطور که کتاب پیشرفت کرد، باید گفت، همینگوی و خدایان آن را پرداختند.
مشاهده لینک اصلی