کتاب «شهر فرنگ» نوشته‌ی «گونتر گراس» نویسنده‌ی تاثیرگذار آلمانی را «کامران جمالی» به فارسی برگردانده است. در توضیح پشت جلد آمده است: «گونتر گراس (۲۰۱۵-۱۹۲۷) کنار هاینریش بُل مهم‌ترین نویسنده‌ی ادبیات آلمان در سال‌های بعد از جنگ در جهان است. برنده‌ی جایزه‌ی نوبل ۱۹۹۹ و نویسنده‌ی رمان‌های درخشان "طبل حلبی" و "سال‌های سگی" در آخرین کتابش دست به اعتراف‌هایی زده که با تکنیکی خاص روایت شده‌اند." شهر فرنگ" سال ۲۰۱۰ چاپ شد و بازتاب‌های فراوانی داشت. این کتاب آخرین اثر بزرگ او بود. گراس در این کتاب تمام فرزندانش را کنار هم گرد می‌آورد و از زبان آنها درباره‌ی زندگی خودش و زمانه‌اش می‌نویسد. او موضوع این رمان است و درعین‌حال راوی پنهانش. شهر فرنگ علاوه‌بر تاریخ‌نگاری خاص نویسنده از جهانی که او در آن زندگی کرده، مملو از خرده‌روایت‌های تکان‌دهنده است درباره‌ی جنگ جهانی، جنگ سرد، جادوی تصاویر و عکس‌ها و مهم‌تر از آن یک روایت منحصربه‌فرد که درش فرزندان گراس که از همسران متفاوت و مختلفش بودند دور میزی می‌نشینند و هر کدام با لحن خود از درک پدر نویسنده‌شان می‌گویند، پدری که یکی از سیاسی‌ترین نویسندگان همه‌ی ادوار تاریخ ادبیات است. وقتی گراس سال ۲۰۱۵ از دنیا رفت بسیاری از نشریات معتبر جهان تیتری ساده زدند: "پایان غول"... شهر فرنگ وصیت‌نامه‌ی باشکوه گونتر گراس است.» در بخشی از داستان می‌خوانیم: «شروع کن پات، آخه تو از همه بزرگ‌تری. ده دقیقه‌ی تموم زودتر از جُرش اومدی. حرفی نیست. شروع با من: مدت‌ها فقط ما ۲تا بودیم. به نظر من ۴تا بس بود. آخه کی از ما پرسید که حوصله‌ی بیشتر از ۲تا یا ۳تا یا حداکثر ۴تا را داریم؟ هر کدوم از ما ۲تام بعضی وقتا اون یکی رو زیادی می‌دیدیم. و تو لارا! تو بزرگ‌تر که شدی هیچی جز یک سگ کوچولو نمی‌خواستی، توام لابد دختر که از آب دراومدی، بدت نمی‌اومد آخری باشی.»
خرید کتاب شهر فرنگ
جستجوی کتاب شهر فرنگ در گودریدز
معرفی کتاب شهر فرنگ از نگاه کاربران
ما در هنگام سفر جاده ای به سانفرانسیسکو به کتاب صوتی گوش می دادیم. این زندگینامه است که به صورت ضرب المثلی ضبط شده از ضبط گینتر گراس نوشته شده است که 8 کودک (4 زن) در مورد خاطرات خود از پدرشان صحبت می کنند. موضوع مرکزی این کتاب عکس هایی است که توسط دوربین @ جعبه آگفا توسط @ Mariechen @ - یک دوست خانوادگی گرفته شده است. عکس های Mariechens جادویی نشان می دهد که صحنه های او عکس می کند، زیرا آنها مطابق با تمایلات مخفیانه ظاهر می شوند. این بیت hocus-pocus در واقع موضوع در میان خواهر و برادر است، به طوری که اگر آن عجیب بود، اما هیچ چیز در مورد هیجان زده است. در نهایت، شما احساس می کنید که یک نگاه صادقانه و ناخوشایند به روابط نویسندگان با همسران / دوستداران و فرزندان خود داشته اید. فرمت های صوتی برای من بسیار خوب کار می کنند، زیرا راوی، که صدای باریتون عمیق دارد، از صدای شخصیت های زن و مرد خواسته شد.
مشاهده لینک اصلی
این خیلی جالب تر از The Flounder بود که برای همه چرت و پرت ها به من اعتقاد داشت، هرچند من آن را خواندم، امروز نمی توانم آنچه را که حتی در مورد آن، طرح یا حتی یک شخصیت برجسته (فراتر از The Flounder) بود بخاطر بسپارم. که گفته می شود، این کتاب واقعا جالب است. یک دوربین دارای قدرت جادویی - توانایی قرار دادن فیلم گذشته، حال و آینده است. گراس از طریق وسایل یادآوری کودکان خود، روابط فوق العاده خانواده اش را با دوست خانوادگی خود، یک عکاس که دارای دوربین سحر و جادو است، بررسی می کند. این کتاب بین کیفیت تخیلی و واقعیت است و در نهایت علفزار به فرزندانش اعتراف می کند - او همه داستان های افسانه ای را به همه آنها گفته است، اما آنها داستان های پری شما بودند. @ جذاب، فقط گراز
مشاهده لینک اصلی
من این کتاب را به عنوان یک تمرین توسط نویسنده برای نشان دادن سبک نوشتن بدون نگرانی در مورد قرار دادن داستان قانع کننده در اطراف آن را تصویر کنید. من به این صوتی گوش می دادم و خودم را به گوش دادن و لذت بردن از احکام و گاهی پاراگراف ها می کشیدم اما گوش دادن به موسیقی بیشتر را دوست نداشتم. این داستان، همانطور که وجود داشت، بسیار تکراری بود --- شما میدانید که جعبه دارای قدرت جادویی است، شما به طور صریح صد بار آن را یادآوری کردید. یکی دیگر از کتابهایی که به اعتقاد من از وضعیت مشابهی عجیب و غریب شروع شده بود و به نظر میرسید که عادی است، Ishiguros @ Never Let Me Go @. من این کتاب را برای ساختن یک محیط کامل و داستان و تنظیم خلق و خوی ناخوشایند در سراسر آن، کهThe Box @ واقعا نداشتم، بسیار لذت بردم. من مایلم بیشتر چمن را امتحان کنم، اگرچه برای نوشتن جالب است.
مشاهده لینک اصلی
این کتاب حاوی نقل قول مورد علاقه من است. @ وقتی مردم از شما پرسیدند چه میخواهی وقتی رشد کنی؟ شما گفتید، یک پرتاب ابر. @ یک پرتاب ابر. من دوست دارم که زبان انگلیس ابتدایی را به اندازه کافی نگه دارد. آن را کمی آلمانی می سازد. احساس کردم بوی بدی در آن وجود دارد. هنگامی که یک پیری تبدیل می شود، در گذشته شروع به فروپاشی عمیق می کند. و در دهان کودکان، آن را کمی نارسیسیست احساس می کند. Günter بیش از حد قدیمی است، او هنوز هم برای گذشته می نویسد، همانطور که مردم انتظار داشتند. چیز دیگری که احساس می کنم کمی ناراحت کننده است این است که من مدت هاست به Günter می خواهم. در این کتاب، آن را به نوعی بگویید که چگونه هر کتاب خود را مربوط به هر زن او را با بود. هر کتاب، هر زن. به نظر می رسد که رفتار او در مورد کتاب و هنر ... کمی ... جوک ...
مشاهده لینک اصلی
در نگاه اول، آن چیزی نیست جز یک صندوق قدیمانه مانند آنهایی که در روز تولدشان به نوجوانان داده می شود. اما از زمان رهایی از جنگ و آتش سوزی در برلین، دوربین ماری توانایی عکس گرفتن به جلو و عقب را به دست آورد: این نشان می دهد که در آینده چه اتفاقی می افتد و چه اتفاقی افتاده است در گذشته بنابراین دوست او، نویسنده، b�squeda از موضوعات برای کتاب خود، می پرسد: ��Dispara، Mariechen ï ¿½، و او به آرزوی خود را برآورده !. پس از آن، هشت فرزند نویسنده، به عنوان بزرگسالان، مجددا به Vjejo� و زنان قوی، مادران آنها و دوران کودکی همراه با ماری و او
مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب شهر فرنگ
خرید کتاب شهر فرنگ
جستجوی کتاب شهر فرنگ در گودریدز
مشاهده لینک اصلی
این خیلی جالب تر از The Flounder بود که برای همه چرت و پرت ها به من اعتقاد داشت، هرچند من آن را خواندم، امروز نمی توانم آنچه را که حتی در مورد آن، طرح یا حتی یک شخصیت برجسته (فراتر از The Flounder) بود بخاطر بسپارم. که گفته می شود، این کتاب واقعا جالب است. یک دوربین دارای قدرت جادویی - توانایی قرار دادن فیلم گذشته، حال و آینده است. گراس از طریق وسایل یادآوری کودکان خود، روابط فوق العاده خانواده اش را با دوست خانوادگی خود، یک عکاس که دارای دوربین سحر و جادو است، بررسی می کند. این کتاب بین کیفیت تخیلی و واقعیت است و در نهایت علفزار به فرزندانش اعتراف می کند - او همه داستان های افسانه ای را به همه آنها گفته است، اما آنها داستان های پری شما بودند. @ جذاب، فقط گراز
مشاهده لینک اصلی
من این کتاب را به عنوان یک تمرین توسط نویسنده برای نشان دادن سبک نوشتن بدون نگرانی در مورد قرار دادن داستان قانع کننده در اطراف آن را تصویر کنید. من به این صوتی گوش می دادم و خودم را به گوش دادن و لذت بردن از احکام و گاهی پاراگراف ها می کشیدم اما گوش دادن به موسیقی بیشتر را دوست نداشتم. این داستان، همانطور که وجود داشت، بسیار تکراری بود --- شما میدانید که جعبه دارای قدرت جادویی است، شما به طور صریح صد بار آن را یادآوری کردید. یکی دیگر از کتابهایی که به اعتقاد من از وضعیت مشابهی عجیب و غریب شروع شده بود و به نظر میرسید که عادی است، Ishiguros @ Never Let Me Go @. من این کتاب را برای ساختن یک محیط کامل و داستان و تنظیم خلق و خوی ناخوشایند در سراسر آن، کهThe Box @ واقعا نداشتم، بسیار لذت بردم. من مایلم بیشتر چمن را امتحان کنم، اگرچه برای نوشتن جالب است.
مشاهده لینک اصلی
این کتاب حاوی نقل قول مورد علاقه من است. @ وقتی مردم از شما پرسیدند چه میخواهی وقتی رشد کنی؟ شما گفتید، یک پرتاب ابر. @ یک پرتاب ابر. من دوست دارم که زبان انگلیس ابتدایی را به اندازه کافی نگه دارد. آن را کمی آلمانی می سازد. احساس کردم بوی بدی در آن وجود دارد. هنگامی که یک پیری تبدیل می شود، در گذشته شروع به فروپاشی عمیق می کند. و در دهان کودکان، آن را کمی نارسیسیست احساس می کند. Günter بیش از حد قدیمی است، او هنوز هم برای گذشته می نویسد، همانطور که مردم انتظار داشتند. چیز دیگری که احساس می کنم کمی ناراحت کننده است این است که من مدت هاست به Günter می خواهم. در این کتاب، آن را به نوعی بگویید که چگونه هر کتاب خود را مربوط به هر زن او را با بود. هر کتاب، هر زن. به نظر می رسد که رفتار او در مورد کتاب و هنر ... کمی ... جوک ...
مشاهده لینک اصلی
در نگاه اول، آن چیزی نیست جز یک صندوق قدیمانه مانند آنهایی که در روز تولدشان به نوجوانان داده می شود. اما از زمان رهایی از جنگ و آتش سوزی در برلین، دوربین ماری توانایی عکس گرفتن به جلو و عقب را به دست آورد: این نشان می دهد که در آینده چه اتفاقی می افتد و چه اتفاقی افتاده است در گذشته بنابراین دوست او، نویسنده، b�squeda از موضوعات برای کتاب خود، می پرسد: ��Dispara، Mariechen ï ¿½، و او به آرزوی خود را برآورده !. پس از آن، هشت فرزند نویسنده، به عنوان بزرگسالان، مجددا به Vjejo� و زنان قوی، مادران آنها و دوران کودکی همراه با ماری و او
مشاهده لینک اصلی