کتاب قصه گو

اثر ماریو وارگاس یوسا از انتشارات نشر چشمه - مترجم: یحیی خوئی-معروف ترین رمان ها

در یک گالری کوچک در فلورانس، یک نویسنده پرو در عکس یک داستانپرداز قبیله ای اتفاق می افتد. او با حس احمقانه ای که او این مرد را می شناخته است، غلبه می کند .... داستانپرداز نه تنها یک هندو، بلکه یک دوست قدیمی مدرسه نیست. نویسنده شروع به تصور تبدیل زوراتس از مدرن به یک عضو مرکزی از قبیله Machiguenga unculculated.


خرید کتاب قصه گو
جستجوی کتاب قصه گو در گودریدز

معرفی کتاب قصه گو از نگاه کاربران
از کتابی که سال 2010 نوبل ادبی را از آن خود کرد: @ نکته ی مهم این است که کم حوصله نشوی و اجازه بدهی آنچه قرار است اتفاق بیفتد ، اتفاق بیفتد. گفته اند اگر کسی با آرامش زندگی کند ، بدون بیتاب شدن، فرصت فکر کردن و به یاد آوردن را خواهد داشت.به این ترتیب او به مقصد خود خواهد رسید. با خوشنودی زندگی خواهد کرد. آنچه را یاد گرفته است فراموش نخواهد کرد. اگر انسان بی حوصله شود و برای پیش افتادن از زمان هجوم ببرد، جهان نظم خود را از دست خواهد داد، و روح در تار عنکبوت گل آلودی فرو خواهد افتاد. این یک آشفتگی است. بگذار بگویم این بدترین چیزیست که میتواند اتفاق بیفتد آن هم در این جهان و روح انسانی که کوچ می کند. آنگاه نمی داند چه باید بکند و کجا باید برود. نمی داند چگونه باید از خودش حمایت کند.با خودش خواهد گفت: چه خواهم کرد؟ چه باید بکنم؟ سپس شیطان ها و شیطانک ها به جلد او و به زندگی او وارد می شوند و با او بازی می کنند. همانطور که کودکان با قورباغه ها بازی می کنند، باعث می شوند که آن ها جست بزنند. اشتباه ، همیشه پیامد سراسیمگی است.@


مشاهده لینک اصلی
برای آن ها آرامش مهم ترین چیز بود... هر تغییری در احساسات باید کنترل شود. زیرا رابطه ای حیاتی بینِ روحِ انسان و طبیعت وجود دارد و هرگونه اختلالِ خشونت آمیزی در آن ها منجر به بروزِ فاجعه ای در آینده می شود. وقتی انسانی از کوره در می رود، نتیجه اش ممکن است طغیانِ رودخانه باشد و یک قتل شاید به بروزِ صاعقه ای ختم شود که دهکده ای را به آتش بکشاند...
------------------------------------------------
حافظه یک دام است، رک و روراست بگویم. تغییر می دهد، اصلاح می کند و به طورِ نامحسوس، آن چه را در گذشته روی داده است، برای استفاده در حال، به شکلِ تازه ای آماده می کند.
------------------------------------------------
هیچ چیز مثلِ رنج و سختی، احساساتِ شدیدِ مذهبی را تحریک نمی کند.
------------------------------------------------
اگر روی زمین گناهی انجام شود، به این دلیل است که آدم ها توجهِ کم تری به زمین داشته اند و آن طور که باید به آن توجه نکرده اند. آیا زمین می تواند آن گونه که ما حرف می زنیم حرف بزند؟ آن چه را که می خواهد بگوید، بگوید که باید کاری کرد. تکان بخورد، شاید؟ گفتنِ این که مرا فراموش نکن، من هم زنده ام...

مشاهده لینک اصلی
Storyteller - ماریو وارگاس لوسا یک کتاب بسیار قدرتمند است؛ همانطور که نازک است، آن را برای یک ثانیه آسان خواندن و اثبات یک بار دیگر که کلمات کمتر می تواند به معنای عمق بیشتر، اگر انتخاب درست است. من قطعا طرفدار Llosas در حال حاضر، و مشتاق خواندن بیشتر از آنچه که او نوشته است.

مشاهده لینک اصلی
STORYTELLER (1989). ماریو ورگاس لوسا. ** 1 / 2. اگرچه در این رمان از وارگاس للوس، وارگاس و کتاب جذاب و قابل دسترس، حاوی تصاویری بود که من آن را ندیده بودم. نویسنده خود را در فلورانس قرار می دهد تا بتواند از لذت های هنر رنسانس لذت ببرد، اما به زودی با یک صفحه نمایش پنجره ای تبلیغات عکس های یک explorer معروف و سری خود را در مورد بومیان پرو، پریشان می شود. از آنجا که نویسنده از پرو است، او نمیتواند در نمایشگاه مقاومت کند. او می یابد که او بعضی از بومیان در عکس ها را به رسمیت می شناسد، به خصوص مردی که او به عنوان The Storyteller می دانست. این مرد - \"غیر بومی\" - مسئول تامین بومیان با دانش از همه آنها بود. چگونه این همه اتفاق افتاد، ما به زودی یاد می گیریم، و همچنین می بینیم که چگونه چنین چیزی عجیب و غریب ممکن است رخ داده است. داستان نویسان موهای قرمز روشن داشتند و از نژاد یهودی بودند. ما هیچ وقت مطمئن نیستیم که او بخشی از گروه است. سپس وارگاس لواسا داستان های داستان نویسان را تقدیم می کند، که بسیار شبیه به افسانه های ایجاد بسیاری از تمدن ها است، اما به طور خاص به نیازهای قبیله سازگار است. به غیر از اختصاص اسامی بومی به شخصیت های کلیدی، داستان ها هیچ چیز جدیدی نیستند. او به نظر می رسد تلاش خود را برای رسیدن به پایین ساختار پرو. حدود یک سوم از طریق این کتاب، من شروع به تعجب آنچه که نقطه تمام رمان بود. نتیجه گیری من این بود که واقعا وجود نداشت؛ داستان به سادگی وسیله نقلیه بود که وارگاس لووسا می توانست داستان های خود را از آغاز پرو شروع کند. من نمی دانم که آیا داستان های او بر اساس تحقیقات معتبر بوده یا این که آنها به سادگی از فرصت استفاده کرده اند تا این سطوح را پر کنند. فرض می کنم که این رمان را می توان بسیار شبیه به \"Lord of the Rings\" یا هر چیز دیگری از افسانه های خلق دانست، اما هنوز هم مطمئن نیستم چرا نویسنده فکر می کرد او باید این کار را انجام دهد. در هر حال، من متوجه شدم که من از طریق این کتاب را مجبور می کنم، و فکر می کنم که می توانم وقتم را به نحو بسیار خوبی صرف کنم. من هنوز شگفت زده شده ام برای پیدا کردن این ورودی در فهرست کارهای نویسنده؛ به نظر می رسد که مناسب نیست.

مشاهده لینک اصلی
لوسا، مثل من، عمیقا تحت تاثیر فرانتس کافکا بود. این داستان شامل تم های عرفان و جذب قبیله های بومی پراس، وجدان اجتماعی مربوط به نابودی انسان و دوستی است. آن را خیلی طولانی نیست، اما فوق العاده غنی است.

مشاهده لینک اصلی
در آمازونی پرو، پیش از مدرن Machiguenga قبیله با مدرنیته مواجه است، برای اولین بار، از طریق مسیحیان و انسان شناسان، و بعد از آن توسط Mestizos که فرهنگ و سرمایه گذاری در غرب را. Machiguenga در یک دیاسپورا آمازون، در مواجهه با یهودیان سرگردان است. قبیله متکی به داستانکاران است که جنگل را از حل و فصل به محل سکونت راه می اندازند. داستانپردازها بخشی از خدمات پستی هستند که اخبار مربوط به تولد، مرگ و زایمان و اخبار مربوط به بستگان، بخشی از هنرمند، و در کل، مخازن افسانه های شفاهی را شامل می شود. رمان وارگاس لوساس، شخصیت اصلی خود را در خارج از کشور پروان، در فلورانس خواندن و پیدا کردن یک عکس از یک داستانگوشی Machiguenga. مردی که در تصویر است بسیار آشنا است و حافظه شخصیت ها از یک دوستی و شیفتگی که همیشه برای این سنت قبیله ای قدیمی ساخته شده است، تجدید می شود. بیست و پنج سال پیش، دوست خوب او، زوراتس، با علامت زایی عظیم صورت خود را نادیده گرفت، Machiguenga را مطالعه کرد و به این نتیجه رسید که مدرنیته چیزی برای آنها نداشت؛ قبیله باید به جنگل بازگردد تا از تخریب فرهنگ خود از طریق دین غربی، کشاورزی، روحیه و مدرنیته جلوگیری کند. شخصیت اصلی، احتمالا صدای وارگاس-لوسا، استدلال کرد پیشرفت مدرنیته در آمازونیا اجتناب ناپذیر بود و اشاره کرد که زندگی قبیله ای دور از چنین ایده آل نبود، زیرا مرگ و میر زیاد، بروز گاه به گاه و فقر فراگیر قبایل است. آسیب های کوچک، که به راحتی با مراقبت های پزشکی مدرن مورد استفاده قرار می گرفت، به اعضای قبیله ای منجر شد. با این حال، Zuratas استدلال می کند که قبایل در محیط خود زندگی می کردند، که درست بود، به طوری که تعداد آنها به طور طبیعی توسط موجودیت Hobbesian آنها محدود شده بود. این رمان، در دو دیدگاه، از شخصیت پرو، و در کلمات یک داستانگو، هویتی که فقط در انتها نشان داده می شود. داستان قهرمان داستان عمیقا تحت تأثیر افسونگر قرار دارد که در دنیای مدرن هیچ موازی وجود ندارد. داستان داستان کوتاهی است، تقریبا یک راوی، با این حال، توصیف ها با شکوه، توصیف عمیق و انسانی است و سوالات وجودی در حالت متعادل و کنجکاو. مهمتر از همه، داستان های داستانگوها جالب است، نوشته شده به عنوان یک سرگردان قبیله ای صحبت می کنند. بعضی از داستان ها کاملا خنده دار هستند، بعضی دیگر غمگین هستند، همیشه چیزی را از انسانیت روشن می کنند، چرا که Machiguenga انسان ها است، به عنوان اجداد ما احتمالا چندین هزار سال پیش بود که با تکنولوژی سنگ سن شناخته می شد. این فوق العاده است، خواندن توصیه شده است.

مشاهده لینک اصلی
یکی از موارد کمی زمانی که من نمیخواهم کتاب را تمام کنم و بخواهم داستان را ادامه بدهم و در آن به ابدیت ادامه بدهم. *** Selama membaca kisah ini aku juga jadi bertanya dan berteori seperti apa jadinya suku leluhurku، yang merantau dari Pulau Samosir ke tanah Simalungun، jika tidak ada misionaris dan penguasa colonial yang ingin @ memodernkan @ merkeka؟ Jika aku hidup di era itu، seberapa berani aku meninggalkan kehidupanku seperti mascarita؟

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب قصه گو


 کتاب زرافه ی سفید
 کتاب آواز دلفین
 کتاب افسانه ی فیل ها
 کتاب آخرین پلنگ
 کتاب عملیات کرگدن
 کتاب علیاحضرت ملکه