برنده جایزه IMPAC دوبلین و به طور گسترده ای به عنوان شاهکار خاویر ماریاس، A Heart So White یک رمان نفس گیر در مورد اسرار خانوادگی است که قدرت بی رحم گذشته را ثبت می کند.
خوان کمی از زندگی داخلی پدرش رانز را می داند. اما هنگامی که خوان ازدواج می کند، او شروع به بررسی گذشته گذشته می کند و شروع به درک آنچه او واقعا نمی خواهد بداند. محرمانگی - امکان راحتی آن، قیمت آن و حتی گرایشات آن در سراسر رمان است. قلب سفید سفید می شود یک نوع داستان ضد خشونت آمیز از طبیعت بشر است. فتنه گناهان پدر؛ جعلی و واقعی؛ ازدواج و تکرار عجیب و غریب خشونت آمیز: مار، به شکل ظریف، شات نور نوروزی را به سایه ها و به هزینه های دوبعدی می فرستد.
خرید کتاب قلبی به این سپیدی
جستجوی کتاب قلبی به این سپیدی در گودریدز
معرفی کتاب قلبی به این سپیدی از نگاه کاربران
این یکی از بدترین کتابهایی است که تا به حال خوانده ام. از کجا شروع کنم؟ درک عمیق آن ممکن است فقط درباره یک داستان کوتاه توسط یک نوجوان توجیه شود؛ گفت و گو شلوغ و پر از ظلم و ستم است؛ و هیچ اتفاق جالبی رخ نمی دهد - هیچ چیز در واقع رخ می دهد. مهمتر از همه، سبک عابر پیاده، تکراری، circumlucutary است. به عنوان مثال: @ با احترام، بسیار با دقت (اما نه با دقت) من عبور از اتاق. @ و پس آن است که، ماریا؟ با دقت، خیلی دقت یا نه که با دقت؟ و چرا باید مراقبت کنم؟ زندگی خیلی کوتاه است برای خواندن زنگ زدن مثل این. این امر می تواند به شدت فراموش شود که آن را نه چندان مفرح زمان صرف شده خواندن این می تواند صرفا بیشتر صرف - به عنوان مثال، تماشای رنگ خشک.
مشاهده لینک اصلی
â € œ من دست از رنگ شما است؛ اما من شرمنده می شوم یک قلب را سفید کنم. »ویلیام شکسپیر، مکبث یک زن خودش را با قلب خود می کشد. من واقعا می خواستم بدانم چرا. با این حال، بیش از صفحات، من گرفتار هستم و enfeitiçada توسط تاریخ، افکار، divagaçÃμes با تاریخچه نام نمایشی محتوا و ارائه £ در چنین راهی مسحور است که باعث می شود من بی ربط به دلیل آن ترزا را کشته است. اسرار چه باید گفت و چه چیزی نباید باشد آنچه ما می خواهیم بدانیم و آنچه ما نمی خواهیم. چیزی که ما نمی دانیم، قلب خالص و بی گناه را حفظ می کند؛ که در آن A © فاش، ممکن است در میلی آمپر £ آنها لام و cúmplices، culpados.A ¢ ماده به عنوان مثال زبان، تبدیل و گوش دادن به می گویند، به ترتیب نزدیکی از دیگری تحویل، بستهPodemos -در برای همیشه، اما ما خودمان را متقاعد کند که بسیاری از ما عاشق چرا که ما اسرار، تا چند بار به تعداد یک هدیه ای است که می دهد بزرگترین هدیه شما می توانید به من بدهید، بزرگترین اثبات وفاداری، عشق و فداکاری به نظر می رسد. از @ شخصیت SA £ درجه phasic مشخص و روانی در راه TA £ درجه کامل است که تمام enamorei.Juan من، راوی، به عنوان ما به داستان خود را، به اشتراک گذاری نگرانی خود را در مورد inevitáveis زندگی خود را تغییر از ازدواج مجدد پس چه اتفاقی افتاده؟ آن را به عنوان یک مترجم کار می کند، و به ما می گوید برخی episódios، جایی که او به عنوان انت © rprete، که نشان می دهد چگونه مردم می گویند، می تواند دستکاری و تبدیل در یکی دیگر از coisa.Ranz، پدر خوان، متخصص در خدمت آثار هنری à ‰ خنده دار - و مثال از اینکه چگونه، با کلمات مناسب، شما می توانید یک ایده به نوبه خود - صحنه بین Ranz و فشار است که می خواهد برای سوزاندن آرتمیس Rembrandt.Luisa، همسر Juan و، عجیب، ترین enigmática زیرا مگر اینکه revelada.Berta و جهان solitários موجودات که سعی به تعدیل carência عاطفی خود به دنبال عشق در encontros.Miriam و گیلرمو agências، خیانت، وعده، فریب. خاویر MarÃas با این کتاب افسانه ها، صفحات به من پیشنهاد پر از سحر و جادو، که در آن یک € œcaminheiâ €، شگفت زده و هر کلمه معلق، ATA © پایان غیر منتظره، تعجب آور و طاقت فرسا، که در آن تمام قطعات پراکنده در سراسر روایت به طور معجزه آسایی مناسب و به شکل یک موزاییک از زیبایی و perfeiçà £ inigualáveis.Tenho یک € € œcaixinhaâ که در آن من کتاب های آنها را دوست دارم نگه می دارد. آنها تنها سی هزار نفر هستند که قلب من کوچک است. شاید همه آنها برای کیفیت ادبی آنها وجود ندارد. برخی تنها با یک â € € œimagemâ که در ذهن من حل و فصل و من به احساسات، افکار، احساسات در چنین راهی قابل توجه است که از آن ساخته شده، برای همیشه، فراموش نشدنی است. از زمان به زمان، خوشحال هستم که یک ارزش جدید پیدا کردم، من به قفسه سینه گور می روم و یکی از آن را انتخاب می کنم که باید اخراج شود. قلب سفید (آیا می توان یک عنوان زیبا تر داشت؟) در این فضا یک مکان ویژه، نه فقط برای عبارت، بلکه برای همه اشغال می کند.
مشاهده لینک اصلی
من می خواهم یک کارمند مغرضانه برای ماری باشم. یک کار بلند و ادبی است که تا انتهای ورود را افزایش داده است. من در مورد یک خواننده ادبی صحبت می کنم که دوست ندارد یا دوست ماریا را دوست ندارد یا به معنای ادبی بالغ نمی شود و یا عمل را باز می کند. تا کنون، موضوع آخرین وضعیت است که ما ممکن است به طور سه گانه سرگرم در لحظه ای که ما خود را در بسیاری از راه ها پیدا کنید. شخصیت اصلی ما یک صنعتگر است. او در هتل او در طول ناراحتی خود در طول ماه عسل از همسرش ماند. ماریا بسیار روانکاوی است که داستان کتاب را خالق شخصیت اصلی باور نکردنی در زیر متن کتاب می سازد. تفسیرهای فلسفی و موردی در کتاب وجود دارد. این تعریف کلی ماری است. مراسم تنفس با وقایع اتفاق می افتد. یک سبک است که باعث می شود شما در دست اول بخوانید و سپس یک کتاب به خوبی شناخته می شود (به عنوان مثال بعد از 30SF). ماریا خواندن خوب هر کس می خواند 10/10
مشاهده لینک اصلی
[نظر ارسال شده در € ™ ناگفتنی مکان تولد و کوتاه و coinciso-] â € œnon من می خواستم بدانم، اما من می دانستم ... â € با اینUn سفید @ قلب است طرح ضروری و شخصیت های آن است. چه واقعا اهمیت دارد riflessione.â € است و آن است که شاید این است که به ما می راند به خواندن مقالات و رمان و تماشای فیلم، تحقیق dellanalogia، این نماد، تلاش برای به رسمیت شناختن، نه از conoscenza.â € آشکار وسیله مخفی را شریک جرم خود و آن را به همان اندازه گناهکار که موجب تحریک زمزمه پشت کلمات که فشار را به اعمال نابخشودنی؟ قلب خود را هنوز هم خالی باشد تا پس از یادگیری گوش، شما می دانید ... هیچ چیز خواهد بود قبل از ...- سپتامبر سپتامبر 2014 - یادآورها و یادداشتهای سپتامبر در طول خواندن - مسافرت از طریق استعاره | â ™ ¡صدای فعل â € œraccontareâ € A OE € من نمی خواستم به دانم، اما من می دانستم که یکی از دختران، زمانی که او دیگر یک کودک بود و فقط از ماه عسل خود بازگشته بود، او را به حمام رفت، در مقابل آینه ایستاده بود ، او بلوز او را منفجر کرد، سینه بند او را کشید و قلبش را با بشکه ای از او سعی کرد اسلحه پدرش، که در اتاق ناهار خوری در این شرکت از خانواده و سه guests.On € اولین چیزی که به من حمله شد عبارت آمیخته با چند کاما از هم است. خواندن ساراماگو (که در آن نقطه گذاری است که در واقع یک فراری) همیشه فکر میکردم که یک انتخاب دقیق و هدفمند به ترک آزادی به بیان به عنوان بهترین بازیکن می خواهد فکر بود. یک نوع شکستن با موانع کلاسیک. در اینجا (و نه یک قضاوت در کل € ™ ثانیه Marìas کار به عنوان این، تا به امروز، € ™ ثانیه بستر تنها کتاب است) € ™ ثانیه تصور متفاوت است. آنچه که من درک می کنم ضروری بودن نیاز به گفتن است که تنها با پیشرفت تاریخ، آرام می شود. داستان، و سپس، پس از حرارت از بخش اول، آن محتاط تر و riflessivo.â ™ ¡قرارداد ازدواج یک † \"â € ابتلا به بیماری به عنوان یک بیماری ما می توانیم زندگی خود را به نقطه مجبور به رها کردن همه چیز و حرکت به مختل به عنوان خوانده شده روز های بی شماری و تماشای جهان از بالش، ازدواج موفق شده بود ناراحت عادات من و باورهای من، و، آنچه مهم تر است، در نظر گرفتن من از € mondo.â بیماری // ازدواج زمان های مختلف هستند اندازه گیری های زمان که نیاز به حالت قبلی را لغو، قبل از آن بود. هر دو غیر قابل پیش بینی در ™ corso.â خود ¡MacbethDopo توسط همسرش تحریک شده است، مکبث می کشد در خواب پادشاه اسکاتلند Duncan. و لیدی مکبث به لغو € ™ ثانیه غم و اندوه \"من غیرقابل اجرا بود\" پاسخ داد:  «دست من آنها از همان رنگ هستند، اما من شرم به یک قلب بنابراین bianco \"â ™ ¡کسی پشت سر ما خواب با کسی که ما را دوست ما تصمیم برای به اشتراک گذاشتن، البته، خواب در بستر و ما ارائه می دهیم شانه های ما؟ اقدامی که می تواند تبدیل به روزمره و پیش پا افتاده اما با ارزش وجودی: ما آلا تصویر € ™ € ™ کنیم.سیستم â € œdare spalleâ € توسط Marìas در معانی مختلف تکرار شده است، سپس اعتماد: - پشت پشت سر ما ممکن است کسانی که sussurrandoci تحریک آلا € ™ incitements گوش آلا € ™ عمل - â € œessere spalleggiatiâ € است â € € œessere protettiâ (حتی لیدی مکبث!): ما در ارائه شانه ها و آسیب پذیر می شود در حالی که € ™ ثانیه دیگر ما را با محافظت آن پستان (â € (â € |) و اگر در نیمه های شب از خواب بیدار با یک شروع به یک کابوس یا نه ما می توانیم riaddormentarci، ما یک تب یا آیا ما به تنهایی و رها شده در تاریکی، ما باید انجام دهیم دایره کشیده شده و دیدن، مقابل ما، چهره کسی است که ما را محافظت، که ترک خواهد کرد به بوسه آنچه شما می توانید در صورت بوسه (بینی، چشم ها، دهان، چانه، پیشانی و گونه، کل صورت) و یا شاید، نیمه خواب، ما یک قرار دست بر روی شانه برای آرام کردن ما، و یا برای ارسال، و یا شاید به برگزاری @) - (مشاهده اسپویلر) [â € The در خواب خود را به قتل رساندند، به عنوان او به من € spalleâ | â € œ بنابراین اعتراف Ranz (پدر شخصیت اصلی) صحبت کردن در مورد همسر اول خود . (مخفی کردن اسپویلر)] â ™ ¡گوش دادن، گوش دادن sapere.â € واقعا خطرناک است، به این معنی است که می دانم، این است که آگاهی باشند و از، گوش هیچ پلک به دام انداختن خود به طور غریزی در مقابل آنچه تلفظ می شود آگاه باشند، نه شما می توانید شما را از آنچه که شما قرار به شنیده می شود محافظت می کند، آن را همیشه خیلی tardía € OEA † ~ این گسل واقعی: می دانم! . حتی لیدی مکبث همدستی بسیار نلا € ™ تحریک نمی کند اما نلا € ™ â € آگاه باشید عمل دلا € ™ و compimentoâ € آن؛ â † ~ دانش می تواند دوره همه چیز تغییر، یک † ~ شما می توانید نیست را انتخاب کنید برای گوش دادن نیست، اما شما می توانید تصمیم بگیرید StorageA € raccontare.â نیست | â € ™ ¡به شما که جوان تر، آن را اتفاق افتاده است هنوز رتبهدهی نشده است، اما می آید زمانی که ما اشتباه چیزی است که ما با آنچه وجود دارد است دیده می شود وجود دارد گفته شده است، آنچه که ما با آنچه ما می دانیم دیده می شود، چه با آنچه که ما Lettoa € اتفاق افتاد | â € OEA € OEA € | پوشش alcune چیزهای دیگر درست مثل در سطل زباله، در دقیقه به آمدن نه تنها جایگزین، اما حتی کسانی trascorsiâ € انکار | â € â ™ ¡قلب بنابراین حجم bianco..Nel â € œLiteratura Y fantasmaâ € Marìas ادعا می کند که ...
مشاهده لینک اصلی
من از این بسیار لذت بردم، اما این یک کتاب آسان برای خلاصه نیست. به طور خلاصه، این کتابی است درباره اسرار خانوادگی، ارتباطات و روابط، با یک تراژدی طولانی مدت در هسته خود، و تمرکز بر تلاش های پسران برای درک پدران گذشته خود و به اثبات روانی از ازدواج اخیر خود، نوشته شده در یک زبان غنی با بسیاری از تغییرات ناگهانی تمرکز و تکرار گاه به گاه. تلاش برای شکستن آن مانند این نمی کند که چگونه پاداش خواندن است.
مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب قلبی به این سپیدی
خرید کتاب قلبی به این سپیدی
جستجوی کتاب قلبی به این سپیدی در گودریدز
مشاهده لینک اصلی
â € œ من دست از رنگ شما است؛ اما من شرمنده می شوم یک قلب را سفید کنم. »ویلیام شکسپیر، مکبث یک زن خودش را با قلب خود می کشد. من واقعا می خواستم بدانم چرا. با این حال، بیش از صفحات، من گرفتار هستم و enfeitiçada توسط تاریخ، افکار، divagaçÃμes با تاریخچه نام نمایشی محتوا و ارائه £ در چنین راهی مسحور است که باعث می شود من بی ربط به دلیل آن ترزا را کشته است. اسرار چه باید گفت و چه چیزی نباید باشد آنچه ما می خواهیم بدانیم و آنچه ما نمی خواهیم. چیزی که ما نمی دانیم، قلب خالص و بی گناه را حفظ می کند؛ که در آن A © فاش، ممکن است در میلی آمپر £ آنها لام و cúmplices، culpados.A ¢ ماده به عنوان مثال زبان، تبدیل و گوش دادن به می گویند، به ترتیب نزدیکی از دیگری تحویل، بستهPodemos -در برای همیشه، اما ما خودمان را متقاعد کند که بسیاری از ما عاشق چرا که ما اسرار، تا چند بار به تعداد یک هدیه ای است که می دهد بزرگترین هدیه شما می توانید به من بدهید، بزرگترین اثبات وفاداری، عشق و فداکاری به نظر می رسد. از @ شخصیت SA £ درجه phasic مشخص و روانی در راه TA £ درجه کامل است که تمام enamorei.Juan من، راوی، به عنوان ما به داستان خود را، به اشتراک گذاری نگرانی خود را در مورد inevitáveis زندگی خود را تغییر از ازدواج مجدد پس چه اتفاقی افتاده؟ آن را به عنوان یک مترجم کار می کند، و به ما می گوید برخی episódios، جایی که او به عنوان انت © rprete، که نشان می دهد چگونه مردم می گویند، می تواند دستکاری و تبدیل در یکی دیگر از coisa.Ranz، پدر خوان، متخصص در خدمت آثار هنری à ‰ خنده دار - و مثال از اینکه چگونه، با کلمات مناسب، شما می توانید یک ایده به نوبه خود - صحنه بین Ranz و فشار است که می خواهد برای سوزاندن آرتمیس Rembrandt.Luisa، همسر Juan و، عجیب، ترین enigmática زیرا مگر اینکه revelada.Berta و جهان solitários موجودات که سعی به تعدیل carência عاطفی خود به دنبال عشق در encontros.Miriam و گیلرمو agências، خیانت، وعده، فریب. خاویر MarÃas با این کتاب افسانه ها، صفحات به من پیشنهاد پر از سحر و جادو، که در آن یک € œcaminheiâ €، شگفت زده و هر کلمه معلق، ATA © پایان غیر منتظره، تعجب آور و طاقت فرسا، که در آن تمام قطعات پراکنده در سراسر روایت به طور معجزه آسایی مناسب و به شکل یک موزاییک از زیبایی و perfeiçà £ inigualáveis.Tenho یک € € œcaixinhaâ که در آن من کتاب های آنها را دوست دارم نگه می دارد. آنها تنها سی هزار نفر هستند که قلب من کوچک است. شاید همه آنها برای کیفیت ادبی آنها وجود ندارد. برخی تنها با یک â € € œimagemâ که در ذهن من حل و فصل و من به احساسات، افکار، احساسات در چنین راهی قابل توجه است که از آن ساخته شده، برای همیشه، فراموش نشدنی است. از زمان به زمان، خوشحال هستم که یک ارزش جدید پیدا کردم، من به قفسه سینه گور می روم و یکی از آن را انتخاب می کنم که باید اخراج شود. قلب سفید (آیا می توان یک عنوان زیبا تر داشت؟) در این فضا یک مکان ویژه، نه فقط برای عبارت، بلکه برای همه اشغال می کند.
مشاهده لینک اصلی
من می خواهم یک کارمند مغرضانه برای ماری باشم. یک کار بلند و ادبی است که تا انتهای ورود را افزایش داده است. من در مورد یک خواننده ادبی صحبت می کنم که دوست ندارد یا دوست ماریا را دوست ندارد یا به معنای ادبی بالغ نمی شود و یا عمل را باز می کند. تا کنون، موضوع آخرین وضعیت است که ما ممکن است به طور سه گانه سرگرم در لحظه ای که ما خود را در بسیاری از راه ها پیدا کنید. شخصیت اصلی ما یک صنعتگر است. او در هتل او در طول ناراحتی خود در طول ماه عسل از همسرش ماند. ماریا بسیار روانکاوی است که داستان کتاب را خالق شخصیت اصلی باور نکردنی در زیر متن کتاب می سازد. تفسیرهای فلسفی و موردی در کتاب وجود دارد. این تعریف کلی ماری است. مراسم تنفس با وقایع اتفاق می افتد. یک سبک است که باعث می شود شما در دست اول بخوانید و سپس یک کتاب به خوبی شناخته می شود (به عنوان مثال بعد از 30SF). ماریا خواندن خوب هر کس می خواند 10/10
مشاهده لینک اصلی
[نظر ارسال شده در € ™ ناگفتنی مکان تولد و کوتاه و coinciso-] â € œnon من می خواستم بدانم، اما من می دانستم ... â € با اینUn سفید @ قلب است طرح ضروری و شخصیت های آن است. چه واقعا اهمیت دارد riflessione.â € است و آن است که شاید این است که به ما می راند به خواندن مقالات و رمان و تماشای فیلم، تحقیق dellanalogia، این نماد، تلاش برای به رسمیت شناختن، نه از conoscenza.â € آشکار وسیله مخفی را شریک جرم خود و آن را به همان اندازه گناهکار که موجب تحریک زمزمه پشت کلمات که فشار را به اعمال نابخشودنی؟ قلب خود را هنوز هم خالی باشد تا پس از یادگیری گوش، شما می دانید ... هیچ چیز خواهد بود قبل از ...- سپتامبر سپتامبر 2014 - یادآورها و یادداشتهای سپتامبر در طول خواندن - مسافرت از طریق استعاره | â ™ ¡صدای فعل â € œraccontareâ € A OE € من نمی خواستم به دانم، اما من می دانستم که یکی از دختران، زمانی که او دیگر یک کودک بود و فقط از ماه عسل خود بازگشته بود، او را به حمام رفت، در مقابل آینه ایستاده بود ، او بلوز او را منفجر کرد، سینه بند او را کشید و قلبش را با بشکه ای از او سعی کرد اسلحه پدرش، که در اتاق ناهار خوری در این شرکت از خانواده و سه guests.On € اولین چیزی که به من حمله شد عبارت آمیخته با چند کاما از هم است. خواندن ساراماگو (که در آن نقطه گذاری است که در واقع یک فراری) همیشه فکر میکردم که یک انتخاب دقیق و هدفمند به ترک آزادی به بیان به عنوان بهترین بازیکن می خواهد فکر بود. یک نوع شکستن با موانع کلاسیک. در اینجا (و نه یک قضاوت در کل € ™ ثانیه Marìas کار به عنوان این، تا به امروز، € ™ ثانیه بستر تنها کتاب است) € ™ ثانیه تصور متفاوت است. آنچه که من درک می کنم ضروری بودن نیاز به گفتن است که تنها با پیشرفت تاریخ، آرام می شود. داستان، و سپس، پس از حرارت از بخش اول، آن محتاط تر و riflessivo.â ™ ¡قرارداد ازدواج یک † \"â € ابتلا به بیماری به عنوان یک بیماری ما می توانیم زندگی خود را به نقطه مجبور به رها کردن همه چیز و حرکت به مختل به عنوان خوانده شده روز های بی شماری و تماشای جهان از بالش، ازدواج موفق شده بود ناراحت عادات من و باورهای من، و، آنچه مهم تر است، در نظر گرفتن من از € mondo.â بیماری // ازدواج زمان های مختلف هستند اندازه گیری های زمان که نیاز به حالت قبلی را لغو، قبل از آن بود. هر دو غیر قابل پیش بینی در ™ corso.â خود ¡MacbethDopo توسط همسرش تحریک شده است، مکبث می کشد در خواب پادشاه اسکاتلند Duncan. و لیدی مکبث به لغو € ™ ثانیه غم و اندوه \"من غیرقابل اجرا بود\" پاسخ داد:  «دست من آنها از همان رنگ هستند، اما من شرم به یک قلب بنابراین bianco \"â ™ ¡کسی پشت سر ما خواب با کسی که ما را دوست ما تصمیم برای به اشتراک گذاشتن، البته، خواب در بستر و ما ارائه می دهیم شانه های ما؟ اقدامی که می تواند تبدیل به روزمره و پیش پا افتاده اما با ارزش وجودی: ما آلا تصویر € ™ € ™ کنیم.سیستم â € œdare spalleâ € توسط Marìas در معانی مختلف تکرار شده است، سپس اعتماد: - پشت پشت سر ما ممکن است کسانی که sussurrandoci تحریک آلا € ™ incitements گوش آلا € ™ عمل - â € œessere spalleggiatiâ € است â € € œessere protettiâ (حتی لیدی مکبث!): ما در ارائه شانه ها و آسیب پذیر می شود در حالی که € ™ ثانیه دیگر ما را با محافظت آن پستان (â € (â € |) و اگر در نیمه های شب از خواب بیدار با یک شروع به یک کابوس یا نه ما می توانیم riaddormentarci، ما یک تب یا آیا ما به تنهایی و رها شده در تاریکی، ما باید انجام دهیم دایره کشیده شده و دیدن، مقابل ما، چهره کسی است که ما را محافظت، که ترک خواهد کرد به بوسه آنچه شما می توانید در صورت بوسه (بینی، چشم ها، دهان، چانه، پیشانی و گونه، کل صورت) و یا شاید، نیمه خواب، ما یک قرار دست بر روی شانه برای آرام کردن ما، و یا برای ارسال، و یا شاید به برگزاری @) - (مشاهده اسپویلر) [â € The در خواب خود را به قتل رساندند، به عنوان او به من € spalleâ | â € œ بنابراین اعتراف Ranz (پدر شخصیت اصلی) صحبت کردن در مورد همسر اول خود . (مخفی کردن اسپویلر)] â ™ ¡گوش دادن، گوش دادن sapere.â € واقعا خطرناک است، به این معنی است که می دانم، این است که آگاهی باشند و از، گوش هیچ پلک به دام انداختن خود به طور غریزی در مقابل آنچه تلفظ می شود آگاه باشند، نه شما می توانید شما را از آنچه که شما قرار به شنیده می شود محافظت می کند، آن را همیشه خیلی tardía € OEA † ~ این گسل واقعی: می دانم! . حتی لیدی مکبث همدستی بسیار نلا € ™ تحریک نمی کند اما نلا € ™ â € آگاه باشید عمل دلا € ™ و compimentoâ € آن؛ â † ~ دانش می تواند دوره همه چیز تغییر، یک † ~ شما می توانید نیست را انتخاب کنید برای گوش دادن نیست، اما شما می توانید تصمیم بگیرید StorageA € raccontare.â نیست | â € ™ ¡به شما که جوان تر، آن را اتفاق افتاده است هنوز رتبهدهی نشده است، اما می آید زمانی که ما اشتباه چیزی است که ما با آنچه وجود دارد است دیده می شود وجود دارد گفته شده است، آنچه که ما با آنچه ما می دانیم دیده می شود، چه با آنچه که ما Lettoa € اتفاق افتاد | â € OEA € OEA € | پوشش alcune چیزهای دیگر درست مثل در سطل زباله، در دقیقه به آمدن نه تنها جایگزین، اما حتی کسانی trascorsiâ € انکار | â € â ™ ¡قلب بنابراین حجم bianco..Nel â € œLiteratura Y fantasmaâ € Marìas ادعا می کند که ...
مشاهده لینک اصلی
من از این بسیار لذت بردم، اما این یک کتاب آسان برای خلاصه نیست. به طور خلاصه، این کتابی است درباره اسرار خانوادگی، ارتباطات و روابط، با یک تراژدی طولانی مدت در هسته خود، و تمرکز بر تلاش های پسران برای درک پدران گذشته خود و به اثبات روانی از ازدواج اخیر خود، نوشته شده در یک زبان غنی با بسیاری از تغییرات ناگهانی تمرکز و تکرار گاه به گاه. تلاش برای شکستن آن مانند این نمی کند که چگونه پاداش خواندن است.
مشاهده لینک اصلی