کتاب ماجرای عجیب سگی در شب

اثر مارک هادون از انتشارات افق - مترجم: شیلا ساسانی نیا-معروف ترین رمان ها

داستان از زبان كريستوفر، قهرمان نوجوان مبتلا به اوتيسم كتاب، تعريف می‌شود. صدای راوی تا آن‌جا كه داستان را روايت می‌كند عادی، بدون لكنت و حتی هوشمندانه و درخشان است. مشكل اما اين‌جاست كه او داستان خودش را تعريف می‌كند. يك مبتلا به اوتيسم كه در برقراری ارتباط با محيط و آدم‌های اطرافش مشكل دارد و عكس‌العمل‌هايش در پاسخ به محيط اطرافش بيمارگونه و غيرعادی است.

و اين تضاد آدم را كلافه می‌كند. انگار كه در تمام طول داستان قهرمانت را در اتاقی زندانی كرده باشند. تا زمانی كه قهرمان در مساحت كوچك آن اتاق محدود، ذهن خودش، قدم برمی‌‌دارد همه چيز عادی و خوب به نظر می‌رسد. اما به محض اين‌كه بخواهد ذره‌ای از مرزهای اين اتاق خارج شود و پا به دنيای بيرون بگذارد همه چيز در هم می‌ريزد و خراب می‌شود.


خرید کتاب ماجرای عجیب سگی در شب
جستجوی کتاب ماجرای عجیب سگی در شب در گودریدز

معرفی کتاب ماجرای عجیب سگی در شب از نگاه کاربران
ولفگانگ آمادئوس موتسارت
با آن که در آن زمان هنوز این اختلال شناخته شده نبود، بعضی با مطالعه ی رفتارهای موتسارت، به این نتیجه رسیده اند که او مبتلا به اوتیسم بوده: قوه ی شنوایی حساس، نیاز به حرکت دادن دائمی دست و پا، و در یک مورد، وقتی حوصله اش سر رفته بوده، پریدن و پشتک زدن روی میز و صندلی ها و در آوردن صدای گربه.

آلبرت آینشتاین
عدم قدرت ارتباط با دیگران، حساسیت به لمس شدن توسط دیگران، اخراج از مدرسه به خاطر مشکلات یادگیری، و انتخاب مکان های دور از دیگران برای مطالعات فیزیکی، و صد البته، انتخاب مدل موی مسخره ای که قطعاً هیچ انسان غیراوتیسمی، حاضر به انتخاب آن نیست!

استنلی کوبریک
معروف است که این کارگردان معروف، وسواسی جنون آمیز داشته که همه ی جزئیات بی شمار صحنه های فیلم، دقیقاً همان طور که در ذهن اوست تصویر شوند و به این ترتیب، بارها و بارها، یک صحنه ی جزئی را برداشت می کرده.

تیم برتون
همسر این کارگردان (هلنا بونهام کارتر، بازیگر) وقتی برای یک فیلم، راجع به اوتیسم مطالعات جانبی می کرده، ناگهان متوجه می شود که بیشتر خصوصیات این اختلال، در همسر او نیز موجود است.

افراد دیگری هم جزء این لیست شمرده شده اند، از نیوتون و ویتگنشتاین، تا داروین و میکل آنژ، و حتی لیونل مسی.
در داستان مصور @تیمارستان آرکام@ یکی از پرستارها راجع به جوکر می گوید: ما نمی توانیم با اطمینان او را تحت @دیوانه@ طبقه بندی کنیم، شاید او دارای گونه ای @فرا-عقل@ باشد، که در اثر تکامل نوع انسانی ایجاد شده باشد.
در این شرایط است که آدم به فکر می رود که آیا اوتیسم حقیقتاً نوعی اختلال است یا نوعی فرا-انسان بودن؟ آیا می توان به صرف این که نابغه ای انعطاف ناپذیر است و نمی تواند با دیگران ارتباط برقرار کند، او را دچار اختلال دانست؟ شاید این ها لوازم نبوغ هستند؟

مشاهده لینک اصلی
19. The curious Incident of the dog in the Night-Time, Mark Haddon
The novel is narrated in the first-person perspective by Christopher John Francis Boone, a 15-year-old boy who describes himself as @a mathematician with some behavioural difficulties@ living in Swindon, Wiltshire. Although Christophers condition is not stated, the books blurb refers to Asperger syndrome, high-functioning autism, or savant syndrome. In July 2009, Haddon wrote on his blog that @Curious Incident is not a book about Aspergers....if anything its a novel about difference, about being an outsider, about seeing the world in a surprising and revealing way. The book is not specifically about any specific disorder,@ and that he, Haddon, is not an expert on autism spectrum disorder or Asperger syndrome.
عنوانها: ماجرای عجیب سگی در شب؛ حادثه مرموز برای سگ در شب هنگام؛ حادثه ای عجیب برای سگی در شب؛ نویسنده: مارک هادون؛ انتشاراتیها: (افق، هرمس) ادبیات، داستان كريستوفر، نوجوان مبتلا به اوتيسم تاریخ نخستین خوانش: ژانویه سال 2006 میلاد
عنوان: ماجرای عجیب سگی در شب؛ نویسنده: مارک هادون؛ مترجم: شیلا ساسانی نیا؛ تهران، افق، 1384، در 343 ص، مصور، شابک: 9643692035؛ چاپ دوم 1385؛ چاپ چهارم 1388؛ شابک: 9789643692032؛ چاپ هفتم 1392؛ موضوع: داستانهای نویسندگان انگلیسی قرن 21 م
عنوان: حادثه مرموز برای سگ در شب هنگام؛ نویسنده: مارک هادون؛ مترجم: ترانه شیمی؛ تهران، هرمس، 1390، در 266 ص، شابک: 9789643637545؛
عنوان: حادثه ای عجیب برای سگی در شب؛ نویسنده: مارک هادون؛ مترجم: گیتا گرکانی؛ تهران، کاروان، 1384، در 272 ص، شابک: 9648497222؛ چاپ دوم 1385؛
نقل از متن: سگه، نه میدوید، و نه خواب بود، مرده بود. پایان نقل. نام داستان برگرفته از یکی از داستان‌های شرلوک هلمز اثر آرتور کانن دویل است. رخدادهای داستان در انگلستان می‌گذرد، داستان شرح سفر پرماجرایی از سوئیندون به لندن است. داستان از زبان کریستوفر بون که پسری مبتلا به اوتیسم است، روایت و بیان می‌شود، و از همین روست که لحن ویژه و بیمانندی دارد. کریستوفر چون اوتیسم دارد از درک رویدادهای عادی زندگی ناتوان است، اما هوش بسیار ویژه ای دارد و دنیا را دیگرگونه می‌بیند. ماجرا با کشته شدن سگی در همسایگی آن‌ها آغاز می‌شود و کریستوفر کوشش دارد تا قاتل سگ را با روشهای ویژه ی خویش پیدا کند. ا. شربیانی

مشاهده لینک اصلی
نخستین دلیل اینکه من از مارک هادونس لذت بردم حادثه شگفت انگیز سگ در شب: 2. مرگ به اهمیت مولکولی آن تقسیم شده است. ابرها، با دودکش ها و آنتن ها بر آنها تأثیر می گذارند، و پتانسیل آنها به عنوان صنایع فضایی بیگانه. 5. روزهای سیاه و ماشین های زرد 7. رنگ آمیزی مواد غذایی قرمز برای غذاهای هند. 11. کریستف ها دلایل عشق ورزیدن به اسب Baskervilles و رنجیدن سر آرتور کانن Doyle.13. دروغ سفید .17. صبر Siobhan19. پدر ناامید و پدران را دوست دارد. 23. \"من متقاعد شدم که ....\" 29 استعاره دروغ و شبیه هستند .31. صمیمی بودن انگشتان دست و فشار دادن دست دیگر. 37- کریستوفر یک پلیس را می شکند و بعد تصمیم می گیرد که پس از همه، خیلی به پلیس نرسید. همدلی من با پدران درد .43. تقدیر از طریق تجزیه و تحلیل .47. پدر یکی از اعضای خانواده اش را قبول کرد «قبل از اینکه او دستگیر شود» .53. آیا من کریستوفر را ذکر کردم؟ 59. سطح ریاضیات .61. Underground لندن به عنوان یک ماجراجویی ترسناک و هیجان انگیز. توبی موش .71. ولینگتون شاخدار .73. این کتاب هنوز توسط Oprah.79 کشف نشده است. مشکلات رفتاری 83. نقشه ها 89 اعداد نخست = فصلهای اولیه 97. زندگی روزمره، اگر از دیدگاه خاصی دیده شود، میتواند مناقشه را برای یک رمان محرمانه ارائه دهد.

مشاهده لینک اصلی
** هشدار اسپویلر ** این کتاب را در یک روز خوانده ام. من در یک کتابفروشی مقطعی در تورنتو بودم (به همین ترتیب بارنز و نوبل به آمریکایی ها در جمعیت) و به هر حال من فقط در حال مرور کردن، تلاش برای کشتن زمان بودم. وقتی ناگهان این نمایش خوب کتاب قرمز را با یک سگ برهنه روی جلد دیدم دیدم. همانطور که همیشه به رنگ های روشن و اشکال عجیب و غریب جذب شدم، آن را برداشتم. فقط حدود 250 صفحه یا بیشتر است. من پشت جلد را خواندم و جالب بود. من از طریق صفحات تلنگر شدم و متوجه شدم که بیش از یک میلیون فصل دارد. من دوبرابرانه جذاب بودم بنابراین من به دیوار دور کتابخانه رفتم تا بنشینم و چند صفحه را بخوانم. من همیشه این کار را انجام می دهم تا اطمینان حاصل کنم که من پولی را که در کتابی باقی نگذاشتم جز یک پوشش جادویی نداشتم. (من همین کار را در سینما انجام می دهم - اگر من 20 دقیقه اول را دوست ندارم، بازپرداخت می کنم. رستوران ها نیز: اگر من ده نیش اول را دوست نداشته باشم، من در لایحه قدم می زنم). این یک کتاب نوشته شده توسط یک روانشناس رشد کودک است - من فکر می کنم که اصطلاح مناسب ... - به هر حال، یک پزشک که با جوانان به چالش ذهنی و ذهنی کار می کند. این رمان، داستان اول شخص است که توسط یک پسر پر جنب و جوش در انگلستان نوشته شده است که یک روز صبح از خواب بیدار می شود تا سگ همسایه خود را بر روی چمنش پیدا کند. معلم پسر می گوید که او باید درباره حادثه ای که او مشتاقانه انجام می دهد بنویسد. بنابراین ما اولین @ @ @ @، Incident Incident از سگ در زمان شب @ هستیم. او نقش بازرس و تلاش برای حل رمز و راز را به عنوان شرلوک هولمز انجام خواهد داد ... البته، اگر می خواهید به نوشتن یک کتاب، به این معنی که او می تواند کنترل. او از روش کتاب های دیگر شماره های فصل که به طور متوالی افزایش می یابد (1،2،3) متنفر است. او ترجیح می دهد اعداد اول و فصل خود را در اولویت های متوالی شماره گیری کند - بنابراین، در پایان کتاب، شما خواندن فصل 123،314،124 و یا هر چیز دیگری (من هیچ مرد ریاضی؛) در حال حاضر، او نیز در مورد چیزهای دیگر در زندگی خود و از طریق چشم انداز او شما می توانید برخی از لحظات تند و تلخ بشر واقعی و بدون مانع: راه پدر و مادر خود را به دلیل دولت او شکست، چگونه او تمام این رویاهای در مورد کسی که بزرگ است و رفتن به یک کالج عالی، حتی اگر شما می دانید که وضعیت او هرگز به آن اجازه نخواهد داد. به هر حال. من این جلد کتاب را برای پوشش نشستن در طبقه کتابخانه های این بخش تقدیم می کنم. در پایان آن، چشمهایم را کاملا برافراشتم. هرگز در زندگی ام خیلی گریه نکرده ام در حقیقت، همانطور که من این را تایپ میکنم و به آن داستان فکر میکنم، من روی صفحهکلیدم (و من در دفتر من!) افتادهام. با این حال - این ها اشک های شادی هستند. پسر این کار را می کند او می تواند هر کاری را انجام دهد این کتابی پرطرفدار است که تا به امروز خوانده ام. من این کتاب را به هر کسی که احساس می کند هر چیزی عمیق درون آن است توصیه می کنم.

مشاهده لینک اصلی
زباله مطلق به راحتی بدترین کتاب را در سال 2008 بخوانید و مطمئنا یکی از مدعیترین کتابهای بدترین کتاب است. این تلنگر افتخار افتخاری را به افتخار کتاب Whitbread معتبر از سال افتاد، و در حالی که من به هیچ وجه ایده ای ندارم که به چه چیزی مربوط می شود، من به شدت از ریشه کن کردن این جایزه خارق العاده و مصلوب شدن هر کسی در کمیته انتخاب است که این smegma مضطرب را نامزد کرد. این کتاب به طور برجستهای در مغازه های بسیاری دیده می شود (شاید Mayhap Oprah در حال حاضر آن را به عنوان کرایه ارزشمند تأیید می کند)، بنابراین وقتی یک کپی را در یک فروشگاه مجدد برای \"فیتیتی سنت\" دیدم، برخی از مکنده های ضعیف را در آنجا دیدم به نوعی موفق شد ثابت کند که کمتر از ارزش دلار ارزش دارد. این هم جادو و شیرین بود، حتی اگر کتاب منفجر شد، احتمالا آن را در eBay تخلیه کردم و توانستم پولی را از این معامله بگیرم. در آن شرایط من اولین خانه من را در سال 2008 میگذارم؛ مردمان من خیلی افتخار می کنند که ماهیت ذاتی من را در نهایت ببینند. من این کتاب را نمی فروشم، زیرا وجدان من نمی توانم کسی را که خیلی بد است خراب کنم. من به جای آن برای استفاده از آتش سوزی بعدی که در کمپینگ شروع می کنم، استفاده می کنم. این را می توان با توجه به آن که من آن را در حالی که کمپینگ در آخر هفته آخر هفته یادبود خوانده می شود، دیده ام، و من می توانستم از این قانون در آتش در آن زمان منفجر شد، مگر اینکه من تا آن زمان به خانه رانده نشدم. همچنین، من چیزی برای خواندن ندارم. می توانم بگویم که این کتاب یک چیز را به من آموخت؛ من به طور مهمی قول می دهم تا کتابی را که لذت می برم در حالی که از جهان خارج از جهان خارج می شود، تحمیل کنم. این در مورد سومین بار است که ما کمپینگ را ترک کردیم و فقط به آرزوهای من احتیاج داشتیم، اما اگر به معنای از دست دادن این حادثه عجیب و غریب بود، شروع به خواندن کتاب مقدس لعنتی کردیم. â € خیلی کمتر، در طول این سفر کمپینگ ناخوشایند، Midwest کاملا با آب و هوای نامطبوع از همه نوع چکش بود. Tornados الاغ را از ایوا جدا کرد، هر دو ویسکانسین و ایلینوی به این نکته رسیدند که اگر من در واقع خواندن کتاب مقدس را در نظر داشتم، ساختن یک کشتی را مد نظر داشتم، میشیگان توسط \"گلوله ای رعد و برق\" ویران شد و رعد و برق و ایندیانا خوب است، ایندیانا بدون توجه به آنچه آب و هوا است، حتی اگر در یک رویداد شبیه به گناه عجیب و غریب افسانه ای در Tunguska، آن را فقط می تواند به جای جایی کمی جالب برای ساکن شدن. به جای کمیک، اردوگاه دارای تعداد زیادی از مسافران â € ~seasonalâ € (همچنین تمام hicks) که فقط در تریلر خود را، chilling ورزشی و گرفتن همه به برخی از Kid راک استخر. در حالی که گرگ ناحیه این منطقه را برافروخت، طوفان های طوفان، یک غول حماسی را به راه انداختند، و تونادو ها را لمس کرد و مردم را به قتل رساند. â € œGit ر انجام! گیت در مورد â € ~ereâ € â € آنها hooted آب و هوا، ظاهرا به این واقعیت که زندگی آنها به طور بالقوه در معرض خطر است. در این شرایط هیچ کس نتوانسته بود روی یک پیراهن قرار بدهد، به نظر می رسید کاملا محتوی کولر خود را بپوشاند و 12 بسته Coors خود را خالی کند و بچه های مشتاق و بی روح خود را در حال حرکت در اطراف پابرهنه نگذاشتند، خداحافظی از ذات الریه باید خدا باشد (برای بعضی از دلایل نامعلوم) که روح خود را با قاعده خود نپردازد. زنان، عمدتا باردار، نیز بی نظیر بودند، بطور ناخودآگاه گزارش هایی از ناحیه ناوهای پسر نزدیک را که کشته شده بودند، نادیده می گرفتند و همچنین کوئرلر را خسته کننده می دانستند، که مطمئنا فقط به اطمینان خاطر می انجامد که نسل بعدی پرندگان خزه ای که از Elkâ € ™ s الیس، ایلینویز به همان اندازه که به عنوان پیشگامانشان مایه تاسف است. برای مخلوط کردن با بومی ها، من بالای سر من انداختم، کفش هایم را لگد زدم، قبل از برداشتن بینیم، آجیل هایم را خشک کرد، و ادامه نوشیدنی را انجام دادم، در حالی که با باد با سرعت 90 مایل در ساعت عمل می کرد، در حالی که با هر نوع بارش . به هر دلیلی، من هنوز با سوء ظن توسط مردم محلی در نظر گرفته بود، و تا بعد از آن بود که من متوجه شدم که سرنخ که آنها را برانگیخته است که من یکی از آنها نبود، عمل خواندن بود. من تعجب می کنم که وقتی که این اعمال خوشی را درک می کنند، آنها متوجه هشدارهای عمومی جراحان مبنی بر اینکه سیگار کشیدن و خوردن غذا نباید عادی باشد برای پیشگویی در قبیله اش است؟ این واقعا مشکل من نیست، اما به نظر می رسد که من فقط چند صد مایل دور زندگی می کنم. به عنوان یک پاداش برای هر کسی آن را در این پیش بینی مشتاق چیزی که ممکن است شبیه به منطق به همین دلیل «حادثه عجیب و غریب» به طوری که خیلی بد (در برآورد من)، من در حال حاضر آن را ارائه. من نیز می خواهم توجه داشته باشم که انتظار ناراحت کننده ای که از یک گردباد بریده می شود حدود پنج صد بار لذت بخش تر از این کتاب است. بنابراین بخشی از بررسی را آغاز می کند که فرض می کند والدین افراد مبتلا به اوتیستیک در سراسر جهان توصیه می کنند که من خودم را فریب دهند، که فقط می توانم آنها را بفهمم که در صورت امکان، من نمی خواهم در مورد مقادیر بسیار خوبی که می بینید اگر توهین ساده ای را به شما تحمیل کنم، به چیزی بیشتر توجه کنید ...

مشاهده لینک اصلی
اگر شما بخواهید یک کتاب عالی درباره اوتیسم را در یک فرد جوان بخوانید، مارسلو را در دنیای واقعی خواندید، این را بخوانید. . این کتاب مانند شبیه هیلاری است - شما می توانید بگوئید که واقعا تلاش می کند تا تمام جوایز را به دست آورد، اما درون آن قلب ندارد. و در عین حال هر کس آن را می خورد. C0ME ON! هیچکس دوست ندارد خرابکاری کند.

مشاهده لینک اصلی
این کتاب منحرف ترین است که تا به حال خوانده ام. سعی کنید آن را در یک نشست خواندن - آن را کاملا با سر خود را فاک و شما را فراموش کرده ام که چگونه طبیعی است.

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب ماجرای عجیب سگی در شب


 کتاب گروگانگرفتگی
 کتاب گروگانکشتگی
 کتاب صبر کن تا هلن بیاد
 کتاب همسایه بغلی 2
 کتاب مجموعه پائولو کوئلیو (7 جلدی با قاب)
 کتاب هرگز به سنجاب اعتماد نکن