کتاب مارتین ایدن

اثر جک لندن از انتشارات دنیای نو - مترجم: محمدتقی فرامرزی-معروف ترین رمان ها

مارتین ایدن، ترجمه: «محمدتقی فرامرزی»، نشر: «تهران، دنیای نو»، چاپ نخست سال ۱۳۸۷ هجری خورشیدی، چاپ دوم نامشخص، چاپ سوم سال ‬۱۳۸۹ هجری خورشیدی، چاپ چهارم سال ۱۳۹۲ هجری خورشیدی، در ۴۹۴ ص.، شابک: ‬978-964-172-003-4


خرید کتاب مارتین ایدن
جستجوی کتاب مارتین ایدن در گودریدز

معرفی کتاب مارتین ایدن از نگاه کاربران
757. Martin Eden, Jack London, first published 1909
عنوان یک: «مارتین ایدن»، ترجمه: «ا. دوس‍ت‍دار»، نشر: «تهران: علمی، چاپ نخست سال ۱۳۳۵، چاپ دوم 1347 هجری خورشیدی»، در ۲۹۴ ص، شابک: ندارد
عنوان دو: «مارتین ایدن»، ترجمه: «محمدتقی فرامرزی»، نشر: «تهران: تندر، چاپ نخست ۱۳۶۲، چاپ دوم ۱۳۶۸، هجری خورشیدی» در ۴۱۴ ص. شابک: ندارد
عنوان سه: «مارتین ایدن»، ترجمه: «محمدتقی فرامرزی»، نشر: «تهران، دنیای نو، چاپ نخست سال ۱۳۸۷ هجری خورشیدی، چاپ دوم نامشخص، چاپ سوم سال ‬۱۳۸۹ هجری خورشیدی، چاپ چهارم سال ۱۳۹۲ هجری خورشیدی»، در ۴۹۴ ص.، شابک: ‬978-964-172-003-4
عنوان چهار: «مارتین ایدن»، ترجمه: «فریدون حاجتی»، نشر: «تهران، آرمان، چاپ نخست سال ۱۳۵۴ هجری خورشیدی»، در ۲۱۸ ص.، مصور. شابک: ندارد
عنوان پنج: «مارتین ایدن»، ترجمه: «فریدون حاجتی»، نشر: «تهران، دبیر، سال ۱۳۸۹ هجری خورشیدی» در ۱۲۸ ص.، شابک: 978-600-5955-37-8

موضوع: داستانهای آمریکایی - قرن ۲۰ میلادی
نقل از متن: «تو را به خاطر آنچه هستی، آنچه بودی و حتی به خاطر راه­هایی که پیموده­ای دوست می­دارم». پایان نقل
مارتین ایدین، داستانی از زندگی ملوانی ست از قشر فرودست جامعه. جوانی که از یازده سالگی به دنبال نان دویده، درس را فراموش کرده، به زندگی کارگری خو گرفته، ملوان شده و نوعی از زندگی بی قید را تجربه کرده، به دریا رفته و با پول بازگشته، چند ماه در خشکی سپری کرده، و باز سفری دیگر را آغاز کرده البته آنگاه که پولش ته کشیده است. علاقه­ی بسیار به خواندن کتاب و شعر دارد، هر کتابی را که به دست آورد، می­خواند. رویدادی او را با «روت» دختر یک خانواده از اشراف آشنا می­کند. «مارتین» دل در گرو عشق می­نهد، و تلاش دارد تا پایگاه اجتماعی خویش را دیگر کند. جهشی کند از قشر فرودست به فرادست، به همت عشق. در این تلاش آموزگارش «روت» است. اما روح سرکش «مارتین» را نگارش است که آرام می­کند. می­داند که نویسندگی برای او نان نمی­شود. داستان زندگی ادامه می­یابد. کار می­کند و می­خواند و می­نویسد. به دریا باز می­گردد، رخت شوی می­شود، و به فروش داستانهای خویش می­پردازد. بخت اما با او یار نیست. با آنارشیستی به نام «برسیدن» آشنا می­شود، عقایدش تغییر می­کند و هدفش نیز. «برسیدن» او را نصیحت می­کند که به دریا بازگردد، کار بدانجا می­رسد که جدایی از «روت» را، از او می­خواهد. می­گوید: «زنی بزرگ و بی­قید را برگزین، زنی که به زندگی لبخند می­زند، و مرگ را به سخره می­گیرد، و تا جایی که از دستش برآید به عاشقش عشق می­ورزد. چنین زنانی وجود دارند، و تو را، به اندازه­ی هر یک از این دست پروردگانِ بزدل بورژوازی، خواهند پرستید». ص 348،. «برسیدن» او را با گروهی آشنا می­کند، که بی قیدی را، به لذت بورژوا بودن فروخته­اند. مارتین، دیگر همان مارتین سابق نیست، اما همچنان عاشق «روت» است، اما از هر آنچه «بندهای بورژواری» می­خوانند، نفرت دارد: «از انسان­هایی که دانش­شان را به گور سپرده­اند»، و «بدون خواندن یک نقد، یا اصل مطلب، به صرف بودن از طبقه­ی بالاتر، خود را محق در نظردادن می­دانند». دراین گیرودار صحبتش در یک جمع سوسیالیستی دردسرساز می­شود، و برای مدتی «روت» را از دست می­دهد. در همان روزهاست که «برسیدن» هم می­میرد. تنها می­ماند، اما بخت دوباره به او روی می­کند، و کتابهایش به فروش می­رسند. مارتین منزجر از بورژواها، خود را در آن طبقه می­بیند، دست از نوشتن برمی­دارد. اکنون با سئوال بزرگوارتری روبروشده، و باید پاسخش بیابد، از خود می­پرسد: «انسان­هایی که امروز او را از خود می­دانند، در سال­های فقر و بدبختی او کجا بودند»، و ادامه داستان همین سوال است. ایدین اثر ماندگار «جک لندن است» شاید خودنوشتی از زندگی او باشد، «جک لندن» این اثر خود را خواسته یا ناخواسته، تقدیم به تمام کارگران می­کند، از دیدگاه او، آن­ها تنها کسانی هستند که: «بودن برایشان معنای متفاوت از منفعت دارد، و زندگی را با لذت و در سختی می­گذرانند، ...». ا. شربیانی


مشاهده لینک اصلی
مارتین ایدن رمان جک لندنه که در لیست ۱۰۰ کتاب قرن مجله «ل موند» هم اومده. رمان در مورد پسری بنام جک لندنه که میخواد خودشو از طبقه کارگر بکّنه. این کارو با برای خودش تو خونه کتاب خوندن انجام میده. در این داستان یک عشق هست و یک پروسه و یک پایان لافکادیویی و بنظرم کمی نامتجانس با بقیه کتاب.
این کتاب با عشق شروع میشه، مارتین از طبقه فرودست میره خونهٔ کسی از اون طبقه دست‌نیافتنی دیگر و عاشق دختر اون خونه میشه. شروع کتاب وحشتناک پاپه، من تجربه رمان زرد زیاد دارم و این شروعرو براحتی میشه بجای شروع یک رمان زرد جازد. این پاپ بودن کم‌کم کمرنگ میشه ولی تا آخر کتاب همراهمون هست. و بعشق این دختر شروع میکنه گرامر انگلیسی خودرا تصحیح کردن و مطالعه کردن. و با دنیای مطالعه آشنا میشه. شاد و خندان و پرانرژی میخونه و میخونه تا از دانش اون دختر که دانشجو هم هست جلو میزنه و بقلهای فضل میرسه. اون پروسه که ازش حرف زدم همینه و بخش اعظمی از کتابرو اشغال میکنه. درین پروسه مارتین از صفر و از غلطهای فاحش نگارشی شروع میکنه، میخونه و مینیسه و نهایتا نویسنده‌ای میشه که بازار نداره. در پایان کتاب نویسنده موفقی میشه ولی این موفقیت پیش چشمش نمودی نداره و نهایتا حس میکنه نه مال طبقهٔ خودشه نه مال طبقهٔ اونها و یک وصلهٔ ناجوره و ادامهٔ ماجرا.
کل ماجرا بنظر من خیلی سطحی میاد. اسم جک لندن رو که یک کم سرچ کنید میبینید سوسیالیسته. حتی یه مقاله هم داره باسم چطور سوسیالیست شدم. بنظرم واقعیت در داستانش رو فدای چیزی کرده که حتی طرفداری از سوسیالیسم هم نیست. بنظرم تبلیغ اشتباهی میکنه که یک نفر رو از اون وضعیت بمنتقد کانت بودن میرسونه. بنظرم اگه کمی برخوردش با ماجرا جدیتر و عمیقتر بود باین فکر میکرد که اصلا کسی از اون طبقه راهی بپیشرفتهای این شکلی داره که بخواد براش بی‌نهایت تلاش کنه. آیا آدمهایی که باید کتشونرو گرو بذارند تا بتونند سیب‌زمینی بخرند میتونند اینطور پلهای ترقی رو طی کنند و آدم فهیمی بشند و اگه اصلا بتونند باین درجه برسند میتونند آدم سالمی هم باشند یا نه. اگه این پیشرفت باین شکل ممکن بود که فوق‌العاده بود و نابرابریهای این دنیا نصف میشد.
تنها یکجا هست که مارتین یک کاری در خشکشویی میگیره که کمرشکن و با ساعات طولانیه. اونجا مارتین فراموش میکنه که کتاب بخونه یا اصلا فکر کنه. فکر میکنم اون دقیقترین تصویری باشه که میشه از دنیای واقعی داد.
He was self-repelled, as though he had undergone some degradation or was intrinsically foul. All that was god-like in him was blurted our. The spur of ambition was blunted; he had no vitality with which to feel the prod of it. He was dead. His soul seemed dead. He was a beast, a work-beast.
که در همین قسمت درخشان یاد اون پروسه میفته و احساس خشم و حماقت میکنه. یاد مجموعه شعرش میفته و دوست داره آتیشش بزنه ولی حتی حال اینم نداره.
He would have burned the @Sea Lyrics@ on the spot, but his will been strong enough to set them aflame. There was the engine-room, but the exertion of carrying them to the furnace was not worth while.
این بخش خیلی خیلی کوچکی ازین کتابرو در برمیگیره و بقیه ‌ش همون روحیهٔ کنکور و پشتکار که گفتم رو داره. من خودم از علاقه‌مندان پروسه هستم، دوست دارم تقلا و رشد یک چیز رو نگاه کنم. برای همینه که دوست دارم بازی استراتژیک کنم و شهرمو بزرگ کنم و دورش حصار بکشم و برج مراقبت بذارم. درین کتاب هم همین جریان وجود داره ولی پیامی که میده تقریبا عصبانیم میکنه.
در نهایت داستان مارتین آدم بی‌انگیزه و غمگینی میشه و پشت پا بهمه‌چی میزنه و بکار خیر و مهمونی رفتن میپردازه. درین پایان محبوبیت و ارتباطش با وضعیت مالی نقد میشه ولی باز هم سطحیه. خوبه ولی به ازین باید. بنظرم کل کتاب خیلی حالت تبلیغ کنکور داشته و با پایانش زور زده کمی ادبیش کنه (چون تصویرش از پایان یک اثر خوب ادبی چنین پایانیه).
متن رمان انگلیسی استاندارد و حتی رسمی و روزنامه‌ایه. ادبی بودن خاصی نداره و اگه داره در چارچوبه و چیزیه که میشه در ستونهای روزنامها هم دید. بیشترمیخواد داستان بگه تا ادبیات ادبیات باشه.
در نهایت دیدی که درین رمان جریان داره خیلی سطحیه ولی بطور کلی کتاب سرگرم‌کننده‌ایه. گاهی از ریتم میفته ولی دنبال کردن اون روند جالبه. میشه تو یه تعطیلات خوندش و لذت برد.

مشاهده لینک اصلی
این یکی از بهترین کتابهایی است که تا به حال خوانده ام. تلاش قابل توجهی از جک لندن در تشریح تکامل افراد به عنوان آنها بر روی مسیر روشنگری اتفاق می افتد. مارتین ادین (M.E.-- اشاره به شناسایی نویسندگان با قهرمان؟) یک ملوان roughneck است که کور و با زیبایی درونی و بیرونی یک زن که او ملاقات می کند، اما این فقط آغاز است. به دنبال چشم های او گرفتار، @ glimpses روح و یک نگاه اجمالی از خود را نیز. @ حالت سابق خود را به پایان رسید. در سراسر داستان سفر خود را به عنوان یک پیشرفت معنوی و اخلاقی است که او را از تاریکی غرق غار سابق خود را از زندگی و ورود به دنیای حقیقت و عشق است که بیش از حد سفید گرم در تابش برای ضربه های خواب آلود او استفاده می شود به تماس با چشم او. او خود را از طریق مسیر شخصی خواندن کتاب ها (بدون در نظر گرفتن ابتدا، اما در زمان تبدیل شدن مستقیم و عمدی) خود را آموزش می دهد، و او به زودی او بالاتر از حتی همتایان خود را در نظر گرفتن فلسفه و اعتقادات علمی بالا می رود. @ و بنابراین شما از گل، مارتین ادین، ... و شما چشم خود را در یک روشنایی عالی، شانه های خود را در میان ستاره ها ... و بالاترین میراث از تمام قدرت های که می شود، پاک کنید. @ او به سرگیجه ارتفاع توسعه فرهنگی و توانایی ذهنی ... اما در نهایت خود را در تنهایی و تپه فرو می ریزد. او پنجره هایی از محوطه های پر از وجود خود را باز کرده است و با تکمیل راه خود را از این دنیای جدید که کشف کرد، پیدا می کند که از همه زندگی بیرون و هر چیزی که احتمالا دوباره او را خوشحال می کند، کاملا مهر و موم شده است. او حقیقت را پیدا کرد، اما عشق را از دست داد ... و سرانجام با تصمیم گیری درباره آنچه که با آن همه کار می کند، مبارزه می کند. پاسخ او شما را شوکه خواهد کرد

مشاهده لینک اصلی
@ البته آن زیبا بود؛ اما چیزی بیشتر از زیبایی در آن وجود داشت، چیزی که بیشتر از همه پر زرق و برق بود که زیبایی را به دستش داد. @ این شگفت آور است که چقدر طول می کشد تا این کتاب را هضم کنم - و من این را فقط به خاطر ستایش می گویم. صادقانه بگویم که آن را مانند من نمی دانم که روند کامل شده است؛ من اعتقاد دارم که بهترین کتابهایی هستند که شما هرگز به طور کامل هضم نکنید، آنهایی که در هفته ها، ماه ها، سال ها، و برای همیشه مضطرب می شوند، اگر این چیزی است که طول می کشد. و بهترین کتابها، همچنین، آنهایی هستند که به نظر می آیند اما آینه اندکی از خودشان هستند - و اغلب از آن، بسیار به دلخواه خود، شرم، شرم آور و کوچک و ترسناک داخلی خوشحالم. برای من، مارتین ایده هر دو بود. مارت جوان مارتین ادن: یک ملوان، یک عادت کننده، یک بی سواد، یک آقای هیچکسی، برای یک چیز نبود: حساسیت بی حد و مرز و حساسیت به زیبایی. مارتین ادن را می توان در بسیاری از (تقریبا) احترام گذاشت، اما نه این. او ممکن است قادر به تعریف فرهنگی و پیچیده ای از هنر باشد یا فکر نمی کند، اما فقط می داند. او می گوید که او فقط در جرات هایش می داند، هرچند نمی تواند بتواند بیشتر از آن توضیح دهد. او از استعاره ای استفاده می کند که بلافاصله به قلب افتاد، احتمالا به این دلیل که من آن را نه تنها به طور قابل توجهی به نقطه، بلکه همچنین سوزش، غم و اندوه، و این چیزی بود که گیر کرده بود؛ آن می رود، @ در خواب خورشید اغلب نجوا و لرز در خواب، اما آنها قادر به گفتن آنچه که آنها را دیدم که آنها را نجوا و پوست کرد. او اغلب تعجب کرده بود که آن چه بود. و این همه او بود، یک سگ در خورشید در خواب بود. @ من فکر می کردم همه بودند، کمی، مانند سگ ها در خواب در آفتاب. مارتین ادن با هدف ستاره ها، به دنبال بیان غیر قابل بیان، برای بریدن انسان ها از پوست خود است؛ اما ما همه چیز کمی مانند مارتین ادن، مانند این سگ مبهم، هر دقیقه زندگی ما است؟ من، مطمئنا، به طور مداوم احساس می کنم. من به طور مداوم احساس می کنم که من خیلی چیزها را می گویم و هرگز مدیریت نمی کنم. و ناامید کننده و بسیار ناخوشایند است. اما من حدس می زنم که با آن زندگی می کنم، با خاموش کردن ارتباطات بی پایان ما، با ضرب و شتم در اطراف بوش، با نزدیک بودن، اما هرگز واقعا وجود دارد. بله، من احساس می کنم این یک تعریف خوب از چیزی است که مارتین ادین دارد: نزدیک است، اما هرگز واقعا وجود ندارد. او یکی از لژیونهای زندان @ @ @ hoodlum @ است، اما او مطابقت ندارد: او بیش از حد آگاه و بیدار است، تقریبا به طور جرم و جنایت (بنابراین اگر خانواده اش یا بخشی از آن، تقریبا او را رد می کند) . اما حتی بعد از آنکه او به عنوان یک دانش آموخته می شود، یک نویسنده معروف، زمانی که او در نهایت مجاز به طبقه های بالاتر می شود، نمی تواند نادیده بگیرد که او هم به آن تعلق ندارد، همانطور که اگر هنوز او را ندیده بود کمی از خاک زیر او ناخن، یا نه، به عنوان اگر این واقعیت است که آنها هیچ، هرگز تا به حال هیچ، هرگز، همیشه می تواند به خوبی با او نشستن است. من می دانم که لندن قصد ندارد او را بت پرستان کند و من آن را بت پرستی نمی کنم (بدیهی است، یا آنچه که من می گویم، اصلا حس نمی شود) اما من خودم را در او می بینم. من خودم و شما و شما و همه را میبینم، و خودم را به عنوان تیتان منفی در ذهنم میبینم. آیا لندن برای این کار قصد دارد؟ من نمی تونم بگم، اما مطمئنا از Martin Eden سپاسگذارم. @ Saints in the afternoon - آیا می توانستند چیزی جز عادلانه و خالص باشند؟ به آنها ستایش نکن. اما مقدسین در لجن آه، این تعجب جاودان بود! این همان چیزی بود که ارزش زندگی را در آن به وجود آورد. @ من این کتاب را فراتر از کلمات دوست داشتم، و به همین دلیل من بیشتر از آنکه بیشتر این بلببرینگ بی معنی را به آن متصل کنم، شرمنده تر خواهم شد. غم انگیز و وحشتناک و آسیب دیدگی آن (در ذهن من مارتین ادن یا؛ کلث) و گسترده و شاهکار آن است. بنابراین درخواست من این است: با مهربانی با آن رفتار کنید، حتی اگر این کار را برای شما انجام دهد. به سادگی نمی داند که بهتر است.

مشاهده لینک اصلی
اولین کلمه ای که من در یک رمان جستجو کردم، استفاده از کلمات و زبان حرفه ای است. من نویسنده داستان هستم بعضی از دوستانم اغلب مکانیک را پیدا می کنند، همان ها هستند. مارتین ایده اولین کتاب خواندن جک لندن بود. داستان آغاز داستان بود. باید اعتراف کنم که مبارزه قهرمان اصلی کتاب مارتین ادن و داستان ملودی رمان من را به صفحات اول کتاب بستند . اما iåÿt من گفت، و یا کلمات / زبان öNeml او، در به طور مستقیم در بای، شاید اولین kitabä ± ± ترانه سرا ã¼ã§t نیروهای نظامی در bã¶lã¼mã¼n من برخی از زبان ساده، uninspired آمد. این احتمالا به این دلیل است که کتاب پس از یک رمان داستایوف منجر شد، من نمی دانم. اما پس از آن، به طریقی که دقیقا نمیدانم چطور بود، شروع کردم که سادگی را در پشت آن دوست دارم. بیشتر به طور مستقیم، آن سادگی dediäÿ حادثه من sonralarä ± سادگی / دروغ ± NLA ± ک به عنوان gã¶r به و دروغ ± NLA ± آیا ± کتاب از AKAI ± کای ± LA ± ک کف فوق العاده است می ± آیا ± نار ± به گره baåÿladä ± متر. نویسنده در حال حاضر خوانندگان قفل او جنس نفیس دو طبقه گرفتن تیم ± (یک kiåÿisel geliåÿ آرتا داستان من ± همچنین یک عشق انجام داستان خیره)، به وضوح با قناعت ± SA ± yla این داستان öN به Ã§Ä ± بیان به سود amacä ± yla kullandä ± آیا احساس کردم که اگر کلاه پیچ را نگه داشته باشم. پس از همه، داستان، زبان و داستان همه شروع به تغذیه یکدیگر می کنند. داستان طولانی رمان است که با لذت زیادی خوانده ام. من همه را توصیه می کنم

مشاهده لینک اصلی
مارتین ایدن ± 2 ماه kitabä من در میان هر okuduäÿ من در DünyasÄ خود من okuyuåÿu ± نار ± N SA ± نار ± rlarä ± punkt hapsetmiåÿ، ± kitabä N kapaäÿä ± نار ± هر kapattä ± آیا ± متر KA ± حتی اگر مدتی در حال حاضر مارتین یک کتاب بسیار ویژه است که حاوی ادن نیست. خواندن شخصیت مارتین ادم باعث می شود کمی از یک تکه زندگی را احساس کنید. بسیار ã¶zgã¼n ... البته خود yaåÿadä کلارا ± ± ± NA yaåÿamä تیم مثل چیزی که مردم در حال رفتن به ویندوز XP ã¶zgã¼nlã¼k bambaåÿk به این اندازه است. جامعه Punkt در birka㧠نار SA ± ± ± F atladä پس از تخیل آیر hiã§b مانند بدون ettiäÿi ما آیا ± ± ± نار حتی öZleme بر خلاف راه قدیمی ما از توصیف aã§tä ± ± ± ± آیا yor برای NAR یک دست. دست diäÿ aåÿkä ± N چگونه doäÿr olabileceäÿ sorgulatä ± خسته، yã¼ksel به ویندوز XP با انجام ± مرد fedakarlä ± کلارا ± N در نهایت بر چه deäÿebileceäÿ، ± hayatä N هر دو yã¼zã¼nã¼ پر از امید و hissiyatsä ± Z ارائه شده توسط ± نار ± åÿekil وصف ناپذیر در انتقال ± yor.mart شخصیت عدن، ± okunmasä و ã¶äÿrenil چرا که در hayatä ± N تحت شخصیت لازم باشد zorluklarä ± از سمت بالا ± TAA ± صعود insanlarada ± N yaåÿadä ± آیا ± او ارائه می دهد hissiyatä عمیق ± åÿekil شگفت انگیزی در چشمان خود را. مارتین ± edenä istediäÿ شما می توانید مرجع بر روی زمین، زندگی خود را مواجه ± استفاده از ماه ± نار ± شما می توانید خود را با افرادی که شما را در درک بیان، اشتیاق خود را به عشق شما انجام آیه ± ک olduäÿ بازتاب خود را بر روی تی ± انسان می تواند، خود fedakarlä ± کلارا ± نار fedakarlä ± خود ± کلارا ± شما ممکن است متصل شوید، می توانید بیخوابی خود را با او به اشتراک بگذارید. مارتین ادن یک شخصیت بزرگ و فوق العاده غنی است. در این روش، هر فرد احساس می کند مانند او می تواند نگه دارید از یک parã§asä بازار خواندن ± ± ± bana.b انتخابات kitabä çOk من را لمس بشکند. گاهی اوقات من با او هستم، من از او حمایت، من می خواستم او را به نه شادتر ± ± نار baåÿarä LA ± ± ± متر olabileceäÿ خود را به INANDA؛ و گاهی اوقات من باید به زمین خود SA ± ± N، فلسفه خود را به زمین Ã§Ä ± ± ± متر Ktai، من eleåÿt خود inatã§ä ± LA نار ± ± ± آیا و من üZ من متنفر بودم. برخی افراد به من بسیار علاقه مند شدند: در طول زندگی من، عشق باز شده است. Sevgiye پر است عشق نیاز اساسی به وجود است. اما او عشق را نشان نداد و او در زمان شرکت کرد. او حتی متوجه نشده بود که او نیاز به عشق دارد. او قبلا نمی دانست ناسا ± L فقط از Sevgi سازمان ملل متحد بیان edildiäÿ gã¶rmã¼åÿ، yã¼reäÿ رقص ± yã¼، و انباشته شده و چه مقدار Güzel dã¼åÿã¼nmã¼åÿtã¼ muhteåÿe olduäÿ چیزی. بعضی از مردم احساس کردند که آنها تنها نیستند: آنها نمی توانند وارد رفتارهای جعلی شوند. همانطور که این پوشش را نمی توان شکسته، طبیعت خود را از بین برد. تقلبی و iã§tenliksiz اعمال هیچ جایی برای ± AY onda.ä درجه سانتی NS آن بحث بود، ± آیا ± در حالی که من از آنها uzaklaåÿtä ± R علت خطا rlattä ± است ±: کمتر طلا خورشید hiã§b در ± دلیل آن این است تنها beäÿeniy او را به عنوان ã§oäÿunluk tã¼rdeåÿ من یا beäÿen شود من لازم نیست آن را تقلید کنم، بنابراین من معتقدم که لازم است. من قصد دارم مد را به طریقی که استقبال یا نا آشنا است، دنبال کنم. à ‡ متر ± tattä من aresizliäÿi، من دست به این دلیل gerã§ekleåÿmediäÿ چه من می خواهم مردم را به Raay مرد می سازد مرد fedakarlä ± ± ± N کلارا ناسا rladä ± ± ± بازدید کنندگان متر sonu㧠verdiäÿ خطا. بنابراین اندی çOk ã¶äÿr چیزی که این کتاب از آنچه که من توضیح دهد، چه بازیگر من ebeliäÿ از همه به دلیل اینکه در جک لندن تیم ± به شما بگویم در حال حاضر. قبل از خواندن این کتاب، این کتاب معنای بسیار خاصی برای کار من دارد. من نمی دانستم که این در کل کتاب چیست. من فقط می دانستم که به دلایلی خوانده ام. در حقیقت، در انتهای کتاب، متوجه شدم که این چه چیزی است. او مرا ساخته است که مارتین ادن را به من بفهماند ... و من هم اکنون می توانم این کتاب را بخوانم. در واقع انتقال او threadsafe ± aytam ± آیا ± این sã¶z از اسلا ± N که در آن زمان اگر من حتی جک londonä ± bilmiåÿ N یک بار دیگر از آیتم gã¶rã¼n (öYl بلوغ انتقال تیم ± که!) Even'm حیرت زده کرد. و من هستم تیم à ‡ ± ã¼nkã¼ مشرف به aã§ä زندگی ± متر از ã¶ã¼tã¼rã¼ هکتار ¢ لا ¢ من این پایان نمی پذیرد. به طور کلی، هر کتاب، اما اگر بحث ویندوز XP، یک کتاب می تواند یک کمی از bã¶yle ã¶lã¼msã¼z اما با من از آن بود. بله، دو این kitabä ± sã¼rdã¼ ماه به پایان برساند، ولی بدون عجله به مدت دو ماه enunciating tattä آیا این kitabä ± ± ± N آیا لذت کامل بردن از yaåÿadä ± متر. شاید برخی از کتاب ها زمان را بخواهند، چه فکر می کنید؟

مشاهده لینک اصلی
در بررسی ترکیبی من از Call of the Wild / White Fang، نظر خودم را مطرح کردم (همانند یک مبانی رایج مشترک) که در لندن است. مانند برخی از متخصصان دیگر، بهتر است در تصویربرداری از شخصیت های حیوانی از انسانها بهتر باشد. این قضاوت بر اساس خواندن پیش از پنج رمان او و تعدادی داستان کوتاه بود. اما پس از خواندن این رمان، قضاوت آن باید مورد اصلاح قرار گیرد؛ هیچ شخصیت حیوانی در اینجا وجود ندارد، وظیفه اش مشخص شدن است. مطمئنا، شخصیت عنوان دارای تعداد زیادی لندن در زمینه و شخصیت اوست؛ اما آنها کلونهای متفاوتی از یکدیگر هستند و شخصیتهای مهم دیگر نیز به طور حیاتی واقعی هستند. این داستان عاملی ساده و ساده در سنت واقع گرایانه-طبیعت گرایان است که عمدتا در نویسندگان بومی قلم زنی از سان فرانسیسکو و اوکلند، فقط در سراسر خلیج است. منتشر شده در سال 1908 (هشت سال قبل از مرگ لندن)، به شدت بر تجارب زندگی خود تاکید می کند تا داستان یک شهروند جوان باهوش و نادان را از یک خانواده ضعیف، بدون استعداد خاص به جز باشکوه و نوشیدن. اما هنگامی که او یک پسر وکلا ثروتمند را از ناهماهنگی با برخی از سختی های ساحلی نجات می دهد، این امر منجر به معرفی خانواده های خود می شود - و قدرتمندانه بر روی دختر زیبا و پرجمعیت خانه، روث. به نوبه خود، این باعث می شود او را به عزم خود را به نفع خود و به لحاظ اجتماعی، به منظور خود را به او ارزش، در چشم او و خود او. این برنامه از طريق خواندن، به ويژه در کتابخانه عمومی، و در نهایت عزم خود برای تبدیل شدن به یک نویسنده، به شکل خودآموزی شکل می گیرد. (خوانندگان که هر چیزی در مورد زندگی لندن می دانند، شباهت های قابل توجهی را به رسمیت می شناسند، مگر آنکه لندن در زندگی خود معادل روت نباشد.) از نتیجه این تصمیمات، مفهوم رمان است. لندن یکی از بزرگترین داستانپردازانش بود نسل، و او به داستان همیشه جذب در اینجا می گوید. اما یک ابزار مناسب برای ایده های جدی است. در میان زمینه هایی که او می بیند، معنای واقعی عشق (و تفاوت آن با فریب و غیره) است؛ نیاز به درستی در قبال عمیق ترین آرزوها و حس خود، و نه آنچه که دیگران به شما می گویند، درست است؛ و بی عدالتی عمیق اجتماعی آن روز، با تقسیم طبقات مصنوعی و بهره برداری از فقرا توسط ثروتمندان. (و تفاوت های بین سال های 1908 و 2017 در آن زمینه ها به همان اندازه که ما به خودمان می گوئیم، تفاوت نداریم. نقاشی او از سطحی بودن و ریاکاری از دنیای ادبی، ناگهانی (و همچنین دور از تاریخ) است. و همچنین تصویر دقیق دردناکی را به تصویر می کشد که تعداد کمی از انسان ها واقعا از ذهن ها استفاده می کنند تا واقعا با کنجکاوی به جهان اطرافشان نگاه کنند، برای خودشان فکر کنند و برخی چیزهایی را که بیشتر و بیشتر از پول ها و مهمتر از زندگی روزانه؛ و چه تعداد از اینها محتاط هستند که از طریق زندگی بدون هیچ کنجکاوی یا تفکر بیش از گاو زندگی کنند، و به بی اعتمادی یا تجاوز به هر کس دیگری که نمی کند. (علی رغم اختلافات ما با بسیاری از راه های دیگر، می توانستم به طور ممتد در این سطح با مارتین ارتباط برقرار کنم و خاطرات دوران کودکی را پرورش دادم.) نکته اصلی موضوعی در اینجا و احتمالا نگرانی مرکزی لندن، ذهنیت خود، درگیری ذاتی است بین اوایل سوسیالیسم 20 قرن، با اخلاق خود تعاونی و رویای تخیلی خود از برادری بشر رایگان از جنگ، در مقابل ظاهرا @ علمی اثبات شده مشاهده @ زندگی به عنوان یک پروژه تکاملی داروینیسم رانده شده توسط مبارزه ابدی بین مناسب و نامناسب، که در آن دستور روز، هر سگ برای خودش است، با تکیه به پایین تر از دیوار، تکامل را به مرحله بعدی نردبان هدایت می کند. لندن یک سوسیالیست متعهد بود، و همچنین به یک داروین متعهد --as با بسیاری از مردم به طور کامل خود تحصیل، اولین ایده هایی که به ذهن نسبتا آیش او افتاد غیرانتقادی آغوش گرفتند و در زمان root-- تزلزل ناپذیر اما او تضاد بین دو مواجه ، و توسط ترس از روی آوردن رویای Utopia سوسیالیستی توسط طبیعت محکوم شد. بر خلاف لندن، مارتین سوسیالیسم را رد و پذیرای فردگرایی داروینیسم اجتماعی از اسپنسر و Nietszche --but او با سوسیالیست ها استدلال می کند و دارای یک دوست سوسیالیست، و خود را با همدردی طبیعی انسان به ظاهرا @ @ @ نا مناسب و پایین تر @ peons خالی از سکنه کلاس او متولد شده است، که شامل دوستان و اعضای خانواده است.در حالی که نویسنده دارای یک واژگان خوب است، افسانه اینجا ساده تر از نیمه اول قرن 19th است - هوشمند، اما نه سرگردان؛ هر خواننده جدی امروز می تواند آن را بدون هیچ مشکلی بخواند. با این حال، گهگاه استفاده از اصطلاح @ nigger @، معمولا در صدای روایت نوشتار از نقطه نظر مارتینز، مشکل است؛ این موارد را می توان بر روی انگشتان یک دست شمرد، اما آنها هنوز توهین آمیز هستند. (داروینیسم آن روز که هر دو لندن و شخصیت اصلی او را شکل داد، البته به طور آشکار نژادپرست بود؛ ما می توانیم انعکاس این 30 سال بعد را در ...

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب مارتین ایدن


 کتاب My infinite puzzle
 کتاب یک روز عجیب
 کتاب برای دوستم
 کتاب قصه ما مثل شد _جلد7
 کتاب بانوی آسمان و دوستان کوچکش (دوزبانه)
 کتاب از طلا به طوطی : پوشش، قسم، وقف...