کتاب محاکمه

اثر فرانتس کافکا از انتشارات ماهی - مترجم: علی اصغر حداد-معروف ترین رمان ها

یوزف ک. کارمندِ فروتن ِ بانک، یک‌روز بامداد پی می‌برد که بدونِ ارتکاب گناهی‌ مشخّص، متّهم شده است. به‌ گمانش، اثباتِ بی‌گناهیش ساده است، ولی به‌زودی خود را در دنده‌ها و چرخ‌های ماشین ِ تودرتوی محاکمه‌ ای گرفتار می‌یابد که راه‌بَرَنده‌اش عدالتی‌رنج‌ناک است و نماینده‌گانش کارمندانی‌دون‌پایه و مستقر در دفترهایی پلیدند. "یوزف ک." که ازین‌ دیوستان و جهانِ پوچ می‌هراسد ولی هم‌چنین به‌سوی‌اش کشیده می‌شود، دیگر خودش نمی‌داند که آیا بی‌گناه است یا گناه‌کار. با این‌همه دل‌اش می‌خواهد زنده‌گی کند، اما توانِ بایسته‌ی پایداریبا دو دُژخیمی‌را ندارد که، به‌سانِ دو آدم‌کُش، و به‌نام ِ عدالتی‌که وجود ندارد، به‌آهنگِ دادگستردن به‌سراغ‌اش می‌آیند.


خرید کتاب محاکمه
جستجوی کتاب محاکمه در گودریدز

معرفی کتاب محاکمه از نگاه کاربران
قبل از خواندن بررسی اولیه قدیمی من، خلاصه ای را که در ذهن من ذکر شده است: فرانتس کافکا یک نابغه واقعی بود. این نشانه نابغه چیست؟ هنگامی که شما می توانید یک رمان کلاسیک بنویسید که حتی درست به پایان نرسیده است. من این دادگاه را خوانده ام تا دیدگاه بیشتری نسبت به سبک نوشتن کافکا برای دوره ادبیاتم داشته باشم. من می توانم شباهت ها را به متامورفوس خود درک کنم اما در بسیاری از موارد این کار کاملا متفاوت است. با این حال آنها هر دو قطعات چالش برانگیز با ایده های پیچیده ای پشت سر آنها هستند که می توانند در روش های قابل فهم قابل مشاهده باشند. کافکا قصد دارد شوکه کند. او به منظور ایجاد اختلال و اشتباه خواننده، چیزی برای شانس ندارد. این واقعیت که او همچنین یک داستان در مورد یک پسر را به یک اشکال تبدیل شده است باید این را نشان دهد. در اینجا او یک داستان بسیار نمادین را که به نظر می رسد در مورد خود زندگی است، می نویسد. (کافکا) [به نظر می رسد که کافکا زندگی را به یک محکمه بزرگ که در آن شما به عنوان متهم نمی تواند از خود دفاع کند. پس از همه شما هیچ نظری در مورد اتهامات. شما هیچ دلیلی ندارید چرا متهم هستید. و سپس در پایان شما به تنهایی میمیرید بدون اینکه واقعا درک کنید. (پنهان کردن اسپویلر)] این واقعا یک داستان است که هیچ پانچ را نمی کشد. کافکا دوست دارد به شما در ضربات پنالتی ضربه بزند و سپس دوباره ضربه بزند، در حالی که هنوز نفس نکشید. و سپس او را دوست دارد به چشم شما چشم، چرخش شما را در اطراف و فشار پایین شما تپه. هنگامی که شما نورد را به پایان رسانید، ببوسید و چشم بند خود را ببندید، او سپس از شما می خواهد آنچه را که بر روی زمین اتفاق افتاده انجام دهید. من نمی خواهم کار خود را در اینجا دروغ بگذارم. و من فکر می کنم که بخشی از اثر مورد نظر بود. کافکا به احتمال زیاد خواننده خویش احساس سردرگمی و زنگ زدن را همانند جوزف K. می داند تا بتواند پیام صادقانه و دردناک خود را درک کند. با این وجود من می توانم بگویم که علیرغم کارهای قدرتمند این کار من نمی توانم از آن لذت ببرم. من دوست نداشتن حس گرایی احساس می کنم و شخصا احساس می کنم که پیام کافکا - در حالی که در حقیقت درست است - نادیده گرفتن بسیار بدبینانه و بدبینانه بود. این فقط می تواند باشد که من به سمت خوش بینی اشتباه می کنم و نظر شخصی من صرفا با او همخوانی دارد. در هر صورت من می بینم که چرا کار کافکا به عنوان یکی از کلاسیک ها در نظر گرفته می شود و من این را قبول می کنم. حتی اگر کار خود را از اینجا لذت نبرم، می توانم شایستگی قدرتمندی را برای آن ببینم و قبول کنم که هنوز می تواند درس بخواند. بنابراین من می گویم که باید توسط دیگران خوانده شود که بیشتر از آن لذت برده و بیشتر از آن استخراج شده است. 4.5 ستاره

مشاهده لینک اصلی
بیشتر وقت برای پایان دادن به یک کتاب چقدر دارید؟ یک ماه؟ در یک °؟ بیایید شش ماه کتابی که می توانم طولانی ترین زمان را به اتمام برسانم، سو است، آقا. دو سال کامل gerã§ek.franz kafkanä هم ± 1925 ± N ± N LA در یک kliåÿ به عنوان دو سال بعد از ã¶lã¼mã¼n یایا Romana در ± منتشر شده توسط مورد ±، از نام اصلیD @ prozeî² مورد-که همچنین به معنای sã¼re㧠آینه ± . Ä ° lginã§t است، در حال حاضر بیشتر من به دست، از دست رفته KA ± SA ± mlarä ± در ± ماندن انباشته شده، به طوری که در واقع ± n در کافکا حتی اگر ± تیم ± kitabä ± RA در kaybolmuåÿ arasä cã¼mle خود ± NDA کامل نیست، صنعت حالت ± مثل من .ko در صورت لزوم به عنوان صبح KA Zäune ± ± ± N حس آزاد و یک gerekã§esiz آدما ± جوزف و sã¼rã¼nc AmAlArlA k.yä ± ± iåÿleniy davasä نسخه های مجازی خود را در رمان دستگیر کردند. در یک روایت کافکا کلاسیک، ما تاریک، افسرده، بی تاب و بی فایده هستیم. cã¼ml طولانی و غم انگیز است، پاراگراف ها بی پایان .. یافتن همه در Romana در خود ± فضای مشارکت جدی ± saäÿlas، البته okumayä ± gã¼ã§leåÿtiriyor.eleåÿtir به istediäÿ بسیاری از تمرین چیزی است که البته هنوز هم وجود دارد د kafkanä ± N BUNLARADA ترین در ± NDA ± همچنان مقام دولتی و ترس عرضه آن وجود دارد. بدون دلیل، بدون کانا Tsai و ± ± z و hiã§b آیر gã¶zet قبل از دولت می توانید به hoyrat㧠gã¶z ã¶nã¼n حرکت به نشان می دهد. Organa از yargä ± ± ± ج دوغ فقط نار ± deäÿil، یافتن همه bã¼rokrasi شاخه از جایی به جای، او را مسخره. اما خلق و خوی خیانت نیز قابل توجه است. بیایید فقط حقیقت را بگوئیم دولت ã§aktä ± R بدون geã§iy موج دولت، پس نیز dã¼åÿã¼nã¼n با او را احمق koyuyor.ayrä ± حدود bã¼tã¼n yã¶n، همیشه است تاریخ olduäÿ، سیستم دولتی حرکت تا به حال deäÿiåÿmediäÿ و deäÿiåÿmeyeceäÿ gã¶rã¼lã¼y tekerrã¼ است که به دلیل gã¼nã¼mã¼z در yaåÿadä ± کلارا ± MA ± z در تمایز çOk ± deäÿil، اعدام yargä ± SA ± Z، ± شما سال های بسیاری از مردم دروغ گفتن در punkt تحت تعقیب هم حتی نمی تواند â € œã§am در ایزدی € در baäÿlamä ± N ذهن توجیه کرد اگر مردم .. یاوه گویی کردن از همه کافکا است. فرانتس همچنین شخصیت های مختلف را در فضا پر کرد. yargä ± افراط گرایان، ± بانکداران، کارمندان دولت، وکلا، ضمیمه، نقاشان، hizmet㧠از آدما IAY ± کشیش .. وضعیت فعلی همه سان gã¶zã¼n ± دوغ و دوغ tã¼mevarä یک نگاه جامعه شناختی ± ± ± متر وزرای توسط åÿaã§ä SA ± من می خواستم آن را بسازم این رمان در این جهت بسیار محبوب است. در حال حاضر هیچ چیز در مورد مشکل خواندن وجود ندارد، که یک پرونده کلاسیک قفقازی است. من کافکاوس را دوست دارم، این همان راهی است که هست.

مشاهده لینک اصلی
کافکا Quintissential، ظاهرا ناشی از بازجویی غیرمنتظره در اتاق هتل برلین و تمایل او به Felice، توسط او و چند دوست انجام شده است. مقامات یک دادگاه مبهم و نامشخص K را برای یک جرم نامشخص بازداشت می کنند - اما او هرگز در مورد این اتهام مطرح نمی کند. جریان بی پایان تحقیقات بی فایده و شیوه های قانونی مبهم باعث می شود. یک استعاره برای کاوش معنایی (یا غیره) زندگی، بار وظیفه و تلاش برای پیدا کردن رستگاری که به وسیله شفاعت ادیان / کشیش های مشکوک کمک می شود؟ بی تفاوتی کلام در مواردی مانند زمانی که او از لحاظ فیزیکی سقوط کرد (در دفاتر قانون) تاکید می کند، زمانی که او نمیتواند گویش ایتالیایی را درک کند و در اواسط روز کلیسای جامع تاریک می شود. کافکا یکی از طرفداران دواستیفسکی بود و واضح تر از جرم و مجازات وجود دارد. دو فصل، رویای و قبل از قانون، به طور جداگانه در مجموعه ای از داستان های کوتاه به نام \"Country Doctor\" منتشر شد که با The Metamorphosis منتشر شد. قفسه کتاب مربوط به کافکا (http: //www.goodreads.com/review/list / ...) را ببینید.

مشاهده لینک اصلی
بازگشت به دانشگاه، من یک کار نیمه وقت در مرکز تحقیقاتی داشتم. این چیزی بود پر زرق و برق: من نظرسنجی را بر روی تلفن انجام داد. بعضی از مطالعات در سراسر کشور بودند، بعضی دیگر تنها در لانگ آیلند بودند. چند نفر به سمت کسب و کارهای کوچک هدایت شدند. من در نیم کره کوچک خودم، با یک هدست، از طریق مرور بر روی یک صفحه کلیک روی چند گزینه ای نشستم. در مطالعات کسب و کار کوچک، الگوی مشخصی ظاهر می شود. تماس می گیرم، چند دقیقه طول می کشد تا منوی صدای ضبط شده را ضبط کند، و سپس به وزیر امور خارجه بروم. سپس نظرسنجی به من دستور داد تا از رییس جمهور، معاون رییس جمهور یا مدیر درخواست کند. â € œOh، مطمئن، â € â € â € ئی مدافع گفتن â € œreview؟ â € من توضیح دهید که من انجام مطالعه است. â € œOhâ € |â € صدای خود را دنباله خاموش، â € œlet من بررسی کنید که آیا HEA € ™ ثانیه در here.â € سپس سه تا پنج دقیقه از بودن در انتظار نگه داشته را دنبال کنید، با معمول روح مکیدن در انتظار نگه داشته موسیقی. در نهایت، او انتخاب می کند: \"عزل، او خارج از دفتر است.\" \"هنگامی که او خواهد شد بازگشت؟ سوال بعدی من خواهد بود. â € œMâ € â € â € ™ م مطمئنâ € |â € œOkay، Iâ € ™ ارسال فردا، â € من می گویند، و تماس پایان است.بنابراین تصور کنید این روند دوباره و دوباره تکرار کنید. همانطور که این مطالعه ادامه داد، من به تماس های دهها کسب و کار کوچک که صاحبان آن همیشه به طور مرموزی دور هستند، می گردند. من هیچ گزینه ای برای گفتن نداشتم \"این همه در این بررسی بود\" و هیچ انتخابی برای تماس با کامپیوتر انجام نداد. در پایان، من احساس کردم که می دانم برخی از این منشی ها. آنها صدای من را تشخیص می دهند و اعلام می کنند که غیبت رئیس با فشار ناامیدی، خستگی و یا تاسف است. من در حال حرکت در منوهای صدای خاص، و به یاد صداهای خاصی که در کسب و کارهای خاصی در حال نگهداری هستند، متمرکز هستم. من از این رمان شدید بودم. زمانی که من دادگاه را برداشتم، انتظار داشتم که عالی باشد. داستان کوتاهی از کافکا را خوانده ام - \"بارها، واقعا\" و او مدتهاست یکی از نویسندگان مورد علاقه من است. اما به هیچ وجه انتظار نداشتم که خیلی ناراحت باشم. شاید این به خاطر آن بود که من عصبانی بودم، زیرا هنوز غذا خوردم یا به خاطر قطار در محاصره غریبه ها بودم. اما زمانیکه من به مقصد رسیدم، من کاملا ناامید شدم. برای چند لحظه، حتی توانستم خودم را متقاعد کنم که این واقعا یک کابوس بود. هیچ کتابی نمیتواند این کار را انجام دهد. در این بررسی در حال حاضر بیش از حد طولانی، تفسیر و تحلیل خواهد شد. اما باید اذعان کرد که هر نتیجه ای که شما یا من می توانید به دست بیاورید، تفسیر یک فعالیت سطح دوم است. در کافکاس کلمات خود: \"شما نباید بیش از حد به نظرات مردم توجه کنید. متن را نمی توان تغییر داد، و نظرات مختلف اغلب بیش از بیان ناامیدی نسبت به آن است. \"تلاش برای فهمیدن کافکا نباید به معنای تصحیح کردن قدرت او باشد. این یک خطای دائمی در نقد ادبی است که در آن کلمات به طور ناگهانی روی صفحه می نشینند و می توانند در بخش تحلیلگر با یکدیگر کنار گذاشته شوند. این توهم ساده است. اگر کسی به شما بگوید که گارنیکا پیکاسو در مورد جنگ داخلی اسپانیا است، شما ممکن است این اطلاعات را درک کنید؛ اما به هیچ وجه این اطلاعات بین شما و تجربه احشایی ایستاده در مقابل نقاشی نیست. فقط با ادبیات. کافکا چیزی که من یک بار از داستایوفسکی به آن اشاره کردم را تکرار می کنم یک نویسنده عالی است، اما یک رمان نویس بد. کتاب های او حتی از شخصیت های قابل اعتماد از راه دور، توسعه شخصیت و یا یک طرح در هر سنتی استفاده نمی کنند. قرار دادن دادگاه در کنار جین ایور یا لولیتا این را به وضوح روشن می کند. بلکه داستان های کافکا در جایی بین رویا و تمثیل قرار دارند. نمادگرایی سنگین است، و کافکا به نظر می رسد قصد ایجاد یک احساس خاص را داشته باشد تا در گفتن یک داستان. شخصیت ها ابزار هستند نه افراد. به طور طبیعی این سوال بوجود می آید: داستان چیست؟ مانند هر کار خوب هنری، هر گونه مطالعه دقیق و یکسانی ناکافی است. هنر بزرگ چند فرهنگی است \"به معنی چیزهای مختلف برای افراد مختلف است. دادگاه ممکن است فقط یک چیز برای کافکا داشته باشد (من آن را تردید می کنم)، اما هنگامی که یک کتاب (یا سمفونی یا نقاشی) در جهان بیرون است، همه شرط ها خاموش است. وسیع ترین تفسیر ممکن است از دادگاه به عنوان یک تمثیل زندگی و این دقیقا چه اتفاقی می افتد؟ یک روز از خواب بیدار می شوید، کسی اعلام می کند که شما زنده هستید. اما هیچکس نمیتواند به شما بگوید چرا یا چطور یا برای چه. شما نمی دانید زمانی که آن را پایان خواهد داد یا چه چیزی باید در مورد آن انجام دهید. شما سعی می کنید این سوال را نادیده بگیرید، اما هرچه بیشتر از آن فرار کنید، بیشتر آن را به شما تحمیل می کند. از دوستان خود برای مشاوره میپرسید آنها به شما می گویند که آنها واقعا نمی دانند، اما بهتر است یک وکیل را استخدام کنید. سپس شما مثل یک سگ می میرید. یک تفسیر دیگر بر مبنای فروید است. احساس فوق العاده احساس گناه، مشخصه کار کافکا است، و چندین داستان کوتاه او (\"قضاوت\"، \"متامورفوزیس\") روابط ناسالم کافکا را با پدرش نشان می دهد. علاوه بر این، کیفیت کابوس و بی معرفت کتاب های او، و شگفتی او با نمادها و تمثیل ها، نمی تواند به یاد یکی از کارهای فروید در رویاها کمک کند. اگر من یک پروانه بودم ...

مشاهده لینک اصلی
اگر شما جوزف K. بودید، چه کاری می توانید انجام دهید و به طور ناگهانی توسط حکومت خود اعلام کرد که بدون محکومیت جنایت خود به دادگاه محاکمه شود؟ جوزف یک مرد هوشمند در رده مدیریت متوسط ​​یک بانک است. او گفته می شود که یک رژیم سرکوبگر به دادگاه محاکمه می شود که در مورد پرونده اش به دادگاه عمومی احضار می شود و ک. سعی می کند با اعمال دلاوری و اطلاعات خود در برابر قدرت های پوچ که او را در آغوش گرفتن مشت های آهن قرار می دهد، اعمال کند. وقتی او به دلیل قضاوت هایش ظاهر می شود، مانند احمق ها که آنها هستند، با K عصبانی می شوند. وقتی او به بشریت احترام می گذارد، متوجه می شود که آنها هیچ کدام را ندارند. این می تواند یک مورد از اشتباه هویت برای همه که K. می داند. شوخ طبعی و سارکاسم او را به گوش ناشنوا می کشد. او هیچ راهی برای دانستن اینکه چگونه دفاع او پیشرفت می کند مگر با شنیدن این که قضیه او بد است و به او گفته می شود که قاضی ها او را به قتل رسانده اند @ او می گوید: من کاملا بی گناه هستم @ اما بی گناهی او اصرار دارد هیچ کس در این سیستم بی عدالتی سوررئال واقعا به این مسئله اهمیتی نمی دهد که فرایند واقعا برای رسیدن به عدالت طراحی نشده است: دادگاه هیچ کاری از شما نمی خواهد. هنگامی که شما به آنجا برمیگردید، آن را به شما میفرستد و هنگامی که به آنجا میرسد، شما را از بین میبرد. این مورد برای K مناسب نیست و یک روز در اواسط شب دو مرد در آستانه خانه خود نشان می دهند و به K. می روند آنها او مقاومت می کند، او موافق است، او تلاش می کند تا فرار کند، او محکوم است. اما K. نمیتواند از واقعیت فرار کند که وجود او پوچ است و زندگی او با قدرتهای غریب فراتر از قدرت او کنترل و فهمیدن است. هیچ چیز نمیتواند K. را از پوچی پوشیده از زندگی اش نجات دهد. کافکا یک نگاه تاریکی از وجود را ارائه می دهد، اما این یکی است که بارها و بارها در بدترین زمان ها بازی کرده است. شاید NSA در حال حاضر به شما جاسوسی کند. شاید یک حسابرسی مالی داشته باشید شاید برای شخص دیگری که به نظر شما می آید یا دارای یک نام صدایی مشابه است اشتباه می شود. شاید شما فقط تلاش کنید که زندگی خود را زندگی کنید و روزی دو مرد در تاریکی فرمان می زنند که با آنها می روید. چگونه بسیاری از عراقی ها، سوری ها، ایرانیان، مصری ها، یهودیان لهستانی و روسی، آمریکایی های آفریقایی، چک، ارمنی، میامی، سرخپوستان آمریکایی، چینی و ژاپنی-آمریکایی، این فاجعه حماسی دولت را با استفاده از تکنولوژی های سلاح برتر تجربه کرده اند؟ @ Trial @ یک شاهکار موجود است که توسط کافکا تعریف شده است، که Zeitgeist روز خود را تعریف کرد. اما این جهانی بودن این موضوع موجودات انسانی است که تحمل می کند. بنابراین جهان عادلانه نیست. پس چی؟ K. به شدت می خواهد که دادگاه حقیقت بیگناهی او را درک کند اما او گفته است: \"لازم نیست که همه چیز را درست بپذیریم، باید تنها آن را بپذیریم\". نور خورشید و خورشید در این داستان موجود کافکا : ما عملا کنترل زندگی ما را نداریم. تنها کافکا این است که این شناخت را در صورت لزوم درک و پذیرفته باشد.

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب محاکمه


 کتاب برگزیده
 کتاب وان پیس: داستان ایس (2)
 کتاب وان پیس: داستان ایس (1)
 کتاب بامگارتنر
 کتاب سکوت باران
 کتاب هیچ چیز سیاه نیست