"او بيرحمترين نويسندهاي است كه تـا بـه حـال آثـارش را خوانـدهام، همچنين لطيفترين، روراست ترين و باهوشترين." –جفـري يوجنيـدز(برنده پوليتز)
"او نويسندهاي است كه... به داستان كارايي تـازهاي دادي." –لـوري مور ( برنده جايزه رِآي داستان كوتاه)
"آليس مـونرو طـوري شخصـيتهـايش را در زمـان بـه حركـت در ميآورد كه هيچ نويسندهي ديگري قادر به آن نيسـت." –جوليـان بـارنز (برنده من بوكر)
"احتمالاً در دنياي داستان كوتاه در حال حاضر كسي بـه مهـارت او وجود ندارد." -جيم شپارد (برنده جايزه داستان كوتاه)
. آکادمی نوبل نویسنده کانادایی را "استاد داستان کوتاه معاصر" لقب داد و از او بخاطر "داستان‌های که با ظرافت نوشته شده و ویژگی آنها روشنی و واقعیت روانشناختی است" تقدیر کرد. پیتر انگلوند دبیر دائمی آکادمی نوبل سوئد داستان‌های آلیس مونرو را اين چنين توصيف كرد: " داستان¬هايي درباره¬ي آدمهای کوچک و احساسات بزرگ".
خرید کتاب می خواستم چیزی بهت بگم
جستجوی کتاب می خواستم چیزی بهت بگم در گودریدز
معرفی کتاب می خواستم چیزی بهت بگم از نگاه کاربران
هاب این را به سرش می اندازد که من دوست دارم آلیس مونرو. خوب، درست در مورد آن، اما این بدان معنا نیست که او بتواند کتابهای مونرو را به صورت بی حد و حصر حفظ کند. در وهله اول، یک عرضه محدود وجود دارد، و در رتبه دوم، بیشتر آنها را خوانده ام. هنگامی که این برای من در xmas ظاهر شد، من مطمئن بودم که آن را خوانده ام. اما یا حافظه من بدتر از آن است که فکر می کنم، یا من نبودم. من آرزو می کنم می توانم بگویم آنچه در آن است، عشق به مونرو است. او این توصیه را نادیده می گیرد که یک داستان کوتاه باید تنها یک لحظه کوتاه باشد. او در طول سالها ادامه می یابد او با عبارات یا استعاره هایی که من را در آهنگ های من با دلخوشی هایم متوقف می کند، نمی آید. من فکر می کنم که این کار به این دلیل است که صدا در کار او همیشه صدایی کاملا معتبر دارد و درست است که به من می گوید آنچه را که باید بدانم.
مشاهده لینک اصلی
چیزی است که من مشکوک به poracconti کوتاه و شدید، پر از غم و اندوه از آن پنهان، غم که از تجربه و استعفای می آید، تا حدودی بی انتها، زمان به حالت تعلیق آنها بگویید همیشه dallottica بخشی از کسانی که آن را تجربه می کنند و به یاد داشته باشید آن احساسات ...
مشاهده لینک اصلی
ما نیاز به ذهن بدون افکار برای قدردانی و لذت بردن از این داستان ها، برعکس، خطر این است که احساس بسیار سنگین کنیم. بعضی از اشعار من آنها را به خصوص مبهم و انحصاری یافتم، تا احساس ناخوشایندی را از بین ببرم.
مشاهده لینک اصلی
مجموعه ای از سیزده داستان، 1974. قابل توجه، این نیز. آلیس همیشه خوب بوده است.
مشاهده لینک اصلی
... تا زمانی که یک روز به من رسید، زنان با این کار زندگی خود را انجام می دادند. زنان فقط منتظر بودند و منتظر یک نامه یا یک نامه دیگر بودند. من تصور می کردم که روز و روز و روز بعد از سالن این سفر را انجام دهم، و موهایم شروع به خاکستری می کردند، و من فکر می کردم هرگز چنین کاری را انجام نمی دادم. بنابراین من متوقف نشستم. اگر زنان از طریق زندگی در انتظار بودند، و زنان مشغول و انتظار نیست، من می دانستم که من باید بود. هرچند ممکن است چیزهای دیگری باشد که زنان باید تصدیق کنند و هرگز در مورد آن ها بدانند، هنوز هم بهتر است. قسمت های پایانی من لبخند شیرین را لبخند می زنند. این نکته ای که منحصر به فرد به نظر می رسد این است که نقل قول من را یادآوری می کند: هنگامی که شما متوقف می شوید، شما چیزهای درست را به شما فرصت می دهید. @ این باعث شد که من این واقعیت را دوباره تصور کنم که اگر چیزی واقعی باشد، مجبور نیستید تعجب برای مدت طولانی و یا نگران آن، آن را فقط در بهترین حالت اتفاق می افتد. با توجه به داستان ما در حدود 10 7 صفحه را در مورد مرد نادرست می بینیم و تنها یک پاراگراف پایان دلپذیر را می سازد.
مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب می خواستم چیزی بهت بگم
"او نويسندهاي است كه... به داستان كارايي تـازهاي دادي." –لـوري مور ( برنده جايزه رِآي داستان كوتاه)
"آليس مـونرو طـوري شخصـيتهـايش را در زمـان بـه حركـت در ميآورد كه هيچ نويسندهي ديگري قادر به آن نيسـت." –جوليـان بـارنز (برنده من بوكر)
"احتمالاً در دنياي داستان كوتاه در حال حاضر كسي بـه مهـارت او وجود ندارد." -جيم شپارد (برنده جايزه داستان كوتاه)
. آکادمی نوبل نویسنده کانادایی را "استاد داستان کوتاه معاصر" لقب داد و از او بخاطر "داستان‌های که با ظرافت نوشته شده و ویژگی آنها روشنی و واقعیت روانشناختی است" تقدیر کرد. پیتر انگلوند دبیر دائمی آکادمی نوبل سوئد داستان‌های آلیس مونرو را اين چنين توصيف كرد: " داستان¬هايي درباره¬ي آدمهای کوچک و احساسات بزرگ".
خرید کتاب می خواستم چیزی بهت بگم
جستجوی کتاب می خواستم چیزی بهت بگم در گودریدز
مشاهده لینک اصلی
چیزی است که من مشکوک به poracconti کوتاه و شدید، پر از غم و اندوه از آن پنهان، غم که از تجربه و استعفای می آید، تا حدودی بی انتها، زمان به حالت تعلیق آنها بگویید همیشه dallottica بخشی از کسانی که آن را تجربه می کنند و به یاد داشته باشید آن احساسات ...
مشاهده لینک اصلی
ما نیاز به ذهن بدون افکار برای قدردانی و لذت بردن از این داستان ها، برعکس، خطر این است که احساس بسیار سنگین کنیم. بعضی از اشعار من آنها را به خصوص مبهم و انحصاری یافتم، تا احساس ناخوشایندی را از بین ببرم.
مشاهده لینک اصلی
مجموعه ای از سیزده داستان، 1974. قابل توجه، این نیز. آلیس همیشه خوب بوده است.
مشاهده لینک اصلی
... تا زمانی که یک روز به من رسید، زنان با این کار زندگی خود را انجام می دادند. زنان فقط منتظر بودند و منتظر یک نامه یا یک نامه دیگر بودند. من تصور می کردم که روز و روز و روز بعد از سالن این سفر را انجام دهم، و موهایم شروع به خاکستری می کردند، و من فکر می کردم هرگز چنین کاری را انجام نمی دادم. بنابراین من متوقف نشستم. اگر زنان از طریق زندگی در انتظار بودند، و زنان مشغول و انتظار نیست، من می دانستم که من باید بود. هرچند ممکن است چیزهای دیگری باشد که زنان باید تصدیق کنند و هرگز در مورد آن ها بدانند، هنوز هم بهتر است. قسمت های پایانی من لبخند شیرین را لبخند می زنند. این نکته ای که منحصر به فرد به نظر می رسد این است که نقل قول من را یادآوری می کند: هنگامی که شما متوقف می شوید، شما چیزهای درست را به شما فرصت می دهید. @ این باعث شد که من این واقعیت را دوباره تصور کنم که اگر چیزی واقعی باشد، مجبور نیستید تعجب برای مدت طولانی و یا نگران آن، آن را فقط در بهترین حالت اتفاق می افتد. با توجه به داستان ما در حدود 10 7 صفحه را در مورد مرد نادرست می بینیم و تنها یک پاراگراف پایان دلپذیر را می سازد.
مشاهده لینک اصلی