«هدیه‌ی هومبولت» نمایشگر تعارض میان هنر واقعی و هنر هالیوودی است. سرگذشت تراژیک مردی است که می‌خواهد در کشاکش تعارض این دو قطب، فردیت خود را حفظ کند و به وادی ابتذال و قشری‌گری سقوط نکند، غافل از اینکه حفظ فردیت در عالم ما، فرجامی اسفناک دارد.
خرید کتاب هدیه هومبولت
جستجوی کتاب هدیه هومبولت در گودریدز
معرفی کتاب هدیه هومبولت از نگاه کاربران
همه چیز سرگردان است پاییز آتشین، غرش، غم انگیز و خنده دار سمفونی نهم بتهوون رونویسی در قالب romanzohttps: //www.youtube.com/watch V = tpGSz ... [لرزش با شور و نشاط این بند ناف، و من از شما سپاسگزارم] پرواز از فانتزی زرد پرواز من فانتزی)، خانه اش از کارت های قلعه من) ندامت خود را برای داشتن شجاعت برای عبور از خیابان و دیدار فون هومبولت Fleisher را پشیمانی من برای داشتن یافت نشد شجاعت) آن را به صحبت می کند نمی ما همه زیر، و ما بیمار می شود. شخصیت های او من آنها را در یک نقاشی از پولاک را مشاهده کنید، وجود دارد، توپ شل، همیشه در حال حرکت، و گریه کردن به ما، التماس ما به ما از خواب بیدار ما. سوالاتی را مطرح کنید که از روزانه خاکستری فراتر رفته است. و آنها به ما پاسخ می دهند اما فکر می کنم یک pò اگر دروغ گفتن در میز کنار تخت هستند که در اتاق از هتل ها در سراسر جهان یافت نمی کتاب مقدس اما این کتاب را پیدا کند؟ بله، این کتاب! هدیه هومبولت Humboldts Vermächtnis Humboldts هدیه ای legado د هومبولت æ'ªå ¡CS \"ç¤¼ç ‰ © با پوشش سخت آبی سبز مایل به زرد تیره! من از دست دادن لبخند مالیخولیایی.
مشاهده لینک اصلی
@ (..) من فکر کردم هومبولت به طور جدی تر و رنج بیشتری نسبت به این ممکن است در این پاسخ ظاهر شود. من خیلی دوستش نداشتم. او می تواند لوکس از دست دادن کسی داشته باشد. علامت ناپذیری از عشق این واقعیت بود که من اغلب با هومبولت رویا می دیدم. هر بار که او را دیدم، به شدت منتقل شدم و در خوابم گریه کردم. من یک بار آن را دیدم که در داروخانه Whelans در گوشه ای از خیابان ششم با هشت در روستای گرینویچ یافت شد. او مردی بود که نفوذ ناپذیر، سنگین و شکسته بود که من در خیابان 46 دیده بودم، اما همانطور که هومبولتز شدیدا و منظم نیمی از زندگی اش بود. او در کنار من در نوشابه های نوشیدنی، با یک کک، نشسته بود. من شروع به گریه کردم من گفتم، @ جایی که تو بوده ای؟ من فکر کردم که من فوت کرده بودم (..) @. SAUL BELLOW @ (..) با این حال، صورت هومبولت به وضوح نشان داد که او فهمید چه باید کرد. این نیز نشان داد که او تا به حال به انجام این کار. و همچنین توجه من به منظره ها را جلب کرد. در پایان 40 سالگی، او و Kathleen ماه عسل، از روستای گرینویچ به روستای نیوجرسی نقل مکان کرده اند و زمانی که من از آن بازدید می کردم، تنها زمین، درختان، گل ها، پرتقال، خورشید، بهشت، آتلانتیس، ردامنتوس بود. او در مورد ویلیام بلیک در فلفام و در پارک های میلتون صحبت کرد و شهر را خشمگین کرد. این شهر نفرت انگیز بود. برای پیگیری موضوع پیچیده مکالمه خود، لازم بود که متون اصلی آن را بدانیم. من می دانستم که: Timaeus، افلاطون، چه پروست درباره Combray نوشت، که ویرجیل درباره کشاورزی نوشت، که مارول در مورد باغبانی نوشت، شعر کارائیب توسط والاس استیونز و غیره، نوشته است. یکی از دلایلی که هومبولت و من به آن وابسته اند این واقعیت است که من می خواهم همه چیز را که او باید تدریس کند یاد بگیرد. (..) @
مشاهده لینک اصلی
هنگامی که چارلی Citrineâ € ™ ثانیه، عاشق رناتا گفت: â € œWhen شما به داستان می آیند اجازه دهید من می دانم، Iâ € ™ متر در فلسفه بزرگ نیست، â € او به bullseye ضربه. من هرگز قبل از خواندن یک جنجالی تر و سخت تر از فلسفیدن خودخواهانه، نامزدی کردن با نامحرم، و فکری و اخلاقی نگفتم. شما متوجه می شوید یک رمان کار نمی کند زمانی که شما خود را به طور مرتب چک کنید که چگونه تعداد صفحات باقی می ماند. من در این زمینه تنها از احترام به برنده جایزه پولیتزر و برنده جایزه نوبل Saul Bellow، به عنوان نویسنده شاهکار ماجراهای ماه آگوی، نگهداری می شود. من فکر می کنم پایین بود که به سادگی گذشته از اول و بیش از حد ستایش شد. شاید او فقط خود را بیش از حد جدی گرفت؟ هدیه Humboldt € ™ ثانیه یک رمان مشخص شده توسط بخش از شوخ طبعی، طنز و جذابیت که خدمت به طرح و شخصیت. متأسفانه این بخش ها با عقب ماندگی های طولانی به فلسفه ی خسته کننده، غرور فکری خسته کننده و نارسیسیسم متفرق می شوند. آیا چیزی از دست دادم؟ زبان کمتری در گونه داشت؟ من یکی از فیلسوفان است که علیه آنها فون هومبولت فلیرر و چارلی سیترون گول زدند؟ اولین عاشق چارلی، نائومی لوتز، به چارلی گفت: \"همیشه شگفت انگیز بود که شما صحبت کردید. اما خاموش کردن. \"بله، نائومی، 487 صفحه از\" خاموش کردن \"
مشاهده لینک اصلی
من همچنان به رمان های Saul Bellowâ € ™ ثانیه مانند یک زنبور عسل دیوانه الاغ به گل نازک کشیده شده است. من باید ناامیدی، سردرگمی، سرخوردگی را دوست داشته باشم. من یک مارشیست ادبیات هستم. بله، اشتیاق من، شور و شوق سگ من، به من نزدیک تر می شود ... و سپس من را در بینی می چسبانم. رمانهای او واقعا واقعا رضایت بخش نیستند؛ آنها تقریبا من را خشمگین می کنند چگونه یک انسان می تواند چنین با استعداد باشد، چنین نویسنده ای عالی، و با این وجود کتاب هایی با چنین ناقص را از بین می برد؟ در حقیقت، من نمی دانم چگونه به هدیه Humbodtâ € ™ ثانیه را ارزیابی کنم. این من را شکست میدهد با این حال، این روزها باید با موفقیت شکست بخورید، من حدس می زنم، بنابراین من قصد دارم آن را انجام دهم. مادر من به من آموخت که اگر شما در مورد کسی یا چیزهایی که همیشه می خواهید حرف بزنید، می گویند چیزی خوب اول خوب، من قصد ندارم این کار را انجام دهم. من می خواهم در مورد چیزهایی که من در مورد این کتاب دوست ندارم، درست عمل کنم، که، من مطمئن هستم که او موافق است، بیشتر سبک من است. یک هدیه Humboldtâ € ™ ثانیه جهنم بسیار اشتباه است. به شدت اشتباه است این چیزها کتاب را می کشند اگر انتظار شما این است که یک شاهکار باشد [و چرا باید انتظار شما را با توجه به اعتبار خود داشته باشیم؟] برخی از آنها مشکلات پیش بینی شده Bellovian هستند، برخی از آنها جدید، غیر منتظره، معایب در اینجا همه چیز را می گذرانیم تا رمانش را فاش کنیم. او به عقب برگشته است. به طور معمول، خوب شروع می شود. ما از طریق چارلی سیتین، راوی اول شخص، به Humboldt Fleisher معرفی می کنیم، که به نظر می رسد یک شخصیت گرگانی است، شخصیت بالقوه کلاسیک تراژیکوم. با این حال، بیست و یا سی ثانیه به کتاب وارد شده و شما متوجه خواهید شد که او عمیق ندارد، زیرا Bellow چیزهایی را فهرست می کند که به جای توسعه دادن او به شکل قابل توجهی است. به عنوان مثال: ما خاموش شدیم: ما ماشین آلات، لوکس، فرماندهی، سرمایهداری، فنآوری، مانون، اورپه و شعر را مورد بحث قرار دادیم. @ و از آن به راحتی از سلولهای قرنطینه به ژنرال رومل و از رومل به جان دون و تی.اس. الیوت / و این به من / سخنان انیشتین و Zsa Zsa گابور اشاره کرد، با اشاره به سوسیالیسم لهستان و تاکتیک های فوتبال جورج Halasâ € | @ خسته Saul! این چیزی به ما نمی گوید به نظر می رسد، در واقع، همانطور که نویسنده به سادگی نشان می دهد. و این حتی خوب نشان دادن نیست، زیرا هر کسی می تواند آن را انجام دهد: [P] یک بازنگری عالی بود؛ یک ذهن بزرگ؛ او جویس را بر زبان انگلیسی، بحران موشک کوبا، بکت در فرانسه و فیلمهای یاسوجیرو اوزو آورده است. او می تواند خاموش شود، در حالیکه ریلکه را در قلعه دوئینو، فتح پروست قرار می دهد، قاتل سریال پسر سام و تابستان عشق، رفع می شود. دو بار او آن را اغلب انجام می دهد. در نتیجه، هومبولت به یک لیست خواندن Uni، مجموعه ای از موضوعات یا تم ها کاهش می یابد. ما معتقدیم که معتقد هستیم که او فکری است، کسی که با ذهن دانشنامه است، اما یک مورد کلاسیک از یک نویسنده است که ما را به جای ما نشان می دهد. رویکرد Bellowâ € ™ s شبیه به یک شاعر است که تلاش برای متقاعد کردن کسی را بزرگ با شمارش تاثیرات آن، به جای از طریق خواندن برخی از اشعار. البته، Citrine بعدها پس از وقایع او توصیف می کند روایت است. بنابراین، او می تواند به جای مطالب، فقط به موضوعات یادآوری کند، قابل فهم است، من حدس می زنم. اما، اگر شما به اندازه کافی سخت تلاش کنید، هنوز می توانید چیزی را رد کنید. من نمیخواهم بخرم که Bellow در حال تلاش برای توضیح اینکه چگونه مردم را به خاطر میآوریم، زیرا حافظه Citrine در سایر قسمتها یا قسمتهای کتاب خوب عمل میکند. علاوه بر این، هومبولت به معنای جذابیت است و در کتاب هیچ معنایی ندارد. در حقیقت، تقریبا غیر قابل درک است که چرا Citrine مرد را تحسین می کند و یا تحسین. هومبولت تنها نیست یک ماده فاقد وجود دارد. دمی ماری کمی بیشتر از یک جوجه داغ قرص است که از ترورهای شبانه رنج می برد، و کتلین، هملت هومبولت، تقریبا تماما خالی است. تنها شخصیت هایی با شخصیتی مانند Citrine و Rinaldo Cantabile هستند. در تمام عدالت، Cantabile فوق العاده است. مقدار درستی از مرد سخت و مقدار مناسب حساسیت / آسیب پذیری schmo. من از تمام بیت های خودم خیلی لذت بردم. در مورد Citrine، او اغلب جذاب و دلربا است. با این حال، تن رمان گاهی اوقات همکاری می کند؛ به نظر می رسد پایین، بسیار شبیه به ژاک ماریاس به طور متوسط، به نظر می رسد که او ذهن ما را با تفکر فلسفی، فرهنگی و اجتماعی خود دمی می کشد، اما واقعا او اصلا وجود ندارد. در اینجا هیچ بینش عالی در کتاب یافت نمی شود. در حقیقت، من فلسفه و انگلیسی را مطالعه کردم و روایت، گاه به یاد می آورد که من مجبورم در سمینارها به گوش دادن به دانش آموزان سال اول که بدون هیچ حس تظاهرات و یا نظرات واسه جاده ی خودم گوش می کنند گوش کنم. بسیاری از رمان ها از ایده ها طرح بسیار نازک بر روی زمین است. این برای من واقعا مشکل نیست، اگر ایده ها در سطح بالا قرار بگیرند. اما، همانطور که در پاراگراف قبلی ذکر شده، کمدی نمیتواند تازه یا حتی تازه به موضوعاتی که او در این کتاب مطرح میکند، نیاورد. با این حال نمی توان گفت که کاری که او انجام می دهد در همه جا جالب نیست. این است. هدیه Humboldt € ™ s در مورد بسیاری از چیزها - چهره تغییر شیکاگو، مون ...
مشاهده لینک اصلی
من بیشتر این رمان را دوست داشتم، اما در اینجا و آنجا لکه های تدیومی وجود دارد. رمان شروع به خواندن کمی کند می کند، اما همانطور که در عمل از طرح می آید، سرعت حرکت می کند. داستان در طول زمان کوتاهی اتفاق می افتد، اما راوی چارلی سیترون اغلب گذشته خود را به یاد می آورد، عمق عمق داستان را به یاد می آورد. موضوع بسیاری از یادبود او مربی سابق او، Humboldt Fleisher، در حال حاضر مرده است. رابطه آنها سنگی بود، به سختی پایان یافت و چارلی به نظر می رسید که از طریق احساسات گناه او کار می کرد (هرچند هومبولت سرخورده بود و عمدتا به دلیل سقوط وی سرزنش می شد). چارلی نیز زمان زیادی را صرف تفکر متافیزیکی (به معنای واقعی کلمه) می کند که منجر به چشمان من به لعاب شدن می شود. بهترین قسمت از این رمان برای من شخصیت Cantabile بود، یک گانگستر وحشتناک وحشتناک که سیترین را در اطراف شیکاگو در برنامه های مضحک می کشاند. هات ضد چارلی و کاملا هیستریک است. من دوست داشتم زمانی که این بذله انگیز ظاهر شد بر روی صفحه. این کتاب با دیگر گرگها که از طریق چارلی از چارلی استفاده می کنند، پر شده است، اما Cantabile شومتری است. (و این نام مستقیما از چاوسر یا دیکنز است، آیا این نیست؟ @ چه کسی توهین میکنه؟ @ من فکر کردم. من از پایان خشنود شدم، اگر چه من یک صفحه نهایی با کمی پانچ بیشتر دوست داشتم. من پروفسور داشتم که در دوره ی خود در مورد داستانی معاصر آمریکایی (با روزنامه \"روزه گرفتن\") شروع به کار کرد و گفت که کار وی بر بحران فراگیر فراگیر در آمریکا پس از جنگ جهانی دوم متمرکز شده است. این اثر 20 سال پس از سپردن روزنامه منتشر شد، اما من شباهتهای زیادی را با آن دیدم. شخصیت های اصلی هر کدام به نوعی فانتزی هستند که با انتظارات دیگران فلج می شوند. آنها روی رویای آمریکایی تلاش کردند و آن را به اندازه کافی رضایت بخش نکردند (همسر و بچه ها و شغل خود را ترک کنند) و منجر به بروز مشکلات شد. مفاهیم مرگ و میر و مرگ به شدت. تفاوت این است که من از شخصیت اصلی StD متنفر بودم (شاید دچار سوءاستفاده شد)، در حالی که شخصیت اصلی این رمان بیشتر دوست داشتنی است. دوست داشتنی fuck-up.Anyway، در نهایت به عنوان خوانده شده چیزی دیگری توسط Bellow و Id دوست دارد برای دیدن اینکه آیا این شباهت های موضوعی در کار خود و یا فقط تصادفی رایج است. به عنوان یک یادداشت جانبی، من به Fellinis 8 1/2، یکی از فیلم های مورد علاقه من بسیاری از شباهت ها وجود دارد: هنرمند مشهور که نمی تواند تولید کند و توسط دیگران شگفت زده می شود، معشوقه (شخصیت مشابهی دارد)، همسر (سابق)، وسواس در گذشته (فریبکاری). جایگزین جنسیت / زن در 8 1/2 با پول و همه شما از دست رفته یک Humboldt و یک هدیه است. توجه دیگر: من دوست دارم Bellows استفاده از یک رشته طولانی از صفت بدون علامت بین. من نمی دانم چرا نویسندگان در مورد دستورالعمل های دستوری نگرانی های من را می گیرند، اما من حدس می زنم این فقط نوع غیر سازنده من هستم، هاه: P
مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب هدیه هومبولت
خرید کتاب هدیه هومبولت
جستجوی کتاب هدیه هومبولت در گودریدز
مشاهده لینک اصلی
@ (..) من فکر کردم هومبولت به طور جدی تر و رنج بیشتری نسبت به این ممکن است در این پاسخ ظاهر شود. من خیلی دوستش نداشتم. او می تواند لوکس از دست دادن کسی داشته باشد. علامت ناپذیری از عشق این واقعیت بود که من اغلب با هومبولت رویا می دیدم. هر بار که او را دیدم، به شدت منتقل شدم و در خوابم گریه کردم. من یک بار آن را دیدم که در داروخانه Whelans در گوشه ای از خیابان ششم با هشت در روستای گرینویچ یافت شد. او مردی بود که نفوذ ناپذیر، سنگین و شکسته بود که من در خیابان 46 دیده بودم، اما همانطور که هومبولتز شدیدا و منظم نیمی از زندگی اش بود. او در کنار من در نوشابه های نوشیدنی، با یک کک، نشسته بود. من شروع به گریه کردم من گفتم، @ جایی که تو بوده ای؟ من فکر کردم که من فوت کرده بودم (..) @. SAUL BELLOW @ (..) با این حال، صورت هومبولت به وضوح نشان داد که او فهمید چه باید کرد. این نیز نشان داد که او تا به حال به انجام این کار. و همچنین توجه من به منظره ها را جلب کرد. در پایان 40 سالگی، او و Kathleen ماه عسل، از روستای گرینویچ به روستای نیوجرسی نقل مکان کرده اند و زمانی که من از آن بازدید می کردم، تنها زمین، درختان، گل ها، پرتقال، خورشید، بهشت، آتلانتیس، ردامنتوس بود. او در مورد ویلیام بلیک در فلفام و در پارک های میلتون صحبت کرد و شهر را خشمگین کرد. این شهر نفرت انگیز بود. برای پیگیری موضوع پیچیده مکالمه خود، لازم بود که متون اصلی آن را بدانیم. من می دانستم که: Timaeus، افلاطون، چه پروست درباره Combray نوشت، که ویرجیل درباره کشاورزی نوشت، که مارول در مورد باغبانی نوشت، شعر کارائیب توسط والاس استیونز و غیره، نوشته است. یکی از دلایلی که هومبولت و من به آن وابسته اند این واقعیت است که من می خواهم همه چیز را که او باید تدریس کند یاد بگیرد. (..) @
مشاهده لینک اصلی
هنگامی که چارلی Citrineâ € ™ ثانیه، عاشق رناتا گفت: â € œWhen شما به داستان می آیند اجازه دهید من می دانم، Iâ € ™ متر در فلسفه بزرگ نیست، â € او به bullseye ضربه. من هرگز قبل از خواندن یک جنجالی تر و سخت تر از فلسفیدن خودخواهانه، نامزدی کردن با نامحرم، و فکری و اخلاقی نگفتم. شما متوجه می شوید یک رمان کار نمی کند زمانی که شما خود را به طور مرتب چک کنید که چگونه تعداد صفحات باقی می ماند. من در این زمینه تنها از احترام به برنده جایزه پولیتزر و برنده جایزه نوبل Saul Bellow، به عنوان نویسنده شاهکار ماجراهای ماه آگوی، نگهداری می شود. من فکر می کنم پایین بود که به سادگی گذشته از اول و بیش از حد ستایش شد. شاید او فقط خود را بیش از حد جدی گرفت؟ هدیه Humboldt € ™ ثانیه یک رمان مشخص شده توسط بخش از شوخ طبعی، طنز و جذابیت که خدمت به طرح و شخصیت. متأسفانه این بخش ها با عقب ماندگی های طولانی به فلسفه ی خسته کننده، غرور فکری خسته کننده و نارسیسیسم متفرق می شوند. آیا چیزی از دست دادم؟ زبان کمتری در گونه داشت؟ من یکی از فیلسوفان است که علیه آنها فون هومبولت فلیرر و چارلی سیترون گول زدند؟ اولین عاشق چارلی، نائومی لوتز، به چارلی گفت: \"همیشه شگفت انگیز بود که شما صحبت کردید. اما خاموش کردن. \"بله، نائومی، 487 صفحه از\" خاموش کردن \"
مشاهده لینک اصلی
من همچنان به رمان های Saul Bellowâ € ™ ثانیه مانند یک زنبور عسل دیوانه الاغ به گل نازک کشیده شده است. من باید ناامیدی، سردرگمی، سرخوردگی را دوست داشته باشم. من یک مارشیست ادبیات هستم. بله، اشتیاق من، شور و شوق سگ من، به من نزدیک تر می شود ... و سپس من را در بینی می چسبانم. رمانهای او واقعا واقعا رضایت بخش نیستند؛ آنها تقریبا من را خشمگین می کنند چگونه یک انسان می تواند چنین با استعداد باشد، چنین نویسنده ای عالی، و با این وجود کتاب هایی با چنین ناقص را از بین می برد؟ در حقیقت، من نمی دانم چگونه به هدیه Humbodtâ € ™ ثانیه را ارزیابی کنم. این من را شکست میدهد با این حال، این روزها باید با موفقیت شکست بخورید، من حدس می زنم، بنابراین من قصد دارم آن را انجام دهم. مادر من به من آموخت که اگر شما در مورد کسی یا چیزهایی که همیشه می خواهید حرف بزنید، می گویند چیزی خوب اول خوب، من قصد ندارم این کار را انجام دهم. من می خواهم در مورد چیزهایی که من در مورد این کتاب دوست ندارم، درست عمل کنم، که، من مطمئن هستم که او موافق است، بیشتر سبک من است. یک هدیه Humboldtâ € ™ ثانیه جهنم بسیار اشتباه است. به شدت اشتباه است این چیزها کتاب را می کشند اگر انتظار شما این است که یک شاهکار باشد [و چرا باید انتظار شما را با توجه به اعتبار خود داشته باشیم؟] برخی از آنها مشکلات پیش بینی شده Bellovian هستند، برخی از آنها جدید، غیر منتظره، معایب در اینجا همه چیز را می گذرانیم تا رمانش را فاش کنیم. او به عقب برگشته است. به طور معمول، خوب شروع می شود. ما از طریق چارلی سیتین، راوی اول شخص، به Humboldt Fleisher معرفی می کنیم، که به نظر می رسد یک شخصیت گرگانی است، شخصیت بالقوه کلاسیک تراژیکوم. با این حال، بیست و یا سی ثانیه به کتاب وارد شده و شما متوجه خواهید شد که او عمیق ندارد، زیرا Bellow چیزهایی را فهرست می کند که به جای توسعه دادن او به شکل قابل توجهی است. به عنوان مثال: ما خاموش شدیم: ما ماشین آلات، لوکس، فرماندهی، سرمایهداری، فنآوری، مانون، اورپه و شعر را مورد بحث قرار دادیم. @ و از آن به راحتی از سلولهای قرنطینه به ژنرال رومل و از رومل به جان دون و تی.اس. الیوت / و این به من / سخنان انیشتین و Zsa Zsa گابور اشاره کرد، با اشاره به سوسیالیسم لهستان و تاکتیک های فوتبال جورج Halasâ € | @ خسته Saul! این چیزی به ما نمی گوید به نظر می رسد، در واقع، همانطور که نویسنده به سادگی نشان می دهد. و این حتی خوب نشان دادن نیست، زیرا هر کسی می تواند آن را انجام دهد: [P] یک بازنگری عالی بود؛ یک ذهن بزرگ؛ او جویس را بر زبان انگلیسی، بحران موشک کوبا، بکت در فرانسه و فیلمهای یاسوجیرو اوزو آورده است. او می تواند خاموش شود، در حالیکه ریلکه را در قلعه دوئینو، فتح پروست قرار می دهد، قاتل سریال پسر سام و تابستان عشق، رفع می شود. دو بار او آن را اغلب انجام می دهد. در نتیجه، هومبولت به یک لیست خواندن Uni، مجموعه ای از موضوعات یا تم ها کاهش می یابد. ما معتقدیم که معتقد هستیم که او فکری است، کسی که با ذهن دانشنامه است، اما یک مورد کلاسیک از یک نویسنده است که ما را به جای ما نشان می دهد. رویکرد Bellowâ € ™ s شبیه به یک شاعر است که تلاش برای متقاعد کردن کسی را بزرگ با شمارش تاثیرات آن، به جای از طریق خواندن برخی از اشعار. البته، Citrine بعدها پس از وقایع او توصیف می کند روایت است. بنابراین، او می تواند به جای مطالب، فقط به موضوعات یادآوری کند، قابل فهم است، من حدس می زنم. اما، اگر شما به اندازه کافی سخت تلاش کنید، هنوز می توانید چیزی را رد کنید. من نمیخواهم بخرم که Bellow در حال تلاش برای توضیح اینکه چگونه مردم را به خاطر میآوریم، زیرا حافظه Citrine در سایر قسمتها یا قسمتهای کتاب خوب عمل میکند. علاوه بر این، هومبولت به معنای جذابیت است و در کتاب هیچ معنایی ندارد. در حقیقت، تقریبا غیر قابل درک است که چرا Citrine مرد را تحسین می کند و یا تحسین. هومبولت تنها نیست یک ماده فاقد وجود دارد. دمی ماری کمی بیشتر از یک جوجه داغ قرص است که از ترورهای شبانه رنج می برد، و کتلین، هملت هومبولت، تقریبا تماما خالی است. تنها شخصیت هایی با شخصیتی مانند Citrine و Rinaldo Cantabile هستند. در تمام عدالت، Cantabile فوق العاده است. مقدار درستی از مرد سخت و مقدار مناسب حساسیت / آسیب پذیری schmo. من از تمام بیت های خودم خیلی لذت بردم. در مورد Citrine، او اغلب جذاب و دلربا است. با این حال، تن رمان گاهی اوقات همکاری می کند؛ به نظر می رسد پایین، بسیار شبیه به ژاک ماریاس به طور متوسط، به نظر می رسد که او ذهن ما را با تفکر فلسفی، فرهنگی و اجتماعی خود دمی می کشد، اما واقعا او اصلا وجود ندارد. در اینجا هیچ بینش عالی در کتاب یافت نمی شود. در حقیقت، من فلسفه و انگلیسی را مطالعه کردم و روایت، گاه به یاد می آورد که من مجبورم در سمینارها به گوش دادن به دانش آموزان سال اول که بدون هیچ حس تظاهرات و یا نظرات واسه جاده ی خودم گوش می کنند گوش کنم. بسیاری از رمان ها از ایده ها طرح بسیار نازک بر روی زمین است. این برای من واقعا مشکل نیست، اگر ایده ها در سطح بالا قرار بگیرند. اما، همانطور که در پاراگراف قبلی ذکر شده، کمدی نمیتواند تازه یا حتی تازه به موضوعاتی که او در این کتاب مطرح میکند، نیاورد. با این حال نمی توان گفت که کاری که او انجام می دهد در همه جا جالب نیست. این است. هدیه Humboldt € ™ s در مورد بسیاری از چیزها - چهره تغییر شیکاگو، مون ...
مشاهده لینک اصلی
من بیشتر این رمان را دوست داشتم، اما در اینجا و آنجا لکه های تدیومی وجود دارد. رمان شروع به خواندن کمی کند می کند، اما همانطور که در عمل از طرح می آید، سرعت حرکت می کند. داستان در طول زمان کوتاهی اتفاق می افتد، اما راوی چارلی سیترون اغلب گذشته خود را به یاد می آورد، عمق عمق داستان را به یاد می آورد. موضوع بسیاری از یادبود او مربی سابق او، Humboldt Fleisher، در حال حاضر مرده است. رابطه آنها سنگی بود، به سختی پایان یافت و چارلی به نظر می رسید که از طریق احساسات گناه او کار می کرد (هرچند هومبولت سرخورده بود و عمدتا به دلیل سقوط وی سرزنش می شد). چارلی نیز زمان زیادی را صرف تفکر متافیزیکی (به معنای واقعی کلمه) می کند که منجر به چشمان من به لعاب شدن می شود. بهترین قسمت از این رمان برای من شخصیت Cantabile بود، یک گانگستر وحشتناک وحشتناک که سیترین را در اطراف شیکاگو در برنامه های مضحک می کشاند. هات ضد چارلی و کاملا هیستریک است. من دوست داشتم زمانی که این بذله انگیز ظاهر شد بر روی صفحه. این کتاب با دیگر گرگها که از طریق چارلی از چارلی استفاده می کنند، پر شده است، اما Cantabile شومتری است. (و این نام مستقیما از چاوسر یا دیکنز است، آیا این نیست؟ @ چه کسی توهین میکنه؟ @ من فکر کردم. من از پایان خشنود شدم، اگر چه من یک صفحه نهایی با کمی پانچ بیشتر دوست داشتم. من پروفسور داشتم که در دوره ی خود در مورد داستانی معاصر آمریکایی (با روزنامه \"روزه گرفتن\") شروع به کار کرد و گفت که کار وی بر بحران فراگیر فراگیر در آمریکا پس از جنگ جهانی دوم متمرکز شده است. این اثر 20 سال پس از سپردن روزنامه منتشر شد، اما من شباهتهای زیادی را با آن دیدم. شخصیت های اصلی هر کدام به نوعی فانتزی هستند که با انتظارات دیگران فلج می شوند. آنها روی رویای آمریکایی تلاش کردند و آن را به اندازه کافی رضایت بخش نکردند (همسر و بچه ها و شغل خود را ترک کنند) و منجر به بروز مشکلات شد. مفاهیم مرگ و میر و مرگ به شدت. تفاوت این است که من از شخصیت اصلی StD متنفر بودم (شاید دچار سوءاستفاده شد)، در حالی که شخصیت اصلی این رمان بیشتر دوست داشتنی است. دوست داشتنی fuck-up.Anyway، در نهایت به عنوان خوانده شده چیزی دیگری توسط Bellow و Id دوست دارد برای دیدن اینکه آیا این شباهت های موضوعی در کار خود و یا فقط تصادفی رایج است. به عنوان یک یادداشت جانبی، من به Fellinis 8 1/2، یکی از فیلم های مورد علاقه من بسیاری از شباهت ها وجود دارد: هنرمند مشهور که نمی تواند تولید کند و توسط دیگران شگفت زده می شود، معشوقه (شخصیت مشابهی دارد)، همسر (سابق)، وسواس در گذشته (فریبکاری). جایگزین جنسیت / زن در 8 1/2 با پول و همه شما از دست رفته یک Humboldt و یک هدیه است. توجه دیگر: من دوست دارم Bellows استفاده از یک رشته طولانی از صفت بدون علامت بین. من نمی دانم چرا نویسندگان در مورد دستورالعمل های دستوری نگرانی های من را می گیرند، اما من حدس می زنم این فقط نوع غیر سازنده من هستم، هاه: P
مشاهده لینک اصلی