کتاب هرتزوگ

اثر سال بلو از انتشارات یوبان - مترجم: فریدون رضوانیه-معروف ترین رمان ها

موزس هرتزوگ با خود فکر کرد اگر عقلم را هم از دست داده باشم مهم نیست. بعضی‌ها تصور می‌کردند عقل او پارسنگ برمی‌دارد و خودش هم مدتی به سلامت عقلش مشکوک شده بود
رمان هرتزوگ بیانیه‌ای سیاسی، ایدئولوژیک و تأیید ادعای تاریخی قوم یهود، به اصطلاح، یعنی ستم کشیدگی ایشان است. در کل، رمان که در عرض زمانی حدود یک سال اتفاق می‌افتد، در واقع طول زمانی مقطع جنگ جهانی دوم، جنگ جهانی اول و انقلاب شوروی، قرن هفدهم تا بیستم و نظریه‌پردازی‌های نخبگان یهودی را شامل می‌شود
شخصیت اصلی، فورس آلکانا هرتزوگ، آمیزه‌های کامل منتسب به روان فراجمعی یهودی، مظلوم‌نمایی تاریخی، نخبگی در حکمت و فلسفه‌های بشری را داراست. هرتزوگ که استاد دانشگاه، نویسنده و صاحب نظر در فلسفه‌ی هنر است. به اصطلاح زمینه‌های ستم تاریخی و زخم‌های حاصل از آن را دارد. برای نفس زیستن و تنازع بقا و تولیدمثل هر تجربه اخلاقی و ضداخلاقی، فرهنگی و ضدفرهنگی، اقتصادی و اجتماعی و ضد آن‌ها را به کار می‌بندد
در دوره‌ای که با همسر اولش (دیزی) زندگی می‌کند معشوقه ژاپنی دارد و در دوره‌ای که با همسر دومش (مادلین) می‌زید معشوقه ای دیگر دارد. بر هرتزوگ و خاندان و تبار او و یهودیان دیگر کشورها، که به نوعی با او سروکار پیدا می‌کنند انواع ستم‌ها رفته است


خرید کتاب هرتزوگ
جستجوی کتاب هرتزوگ در گودریدز

معرفی کتاب هرتزوگ از نگاه کاربران
رمان بدون فصل، من را ناراحت کرده بود. هرزوگ نوعی محصور داشت. گاهی اوقات پروسه قطع می شود، فقط برای ادامه یک فضای کوچک در زیر است. هنوز هم به نظر من مبهم و ناسازگار به نظر می رسید، به مدت طولانی برای فصل ها و تقسیم بندی واضح شده است. من 18 درصد از این کتاب را خوانده ام، و این چیزی است که من باید برای آن نشان دهم: این کتاب برای من بسیار سخت بود مرور. من هنوز کاملا مطمئن نیستم که من نظر کامل در مورد آن داشته ام. این تا به حال در لیست خواندن من بوده است. و این مدت طولانی در گوشه ای از چشم من است، با صدای بلند، گول زدن من را برای باز کردن آن، و کشف برنده جایزه شگفت انگیز نوبل. من فکر کردم من آن را دوست دارم. شصت صفحه در ادامه، من هنوز نمیتوانستم نقطه ای را که نویسنده میخواست با داستانش فروخته بود ببینم. این دست من نبود مقدمه ای از فیلیپ راث از تولستوی ذکر کرده است و پروس آنها را مقایسه کرده است. من این شباهت را نمی توانم ببینم، چون آنا کارنینا یکی از مورد علاقه من تمام وقت است. احساس کردم نوشتن در همه جا بوده و قادر به تمرکز بر یک ایده تنها برای حتی طول چند عبارتی نیست. شاید این به معنای نشان دادن Herzogâ € ™ â € œmadnessâ € بود، اما آن را نوعی آزار دهنده بود.به همراه با این سر و صدا نقل قول از نابغه شدید، شوخ طبعی و درون نظم بود، بنابراین شما شاید ممکن است درک پیچیدگی من در پیچاندن ذهن من در ثابت به نظر من. در کل آنچه که در واقع می خوانم، می توانم حس شوخ طبعی تیره و طوفانی را در زیر درام طرح داشته باشم. اغلب اوقات من نمی دانستم که آیا باید برخی از آثار خنده دار یا توهین آمیز را در نظر داشته باشم؛ مانند این: \"هرگز نمی فهمم که زنان چه می خواهند. آنها چه میخواهند؟ آنها سالاد سبز می خورند و خون انسان را می نوشند. »نزدیک به صفحه هفتم، من از نوشتن نوشته های دیوانه و خردل شخصیت بسیار خسته شدم. علاوه بر این، کتاب من بوی تمام ریزه کاری ها بود (با تشکر از کپی جدید پینگوین کلاسیک، که موفق به تنها کتاب در قفسه های من شد - در میان 200 نفر دیگر - برای تبدیل شدن به کپک و قالب، کمتر از 2 سال) بنابراین من تصمیم گرفتم آن را در حال حاضر رها کنم و شاید چند سال دیگر دوباره آن را انتخاب کنم. شاید من فقط صادقانه نمی توانستم خودم را برای مراقبت از هرتزوگ یا بیداری مستمر خودم به ارمغان بیاورم.این نقل قول ها خیلی قاتل هستند: \"شما باید برای زندگی خود مبارزه کنید. اوضاع اصلی این است که شما آن را نگه دارید. »مردم در حال مرگ هستند - هیچ استعاره ای - برای عدم وجود چیزی واقعی برای حمل خانه زمانی که روز انجام می شود.»

مشاهده لینک اصلی
یک کتاب است که به من داد € زیادی lutaâ | او Agradeço عزیز آقای موسی E. Herzog.Esta à © وسواسی خود تجزیه و تحلیل یک مرد به دنبال یک دوره، یک دوره است که در زنان محدود equÃvoco که همیشه مانند بازگشت به مادر útero گرداند. آرامش به دنبال tragicomà © روز Herzog.Herzog در جهان فاسد، یک جهان است که او را به عنوان دیوانه مواجه و نامه می نویسد مجبور در مورد همه چیز و هر چیزی را برای ایجاد یک نقطه equilÃbrio و ثبات در زندگی خود سقوط کرد. مانع ایجاد الکتریسیته نوشتن راه و در پایان، راضی، بازگشت یک منبع امکان پذیر است در نهایت در silêncio.â € £ œPosso سدیم صلح است باشد به خوبی از حرکت صعودی، اما همه چیز به نظر من € claro.â (P.366) من اعتراف می کنم که آیا این £ آسان مانند این کتاب است. شاید او را در زمان مناسب به عنوان خوانده شده.

مشاهده لینک اصلی
من از طریق خواندن، بسیار آرام، اما بدون محکومیت، از آن به بعد در قطر خواندن. در زیر تمام جوایز نوبل جایز است: علمی، متراکم، درهم آمیخته، غنی و کاملا انعطاف پذیر است. من برای این خواندن، شاید در زمان دیگری یا در زندگی دیگر، نجیب نیستم. موضوع این کتاب جالب است و رویکرد به سوالات خودآزمایی نیز همین طور است، اما آن را خیلی پیچیده می کند، خود را در توصیف ها از دست می دهد، و نه به طور موثری انگیزه روایت را فراهم می کند.

مشاهده لینک اصلی
طرح کوچک است. در اصل، موسی هارزوگ، یک مرد 47 ساله که در اوایل دهه 1960 در نیویورک و شیکاگو زندگی می کرد، یک دانشگاهی، یک نوه مهاجران، تا زمانی که او در ازدواج پایدار بوده است، هر زمان که فرصت و میل را ارائه می دهد، امورتی داشته باشد خودش با این حال، اکنون اوضاع خوب نیست، زیرا او به عشق و تحقیر افتاد و با شیطان ازدواج کرد و همسر اول خود را از دست داد. حالا همسر نیست 2 دستکاری، استفاده شده است، و او را برای بهترین دوست ترک کرد. در این دوره او او را متقاعد کرد که یک خانه بزرگ در کوه های برکشایر از ماساچوست را خریداری کند. به دستور او، او در میان چیزهای دیگر خود را در تنظیم این خانه را به دلیل هدفی حرفه ای خود را از دست داد. مطمئنا او خیلی از لحاظ مالی و عاطفی و حرفه ای او را پاک کرد. خانم ها اغلب از طریق زنان غرق می شوند. حالا کسی که از دست رفته است، طول می کشد تا رشد کند و خاموش شود - در نهایت. یک نقطه اوج و انحطاط است که من @ خراب نخواهم کرد، @ اما طرح اصلی در اینجا نیست. زندگی درونی آن، نشان دهنده مجموعه ای از نامه ها و گفتگوها است هرزوگ با مردم در زندگی خود، گذشته و حال، و همچنین با فیلسوفان و دیگر شخصیت های عمومی، زندگی می کند و یا مرده است، ایده های خود را با او درگیر است. حروف واقعی اما جریان هوشیاری او، همانطور که وی در برابر شرایطش سرزنش، انتقاد، استدلال و ریل را نقض می کند، و او را در معرض خطراتی قرار می دهد که بدون توجه به نقل قول های ذهنی، اوایل و اغلب زمانی که بحران خود را برای معایب حقیقت می اندازد. یک نقل قول از نوشته ویکی پدیا در مورد رمان: \"مردم نمیدانند چقدر آنها در دست گرفتن ایده ها هستند\"، یک بار پس از آن نوشته شد. @ ما در میان ایده هایی بسیار بیشتر از آنچه که در طبیعت زندگی می کنیم زندگی می کنیم. @ همچنین من فکر می کنم کتاب مواجهه با مشکلات زمان ها در ریزه کاری این شخص، موس Herzog است. آنچه که یک بار هنوز هم کار می کند، در زندگی و یا در کل جامعه خود، دیگر کار دیگری نیست. در سطح آن به نظر می رسید که او می تواند هر کاری را که او می خواست از نظر جنسی و رمانتیک انجام دهد. اما آزاد آزاد نبود هزینه ها وجود داشت. â € œ انتصاب به دنبال جنون است. آزادی بی حد و حصر برای انتخاب و بازیابی انواع مختلفی از نقش ها با انرژی زیادی وجود دارد. \"... برخی از انتخاب های قاطع مورد نیاز، نوعی نظم یا قاعده مورد نیاز است. من می توانم کمی سبک بلوز را در Herzog ببرم، زیرا وقتی نوشتم، کلمات آن را از طریق سر من می گذرانند - کسب و کار ناتمام، مسائلی که مطرح شد، ایده ها، حافظه رویدادهایی که هنوز در آن بازی می کنند - که من برای وصل کردن اگر من تا به حال به نوشتن داستان من می ترسم این امر می تواند مربوط به این چیزهای جریان آگاهی است. اما چگونه یک ایده را به یک کاراکتر و برخی ایده های دیگر به دیگران متصل می کند، رمز و راز است! (و یا تصمیم می گیرد در طرح.) من به کتاب صوتی گوش دادم. صدای راویان به نظر می رسد، به نظر می رسد از دهه 1940 به جای 60 سالگی. من فکر کردم او بعضی از کلمات عبری را اشتباه تلفظ کرده بود، اما زمانی که عبارات کامل بود، که به وضوح معلوماتی دریافت کرده بود، مطمئن نبودم - تا زمانی کهHere I @ Hineni اعلام کرد! as hie-nee - nee. چهره های کتاب مقدس آن، هنگامی که خدا آنها را فرا می خواند، پاسخ می دهند و باید حقیقت را بشناسند. در واقع هجای اول یکshort i @ sound است، از آنجایی که آن هجا نیست. ... با این حال، صدا کمک می کند - من آن را بخوانید، نه من؟ - تا زمانی که من نسخه پشتیبان تهیه نسخه پشتیبان تهیه.

مشاهده لینک اصلی
هزوگ فکر کرد، آیه، بزرگترین توجیه. چه یک نابغه او می تواند همه فانی، حتی کسانی که با بینی خود را بیشتر rosso.Ah، شخص فقیر منجر - و هرزوگ برای یک لحظه unì جهان عینی، و quellaltezza در خود نگاه کرد. او همچنین می تواند در Herzog لبخند بزند و او را نابود کند. اما این واقعیت باقی ماند. من هرزوگ هستم من موظف هستم که مرد باشم Nessunaltro می توان در محل mio.Mentre صحبت با یک دوست عزیز dellultimo وودی آلن، در خروج از سینما، من تا به حال ایده درخشان به حرکت سخنرانی یکی از شخصیت های (دختر قرار دادن تمام روشن فکر). این به من یادآوری می کند که بسیاری از C. من می گویم خنده در زیر سبیل ما، دانش قدیمی ما. او، پذیرش خنده با یک لبخند یک محتاط تر، او به من گفت که در واقع که شخصیت در شیوه ای معمول خود را مشتاق ساخته شده است او را از ترس می شود تا در چشم مردم، در سخن گفتن از هنر و ادبیات. این کوک بود خنده در دهانم فوت کرد، و سوال در یک ثانیه آمد: آیا من هستم یا من هستم؟ چه چیزی باعث می شود که من یک دختر تمام روشنفکران در یک سخنرانی باشم؟ آیا حتی من سعی نکنم شخصیت را بفهمم، بر نفس خود خیره نشوم، و همچنین ابراز علاقه کنم؟ بحث منفردانه من است در اینجا، این سوالات خودخواهانه از همه آنها اجتناب می کند، و نه به خاطر خشمگین شدن. سپس، کسی که از فلسفه متعالی فلسفه @ eh-ma-io @ استفاده میکند. من در شخص دیگری رفتار خنده، و، وقتی که من می دانم من همان چیزی که چند وقت پیش انجام داده اند، سرکوب همه با یک سریع پچ @ @ I-EH-MA، به نظر می رسد توجیه معقول پف کرده، اما در واقعیت است فقط در چشم دود می ماند (من، بعضی دیگر معتقدند که اگر تحت تأثیر اعتماد به نفس قرار بگیرند). Eh-ma-io من به دلایلی انجام دادم Eh-ma-io lho انجام شده متفاوت است. EH-اما-من در io.A رئوس مطالب این شب، هرزوگ می رسد با نیاز ناهنجار خود را به نوشتن نامه به هر کس بخواهد، به شکایت، انتقاد، مشخص، توضیح، به بررسی. او می نویسد، می نویسد و هرگز نمی فرستد. چند بار این کار را کردیم؟ من همیشه Herzog بوده ام در خشم و allumiliazione، ما سازماندهی گفتمان قرن، که قادر به خاموش کردن جهان برای یک لحظه، عمه ترسناک، اسیدیته پسر عموی در خون (بیشتر یا کمتر از ما؟)، مارها بستگان و دوستان سابق هنوز شکوه می کنیم که بهترین ها را از ما داشته ایم. روز، سال - - به این خیال پردازی هایش، این آثار هنری ما ساعت در مجموع اختصاص یافته است. آیا ما در حال تکان دادن و گرفتن خودمان هستیم تا بتوانیم بهترین نتیجه را بگیریم و برنده شویم؟ فقط آه امداد از جهان، که به سرعت پراکنده و ترک نمی odore.Io من نمی تواند کمک کند اما به هرزوگ متصل شده است. با یک پا بر روی فراری خود من (در حال حاضر از طریق اولین، در حال حاضر که نورش نامه های خود را)، و با یکدیگر بر روی زمین جامد در کنار او، زیر آن را مشاهده از درون و از بیرون، snaking در. شخصیتی که در میان صفحات اطراف هرزوگ متناوب به نظر می رسد تقریبا همه خرده، دروغ، قادر به انجام بدبختی و حفظ در همان زمان آنقدر پررو درخشان. مانند کسانی که جمعیت جهان ما، اتفاقا از: تشکرها ما در اطراف رقص، و ما آنها را از سنگر ما از innocenza.Herzog نگاه کنید، به نوبه خود، آن را به یک طناب از احساسات، آماده به ارتعاش در کوچکترین لمس است. خشم ناگهانی dallautoanalisi، درد و رنج عمیق، کوری در سراسر allinganno از nellamico ایمان بی رحمانه عزیزترین، خنجر عشق است که پس از سراسیمگی از مشت ناپدید می شوند نیست ثبت: آن یک دلقک درد و رنج است. واگذار وسوسه delleh ولی من، اما به تدریج تنظیم مسیر و اگر به او می دهد خرمن کوبی، به تنهایی. Scopre.Sarebbe نیز به نوبه خود ما، magari.Una سمت توجه داشته باشید: در مورد چیزی که من در کتاب های خوب را دوست دارم، و توانایی برای توصیف احساس گذشت بیش از پوست همه در یک راه ساده اما موثر است. در اینجا، در این کتاب شرح به عنوان اشعار خوانده می شود. هرزوگ پر از اشعار تو رشته ای است. آنچه که آنها را از کتاب های بد منحرف می کند (بدی ها برای من) این است که هیچکس به شما هشدار نمی دهد. تن راوی می کند از هیبت، متورم نمی به عنوان اگر او سرفه برای روشن گلو او را (خوب گوش دادن، من به شما روشن)، اما آن جریان از کلمات به عنوان اگر daltro.Tu صحبت afferrale.

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب هرتزوگ


 کتاب قصه عشق لیلی و مجنون
 کتاب خفاش کوچولو و دوستان مهربانش
 کتاب مجموعه داستان های ماندگار ایرانی
 کتاب متن کامل کلیله و دمنه
 کتاب مینا جوجه تیغی لجباز
 کتاب شب بخیر خرس کوچولو