رایت که در مقام نویسنده مولف سیزده رمان و دو کتاب کودک به شمار می‌رود، در این رمان و در بستر حوادث سال‌های دهه ۳۰ در کانادا، داستان زندگی دو خواهر را روایت می‌کند که یکی در دهکده‌ای متروک و دیگری در نیویورک زندگی می‌کند و با نامه نگاری به همدیگر روزگار می‌گذرانند.
رایت از لابه‌لای این نامه‌هاست که خواننده را به لابه‌لای جامعه خود می‌برد و با تیزبینی، دردها، تبعیض‌ها و ستم‌های اجتماعی که بر زنان در این جامعه روا می‌شود را بیان می‌کند.
این رمان همچنین روایت‌کننده نقد تند اجتماعی نویسنده بر ساختار رسانه‌ای کشورهای غربی در مواجهه با ساختار خانواده است.
رمان «کلارا کالان» در سال ۲۰۰۱ و پس از انتشار، تمامی جوایز ادبی معتبر کانادا از جمله جایزه گیلر، گاورنر جنرال، تریلیوم بوک اورد، و سی‌بی‌ای را از آن خود کرده است و در بسیاری از روزنامه‌های مشهور کانادا و آمریکا درباره این رمان نقد و نظر به انتشار رسیده است از جمله نشریه تایمز لندن که این اثر را در زمره یکی از برجسته‌ترین رمان‌های عصر حاضر معرفی کرد.
این کتاب با اطلاع نویسنده ترجمه شده و وی در متن کوتاهی از ترجمه آن به زبان فارسی و انتشار در ایران ابراز خوشنودی کرده است.
در بخشی از این رمان می‌خوانیم:
با تمام وجود دلم می‌خواهد کمکت کنم که بفهمی چقدر همه این داستان سخت، پیچیده و جانسوز است: یک روز به تو خواهم گفت که چگونه آموختم به تماشای نور رو به افول روزهای پاییز بنشینم یا بوی خاک را در اوان بهار در دل برف‌ها بیرون بکشم؛ چگونه در یک روز زمستانی باورهایم رنگ باختند. در یک غروب تابستانی بر چرخ و فلکی سوار شدم و از اوج آن به مردی که آسیبی سخت به من رسانده بود، چشم دوختم؛ به تو خواهم گفت که روزی به رم سفر کردم و در شهر آن شاعر مرده چه شمار بزرگی جنگاور دیدم؛ به تو خواهم گفت که چگونه با پدرت، جلو در سینمایی، در تورنتو ملاقات کردم... شاید از همین نقطه شروع کنم و ماجرا را برایت بگویم. در یک غروب زمستانی، وقتی چراغ‌ها را زودتر از معمول روشن کنیم یا شاید در یک روز تابستانیپر از برگ با آسمانی درخسان. قصه‌ام را با فعل‌های کمکی شروع خواهم کرد: من... هستم. تو... هستی. آن... هست.
خرید کتاب کلارا کالان
جستجوی کتاب کلارا کالان در گودریدز
معرفی کتاب کلارا کالان از نگاه کاربران
قالب مجله و نامه واقعا برای توصیف زندگی دو خواهر کار می کند. زبان دوست داشتنی است من احساس قوی برای زمان، به خصوص شهر کوچک کانادا در دهه 1930 احساس می کنم.
مشاهده لینک اصلی
خیره کننده
مشاهده لینک اصلی
پوشش کتاب خود را در مورد شخصیت دو خانم درگیر توضیح می دهد ... رمان در مورد دو خواهر Clara و Nora است .... Nora زیبا، شاد و بلند پروازانه، جاه طلبی او را به نیویورک می شود، تبدیل شدن به یک رادیو ستاره اپرا، در حالی که کلارا با مدرسه کار خود را تدریس می کند و در دنیایی است که با محدودیت خود بسته است، اما کلارا قوی است، مشخص است که او ذهن خود و جریان عمیق را برای هر زمان دشوار زندگی می تواند باشد. داستان پس از مرگ مرگ خواهران در سال 1935 اتفاق می افتد. این کتاب ترکیبی از نوشته های مجله ی Callan و نامه های بین خواهرها است .. نامه ای از چهره چشم انداز شگفت انگیز Whitfield، انتاریو، عشق او را برای زادگاه بیرون می آید زیبایی از طریق آیه های شاعرانه اش، حتی از طریق گرد و غبار و خاک جاده او، حیرت های شگفت انگیزی از آن را به ارمغان می آورد ... در حالی که نقاشی براق و زرق و برق شهرت و شهر نیویورک نورا قلم تیره تر از شهر و حرفه .... کلارا تنها باقی می ماند، نه در رابطه با مردان ازدواج می کند ... کلارا هدف زندگی خود را در تنهایی پیدا می کند، در حالی که نورا در ماجراجویی و خطرات ... کلارا فلسفه ای دارد، در حالی که نورا فریبنده و پر جنب و جوش است .... پس از پدرشان مادرانشان مرگ، خواهران سهم خود را از لکنت زبان در اطراف دارند، با پدرشان از آنها گرفته شده است هر دو روش زندگی خود را انتخاب کنید ... من دوست داشتم راه راایت روح شهر کوچک را از طریق کلاراس آرزوها کشیده شده ... او با بارداری بعدی مجبور به تجاوز می شود، او مجبور است تنها با آن مواجه شود و با گزینه های محدودی که جامعه اش را به ارمغان می آورد، مقابله کند ... بنابراین انتخاب واضح او برای رفتن به نیویورک به خواهرش برای سقط جنین است. .. و دوباره رایت شخصیتی را که لزبین است و شخصیت خود را صرف تنهایی می کند به ارمغان می آورد، به نوعی برجسته کردن اهمیت جامعه در آن زمان .... کتاب در لحظاتی که برای شما به ارمغان می آورد لذت می برد .. انتظار نداشته باشید برخی از درام های با کیفیت بالا به شما ضربه می زنند، و سپس اختلافات کامل را به ارمغان بیاورد مضمون ... رمان نه تنها دو شخصیت را بررسی می کند، بلکه تغییراتی را که بارها در آن اتفاق می افتد و واکنش مرد عادی را مشاهده می کند ... مانند انتقال از تئاتر به رادیو، نامه ها به تلگراف تغییر می کند ... شخصیت ها درست شده اند از همان ابتدا از این رو، رایت نمیتوانست فضا برای رشد بیشتر خود را فراهم کند، اگر انتخابی وجود نداشت این کار حتی بهتر بود. راایت متقاعد کننده به کفش کاراکترهای زنانه تبدیل شده بود که رشته های احساسی را کاملا قانع کننده می کشاند .... اگر دوست دارید خواندن بر سر خواهر، دوستی با پیچ و تاب های کم مشخصات که دارای تاثیر بسیار خوبی است این کتاب قطعا برای شما ...
مشاهده لینک اصلی
برای مردی که از دیدگاه یک زن سعی می کند نوشتن را انجام دهد، بسیار زیاد است. شاید قبل از شروع به نوشتن او زنان را در زندگی خود کمی متفاوت ببیند. شاید او شروع به توجه بیشتر به انفجار در صدای wifes خود، خواهران او خسته چشمان، راه مادر خود را absentmindedly قرار دادن یک دست بر روی شانه خود. شاید او از قراردادهای مکالمه روزانه گذشته ای برای دسترسی به آخرین بار که احساس می کند توسط یک مرد وارد شده است، نسبتا خوشایند یا فراتر از دردناک است. و اکنون او با یک گوش جدید گوش می دهد، یکی که مستدل است، اما با در دست گرفتن چنین باز نیز درک می کند. ریچارد رابرت، رایت بسیار زیادی دارد. او نه تنها از منظر یک زن، بلکه چندین نوشت. کلارا، معلم کوچک شهر کوچک؛ نورا، ستاره پرطرفدار رادیو نیویورک؛ Evelyn، نویسنده الکسانی لزبین که به هالیوود حرکت می کند. در دهه 1930 کانادا و ایالات متحده، و این زنان به وضوح انتظار می رود رفتار خاصی داشته باشند. با این وجود، آنها همه را به شیوه ای خود از بین می برند، در حالی که تلاش می کنند در نقش هایی که مردان برای آنها ایجاد می کنند، تحمل عواقب انتخاب های خود و گاهی اوقات وقایع غیر داوطلبانه را در نظر بگیرند. رایت صداهای این زنان را به گونه ای متقاعد کننده تسخیر می کند که من می توانستم این کتاب را با یک زن نوشته ام، اگر نویسندگان را در پوشش کتاب نمی دیدم. داستان خطی است و چندان خطی نیست. در این کتاب 415 صفحه ای اتفاق می افتد، و در سراسر روایت زیاد است و می افتد. این باعث می شود برخی از بیت های خسته کننده برای دریافت، اما theyre شکسته کاملا شگفت انگیز. آیا من همیشه میخواهم کلارا را گول بزنم؟ اما هی، دختر فقیر می آید از یک شهر کوچک که در آن او نمی تواند گوز بدون کسی صحبت کردن در مورد آن، بنابراین من حدس می زنم من نمی توانم وی را سرزنش کنم. رایت در لیست من از نویسندگان بزرگ کانادایی است که بسیاری از آنها وجود دارد. من چند سال پیش آخرین (؟) اکتبر خود را خوانده بودم و می توانستم احساس کنم در شرکت برخی از استعدادهای عالی بودم، بنابراین قطعا او را خواندید. عاشق یک روز با مردی برخورد می کند که می تواند صدای زنان را بهتر از برخی از نویسندگان زن استفاده کند.
مشاهده لینک اصلی
کلارا Callan خوب و فوق العاده خشنود به عنوان خوانده شده. من دوست داشتم که روایت از طریق نامه ها و یادداشت های دفتر خاطرات برگزار شود. اغلب اوقات می توان از روی حیله و تزویر استفاده کرد، اما رایت با آن کار شگفت انگیزی می کند. او همچنین برای ستایش در مورد زنان در دهه 1930 شایسته ستایش است. کلارا، نورا و ایولین به شدت قوی و وفادار به یکدیگر هستند. من دوست داشتم که بین خواهرها کمی یا هیچ درام وجود داشته باشد. نورا اجازه نداد دستش را در نیویورک امتحان کند زیرا او از خواهر او نفرت داشت. کلارا نورا را برای پیگیری رویاهایش تحقیر نکرد حتی اگر گاهی اوقات همه چیز را درک نکرد. کلارا عادی است او بر خلاف هیچ کدام از ما نیست و هنگام خواندن نامه هایش می توانست با آنچه که در دهه 1930 داشت، شناسایی شود - انجام و در کارهایی که انجام می دهد، درگیر شود. * spoilerish * تنها دلیل من رمان 5 ستاره را نمی دهد این - پس از کلمه است. من از آن متنفر بودم این تنها بخشی از رمان بود که من را ناامید کرد. من خیلی آرزو داشتم که چند سال بعد توسط کلارا یا نورا نوشته شود. من احساس کردم که ممکن است پسوند ممکن است تنها برای ما باشد که دلیل ما را برای دوست داشتن کلارا (یا نادیده گرفتن او) سؤال کنیم. پس از آن چیزی که قبل از آن اتفاق افتاده بود را ضبط نکرد. من با راوی خودم، دختر کلاراس و تنش او، رها شدم. من هیچ شکی ندارم دقیقا چقدر بچه های دوران افسردگی، بچه های کوچک شهر کانادایی پدر و مادرشان را دیدند اما برای من مناسب نبودند. چند چیز وجود داشت که من واقعا نداشتم، خریدم، بنابراین در Afterword هم صحبت کردم. من واقعا اعتقاد ندارم که کلارا هرگز در روزنامه یا مجله نوشت. نه این که مکاتب بیشتری وجود دارد که او بین مادر و عمه اش پیدا کرده بود. این، کلارا، کسی که از امکانات راحتی بیشتری اجتناب کرد، فقط به نوشتن به خواهرش و یا در یک دفتر خاطرات متوسل شد. به هر حال، آن بخشی از رمان .. اگر آن را دوباره خواند یا توصیه به دیگری .. من فقط جست و خیز. این رمان، به عنوان آن، به Afterword نیاز ندارد. به Clara Callan برای Clara و Nora مراجعه کنید. داستان درباره زنان زمان و سن خاصی است که هنوز هم می توانیم از امروز یاد بگیریم.
مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب کلارا کالان
رایت از لابه‌لای این نامه‌هاست که خواننده را به لابه‌لای جامعه خود می‌برد و با تیزبینی، دردها، تبعیض‌ها و ستم‌های اجتماعی که بر زنان در این جامعه روا می‌شود را بیان می‌کند.
این رمان همچنین روایت‌کننده نقد تند اجتماعی نویسنده بر ساختار رسانه‌ای کشورهای غربی در مواجهه با ساختار خانواده است.
رمان «کلارا کالان» در سال ۲۰۰۱ و پس از انتشار، تمامی جوایز ادبی معتبر کانادا از جمله جایزه گیلر، گاورنر جنرال، تریلیوم بوک اورد، و سی‌بی‌ای را از آن خود کرده است و در بسیاری از روزنامه‌های مشهور کانادا و آمریکا درباره این رمان نقد و نظر به انتشار رسیده است از جمله نشریه تایمز لندن که این اثر را در زمره یکی از برجسته‌ترین رمان‌های عصر حاضر معرفی کرد.
این کتاب با اطلاع نویسنده ترجمه شده و وی در متن کوتاهی از ترجمه آن به زبان فارسی و انتشار در ایران ابراز خوشنودی کرده است.
در بخشی از این رمان می‌خوانیم:
با تمام وجود دلم می‌خواهد کمکت کنم که بفهمی چقدر همه این داستان سخت، پیچیده و جانسوز است: یک روز به تو خواهم گفت که چگونه آموختم به تماشای نور رو به افول روزهای پاییز بنشینم یا بوی خاک را در اوان بهار در دل برف‌ها بیرون بکشم؛ چگونه در یک روز زمستانی باورهایم رنگ باختند. در یک غروب تابستانی بر چرخ و فلکی سوار شدم و از اوج آن به مردی که آسیبی سخت به من رسانده بود، چشم دوختم؛ به تو خواهم گفت که روزی به رم سفر کردم و در شهر آن شاعر مرده چه شمار بزرگی جنگاور دیدم؛ به تو خواهم گفت که چگونه با پدرت، جلو در سینمایی، در تورنتو ملاقات کردم... شاید از همین نقطه شروع کنم و ماجرا را برایت بگویم. در یک غروب زمستانی، وقتی چراغ‌ها را زودتر از معمول روشن کنیم یا شاید در یک روز تابستانیپر از برگ با آسمانی درخسان. قصه‌ام را با فعل‌های کمکی شروع خواهم کرد: من... هستم. تو... هستی. آن... هست.
خرید کتاب کلارا کالان
جستجوی کتاب کلارا کالان در گودریدز
مشاهده لینک اصلی
خیره کننده
مشاهده لینک اصلی
پوشش کتاب خود را در مورد شخصیت دو خانم درگیر توضیح می دهد ... رمان در مورد دو خواهر Clara و Nora است .... Nora زیبا، شاد و بلند پروازانه، جاه طلبی او را به نیویورک می شود، تبدیل شدن به یک رادیو ستاره اپرا، در حالی که کلارا با مدرسه کار خود را تدریس می کند و در دنیایی است که با محدودیت خود بسته است، اما کلارا قوی است، مشخص است که او ذهن خود و جریان عمیق را برای هر زمان دشوار زندگی می تواند باشد. داستان پس از مرگ مرگ خواهران در سال 1935 اتفاق می افتد. این کتاب ترکیبی از نوشته های مجله ی Callan و نامه های بین خواهرها است .. نامه ای از چهره چشم انداز شگفت انگیز Whitfield، انتاریو، عشق او را برای زادگاه بیرون می آید زیبایی از طریق آیه های شاعرانه اش، حتی از طریق گرد و غبار و خاک جاده او، حیرت های شگفت انگیزی از آن را به ارمغان می آورد ... در حالی که نقاشی براق و زرق و برق شهرت و شهر نیویورک نورا قلم تیره تر از شهر و حرفه .... کلارا تنها باقی می ماند، نه در رابطه با مردان ازدواج می کند ... کلارا هدف زندگی خود را در تنهایی پیدا می کند، در حالی که نورا در ماجراجویی و خطرات ... کلارا فلسفه ای دارد، در حالی که نورا فریبنده و پر جنب و جوش است .... پس از پدرشان مادرانشان مرگ، خواهران سهم خود را از لکنت زبان در اطراف دارند، با پدرشان از آنها گرفته شده است هر دو روش زندگی خود را انتخاب کنید ... من دوست داشتم راه راایت روح شهر کوچک را از طریق کلاراس آرزوها کشیده شده ... او با بارداری بعدی مجبور به تجاوز می شود، او مجبور است تنها با آن مواجه شود و با گزینه های محدودی که جامعه اش را به ارمغان می آورد، مقابله کند ... بنابراین انتخاب واضح او برای رفتن به نیویورک به خواهرش برای سقط جنین است. .. و دوباره رایت شخصیتی را که لزبین است و شخصیت خود را صرف تنهایی می کند به ارمغان می آورد، به نوعی برجسته کردن اهمیت جامعه در آن زمان .... کتاب در لحظاتی که برای شما به ارمغان می آورد لذت می برد .. انتظار نداشته باشید برخی از درام های با کیفیت بالا به شما ضربه می زنند، و سپس اختلافات کامل را به ارمغان بیاورد مضمون ... رمان نه تنها دو شخصیت را بررسی می کند، بلکه تغییراتی را که بارها در آن اتفاق می افتد و واکنش مرد عادی را مشاهده می کند ... مانند انتقال از تئاتر به رادیو، نامه ها به تلگراف تغییر می کند ... شخصیت ها درست شده اند از همان ابتدا از این رو، رایت نمیتوانست فضا برای رشد بیشتر خود را فراهم کند، اگر انتخابی وجود نداشت این کار حتی بهتر بود. راایت متقاعد کننده به کفش کاراکترهای زنانه تبدیل شده بود که رشته های احساسی را کاملا قانع کننده می کشاند .... اگر دوست دارید خواندن بر سر خواهر، دوستی با پیچ و تاب های کم مشخصات که دارای تاثیر بسیار خوبی است این کتاب قطعا برای شما ...
مشاهده لینک اصلی
برای مردی که از دیدگاه یک زن سعی می کند نوشتن را انجام دهد، بسیار زیاد است. شاید قبل از شروع به نوشتن او زنان را در زندگی خود کمی متفاوت ببیند. شاید او شروع به توجه بیشتر به انفجار در صدای wifes خود، خواهران او خسته چشمان، راه مادر خود را absentmindedly قرار دادن یک دست بر روی شانه خود. شاید او از قراردادهای مکالمه روزانه گذشته ای برای دسترسی به آخرین بار که احساس می کند توسط یک مرد وارد شده است، نسبتا خوشایند یا فراتر از دردناک است. و اکنون او با یک گوش جدید گوش می دهد، یکی که مستدل است، اما با در دست گرفتن چنین باز نیز درک می کند. ریچارد رابرت، رایت بسیار زیادی دارد. او نه تنها از منظر یک زن، بلکه چندین نوشت. کلارا، معلم کوچک شهر کوچک؛ نورا، ستاره پرطرفدار رادیو نیویورک؛ Evelyn، نویسنده الکسانی لزبین که به هالیوود حرکت می کند. در دهه 1930 کانادا و ایالات متحده، و این زنان به وضوح انتظار می رود رفتار خاصی داشته باشند. با این وجود، آنها همه را به شیوه ای خود از بین می برند، در حالی که تلاش می کنند در نقش هایی که مردان برای آنها ایجاد می کنند، تحمل عواقب انتخاب های خود و گاهی اوقات وقایع غیر داوطلبانه را در نظر بگیرند. رایت صداهای این زنان را به گونه ای متقاعد کننده تسخیر می کند که من می توانستم این کتاب را با یک زن نوشته ام، اگر نویسندگان را در پوشش کتاب نمی دیدم. داستان خطی است و چندان خطی نیست. در این کتاب 415 صفحه ای اتفاق می افتد، و در سراسر روایت زیاد است و می افتد. این باعث می شود برخی از بیت های خسته کننده برای دریافت، اما theyre شکسته کاملا شگفت انگیز. آیا من همیشه میخواهم کلارا را گول بزنم؟ اما هی، دختر فقیر می آید از یک شهر کوچک که در آن او نمی تواند گوز بدون کسی صحبت کردن در مورد آن، بنابراین من حدس می زنم من نمی توانم وی را سرزنش کنم. رایت در لیست من از نویسندگان بزرگ کانادایی است که بسیاری از آنها وجود دارد. من چند سال پیش آخرین (؟) اکتبر خود را خوانده بودم و می توانستم احساس کنم در شرکت برخی از استعدادهای عالی بودم، بنابراین قطعا او را خواندید. عاشق یک روز با مردی برخورد می کند که می تواند صدای زنان را بهتر از برخی از نویسندگان زن استفاده کند.
مشاهده لینک اصلی
کلارا Callan خوب و فوق العاده خشنود به عنوان خوانده شده. من دوست داشتم که روایت از طریق نامه ها و یادداشت های دفتر خاطرات برگزار شود. اغلب اوقات می توان از روی حیله و تزویر استفاده کرد، اما رایت با آن کار شگفت انگیزی می کند. او همچنین برای ستایش در مورد زنان در دهه 1930 شایسته ستایش است. کلارا، نورا و ایولین به شدت قوی و وفادار به یکدیگر هستند. من دوست داشتم که بین خواهرها کمی یا هیچ درام وجود داشته باشد. نورا اجازه نداد دستش را در نیویورک امتحان کند زیرا او از خواهر او نفرت داشت. کلارا نورا را برای پیگیری رویاهایش تحقیر نکرد حتی اگر گاهی اوقات همه چیز را درک نکرد. کلارا عادی است او بر خلاف هیچ کدام از ما نیست و هنگام خواندن نامه هایش می توانست با آنچه که در دهه 1930 داشت، شناسایی شود - انجام و در کارهایی که انجام می دهد، درگیر شود. * spoilerish * تنها دلیل من رمان 5 ستاره را نمی دهد این - پس از کلمه است. من از آن متنفر بودم این تنها بخشی از رمان بود که من را ناامید کرد. من خیلی آرزو داشتم که چند سال بعد توسط کلارا یا نورا نوشته شود. من احساس کردم که ممکن است پسوند ممکن است تنها برای ما باشد که دلیل ما را برای دوست داشتن کلارا (یا نادیده گرفتن او) سؤال کنیم. پس از آن چیزی که قبل از آن اتفاق افتاده بود را ضبط نکرد. من با راوی خودم، دختر کلاراس و تنش او، رها شدم. من هیچ شکی ندارم دقیقا چقدر بچه های دوران افسردگی، بچه های کوچک شهر کانادایی پدر و مادرشان را دیدند اما برای من مناسب نبودند. چند چیز وجود داشت که من واقعا نداشتم، خریدم، بنابراین در Afterword هم صحبت کردم. من واقعا اعتقاد ندارم که کلارا هرگز در روزنامه یا مجله نوشت. نه این که مکاتب بیشتری وجود دارد که او بین مادر و عمه اش پیدا کرده بود. این، کلارا، کسی که از امکانات راحتی بیشتری اجتناب کرد، فقط به نوشتن به خواهرش و یا در یک دفتر خاطرات متوسل شد. به هر حال، آن بخشی از رمان .. اگر آن را دوباره خواند یا توصیه به دیگری .. من فقط جست و خیز. این رمان، به عنوان آن، به Afterword نیاز ندارد. به Clara Callan برای Clara و Nora مراجعه کنید. داستان درباره زنان زمان و سن خاصی است که هنوز هم می توانیم از امروز یاد بگیریم.
مشاهده لینک اصلی