دلیلو نویسندهی سرشناسی است که با این رمان کوتاه برای اولین بار به خوانندگان فارسی زبان معرفی میشود. شاهکار دلیلو «جهان زیرین» است، رمانی در هشتصد صفحه که نامش را به عنوان بهترین رماننویسان نیمهی دوم قرن بیستم قرار داد. دلیلو عمدتاً به عنوان یک رماننویس پست مدرن شناخته میشود که در آثارش به حضور و نقش وسایل پیشرفتهی ارتباطی، شیوهی زیست انسان معاصر و تقابلش با تکنولوژی میپردازد؛
اما «بادی آرتیست» که بعد از «جهان زیرین» منتشر شد، اثر متفاوتی در کارنامهی او است. منتقدی خواندن فصل آغازین این کتاب را به جستوجوی چیزی در تاریک روشنای صبحگاهی اتاق آن هم پیش از نوشیدن یک فنجان قهوه تشبیه میکند. درآمیختن ذهنیت با توصیف جزئی پردازانهی صبحانه خوردن ری روبلز و لارن خوانندهای را که به رئالیسم معمول نویسندگان امریکایی عادت کرده است با تردید مواجه میکند؛
ساختار «بادی آرتیست» بیشباهت به هایکو نیست. فصول این رمان مثل جملههای کوتاه دوپهلویی است که در هم چفت نمیشوند و همیشه مرز باریک و خیالانگیز میانشان احساس میشود؛
روز سفید مهآلودیست و بزرگراه تا آسمان خشکیده بالا میرود. چهار باند شمالی دارد و تو در باند سوم میرانی و ماشینها جلواند و پشت سر و دو طرف، اما نه خیلی زیاد و نه خیلی نزدیک. بالای سراشیبی که میرسی چیزی اتفاق میافتد و حالاست که دیگر ماشینها بیعجله میروند. انگار خود به خود رانده میشوند. نرم با دندهی خلاص بر روی آن سطح پایین میروند. همه چیز کند است و مهآلود و خشکیده و همهی اینها حول انگار اتفاق میافتد. همهی ماشینها از جمله مال تو، انگار، بریدهبریده حرکت میکنند، حضورشان را نشان میدهند یا خود را به رخ میکشند، و بزرگراه میان همهمهی سفیدی امتداد مییابد؛
بعد حس و حال عوض میشود. سر و صدا و هیاهو و شلوغی پشت سراند و تو که درد سنگینی را روی قفسهی سینهات احساس میکنی دوباره به زندگی کشانده میشوی؛
خرید کتاب بادی آرتیست
جستجوی کتاب بادی آرتیست در گودریدز
معرفی کتاب بادی آرتیست از نگاه کاربران
مشاهده لینک اصلی
مشاهده لینک اصلی
مشاهده لینک اصلی
مشاهده لینک اصلی
مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب بادی آرتیست
اما «بادی آرتیست» که بعد از «جهان زیرین» منتشر شد، اثر متفاوتی در کارنامهی او است. منتقدی خواندن فصل آغازین این کتاب را به جستوجوی چیزی در تاریک روشنای صبحگاهی اتاق آن هم پیش از نوشیدن یک فنجان قهوه تشبیه میکند. درآمیختن ذهنیت با توصیف جزئی پردازانهی صبحانه خوردن ری روبلز و لارن خوانندهای را که به رئالیسم معمول نویسندگان امریکایی عادت کرده است با تردید مواجه میکند؛
ساختار «بادی آرتیست» بیشباهت به هایکو نیست. فصول این رمان مثل جملههای کوتاه دوپهلویی است که در هم چفت نمیشوند و همیشه مرز باریک و خیالانگیز میانشان احساس میشود؛
روز سفید مهآلودیست و بزرگراه تا آسمان خشکیده بالا میرود. چهار باند شمالی دارد و تو در باند سوم میرانی و ماشینها جلواند و پشت سر و دو طرف، اما نه خیلی زیاد و نه خیلی نزدیک. بالای سراشیبی که میرسی چیزی اتفاق میافتد و حالاست که دیگر ماشینها بیعجله میروند. انگار خود به خود رانده میشوند. نرم با دندهی خلاص بر روی آن سطح پایین میروند. همه چیز کند است و مهآلود و خشکیده و همهی اینها حول انگار اتفاق میافتد. همهی ماشینها از جمله مال تو، انگار، بریدهبریده حرکت میکنند، حضورشان را نشان میدهند یا خود را به رخ میکشند، و بزرگراه میان همهمهی سفیدی امتداد مییابد؛
بعد حس و حال عوض میشود. سر و صدا و هیاهو و شلوغی پشت سراند و تو که درد سنگینی را روی قفسهی سینهات احساس میکنی دوباره به زندگی کشانده میشوی؛
خرید کتاب بادی آرتیست
جستجوی کتاب بادی آرتیست در گودریدز
مشاهده لینک اصلی
مشاهده لینک اصلی
مشاهده لینک اصلی
مشاهده لینک اصلی
مشاهده لینک اصلی