کتاب سه مرد در یک قایق

اثر جروم کلپکا جروم از انتشارات معین - مترجم: عمران صلاحی-معروف ترین رمان ها

[اشاره 1] منتشر شده در سال 1889، سه مرد در یک قایق (به معنای هیچ چیز از سگ)، حساب جادویی جرئوم جروم نویسنده انگلیسی از تعطیلات قایقرانی دو هفته در Thames از کینگستون تا Thames به آکسفورد و بازگشت به کینگستون در ابتدا این کتاب در نظر گرفته شده بود که یک راهنمای سفر جدی است، [1] با توجه به تاریخ محلی در طول مسیر، اما عناصر طنز آمیز به نقطه ای رسید که در آن عبارات جدی و تا حدودی احساساتی حواس پرتی به رمان کمیک است. یکی از چیزهای مورد ستایش در مورد سه مرد در یک قایق این است که چگونه به نظر می رسد به خوانندگان مدرن - بدون تردید - جوک به نظر می رسد تازه و شوخ طبعی هم امروز است. [2] سه مرد بر اساس جروم خود (راوی جروم K. جروم) و دو دوستان واقعی زندگی خود، جورج Wingrave (که می شود مدیر ارشد در Barclays بانک) و کارل Hentschel (بنیانگذار یک کسب و کار چاپ لندن به نام هریس در کتاب) که جروم اغلب سفرهای قایقرانی را انجام می دهد. سگ، Montmorency، کاملا داستانی است.


خرید کتاب سه مرد در یک قایق
جستجوی کتاب سه مرد در یک قایق در گودریدز

معرفی کتاب سه مرد در یک قایق از نگاه کاربران
من این کتاب را خیلی دوست داشتم. به طور کامل بی انتها. من در کلاسیک بزرگ نیستم، گاهی اوقات من نمی توانم آنها را انجام دهم، اما این متفاوت بود. داستان بزرگ. داستان های بزرگ در داخل و هر وقت که او درباره سگ صحبت کرد هر عاشق سگ می فهمد من فکر کردم که داشتن سگ یک لمس عالی بود. کمی با قلع آناناس نیز درخشان بود. بهترین زمان برای خواندن.

مشاهده لینک اصلی
این کتاب ترکیبی عجیب است. بخشی از آن نوع خاص طنز آشکار است. مانند تماشای یک فرد بسیار پرطرفدار با صحبت با صدای بلند در تلفن همراه خود و بدون توجه به جایی که آنها در حال رفتن است و بنابراین نمی توان متوجه پوست موز هر کس دیگری اجتناب کرده است. بام، پایین او می رود، و hahaha، آن را فقط خیلی خنده دار، شما باید بخندید. حوادث سرگرم کننده نیز وجود دارد با مورمورنس تیریر روباه، که لذت های اصلی او در زندگی به نظر می رسد مبارزه می کند و با بسته های سگ های خیابانی حلق آویز می شود. یکی از این تصور می شود که JKJ در تمام لحظات نباید به عنوان یک سگ انحرافی غیر اخلاقی، خیابانی، مراقبت از صاحبان بسیار لیبرال و تایید مجدد، مجددا تجسم یابد. این کتاب پر از داستان های داستان است، هیچکدام از آنها به ویژه جالب نیستند و برخی از آنها بسیار دشوار است. در انتها یک گزارش بسیار عاشقانه از یک زن با یک کودک نامشروع توسط خودکشی توسط غرق شدن بود. آب چگونه با عشق او را در آغوش گرفت و صلح را به او داد. این چیزی است که با این کتاب اشتباه است. حوادث بسیار سرگرم کننده با پروسسور بنفش، سفرنامه برخی از شهرهای خسته کننده ای که در انگلستان با آن روبرو هستند، و هرچیزی که نویسنده به آن اشاره می کند (من می خواهم جالب باشد، اما واقعا باور نمی کنم) چیزی است که روایت را پر می کند و تحصیل می کند. یک ویرایشگر خوب می تواند این را به یک کتاب واقعا فوق العاده خنده دار تنها در حدود یک سوم طول بکشد. در این مورد، نسخه کوتاه شده، جهنم بسیار بهتر از اصل است و من آن را بیش از 3stars.So طنز - 5 stars Travelogue و قطعه قطعه قطعه - 1 starMontmorency - 3 ستاره Av. 3 ستاره

مشاهده لینک اصلی
برای اینکه این کتاب را فرصتی برای من ننوشت، یک خنده بزرگ بود. و اکنون من فقط نمی توانم آن را ستایش کنم. بنابراین در اینجا آن را می گذرانند. \"سه مرد در یک قایق\" یک حساب جالب از سه دوست جروم (که آنها دوست دارد)، هریس و جورج و البته سگ خود را Montmorency؛ در حالی که در یک سفر کوچک قایقرانی. سه نفر از آنها همکاری کرده اند که از کار روزانه خسته شده اند و نیازمند تعطیلات هستند. پس از وزن گزینه های سفر کشور و سفر دریایی آنها در یک قایق سوار به یک مکان منزوی و صلح آمیز حل و فصل. بنابراین، در یک شنبه صبحانه آنها قایق را از کینگستون اجاره می کنند و در حالی که جورج را از محل کار خود برداشتند، آنها در سفر قایقرانی تا رودخانه تیمز سر می کنند. راست از استخدام قایق تا برنامه ریزی سفرنامه داستان بیشتر به طرح خنده دار از قایقرانی مختلف و گریزهای کمپینگ میپردازد. این بدون شک مهمترین و سرگرم کننده ترین کتاب است که تا به حال خوانده ام. جروم توانایی ایجاد حتی قطعه های احساسی کامل را در این جشن جولیت و عقل دارد. یک کلمه عبور نمی دهد بدون دادن یک خلسه یا گچ بر روی صورت. هر فصل آن را به ارمغان می آورد بسیاری از لحظات لذت بخش و بارها یک سری از خنده وحشی. نوشتن، با اشاره به هوشمندی شدید به هسته ای از علاقه مندی من، سارکاست. طعم های کمیک را می توان از ابتدا خواند، به خصوص هنگامی که نویسنده سه شخصیت مرکزی را معرفی می کند: -1. جروم (راوی): - خود را به عنوان یک بیمارستان راه رفتن می داند. جروم خرابي دارويي به نحوي به اين نتيجه رسيده است که او با تمام انواع بيماري هايي که تاکنون با خواندن نامه هاي پزشکي مختلف و تصور نشانه هاي آنها وجود داشته است، وارد شده است. حتی خنده دار، تنها واقعیتی است که جروم به علت ناتوانی در زانو Housemaidâ € ™ ثانیه زانو ناراحت نیست و به فراخوانی دکتر خود را به زحمت برای عدم توانایی برای آن را به او. 2.George:- یک بانکدار و جروم می گوید: «جورج می خواهد در هر روز از روزانه ده تا چهار نفر در بانک بنشیند، مگر روز شنبه ها، وقتی که او را بیدار می کند و او را به بیرون می برد.» هریس: «هرگز هرگز نمی ترسم. هیچ شعری درباره هریس وجود ندارد - اشتیاق وحشی برای غیر قابل دسترس. هریس هرگز @ نمیتواند، او نمیداند چرا. اگر هریسز چشمها را با اشک پر کند، می توانید شرط بگذارید زیرا هریس پیاز خام را خوردن یا بیش از حد Worcester را بیش از کلاه هایش قرار داده است. علاوه بر این قسمت هایی که نویسنده به یاد می آورد که چگونه عمه پدگر به مدت طولانی پناهگاه خود را در محل مادرش در حالی که عمو پدگر نقش یک دستیار در تلاش برای رفع چیزهای \"خانه\" در خانه و یا نحوه تهیه خورش ایرلندی از همه ی باقی مانده Montmorency را مجبور به اضافه کردن بیت خود را با آوردن یک موش آب مروارید، با کمال لذت بردن. خواندن این کتاب چنین سعادتی است که من در حال حاضر بر روی عادت خود را \"سه مرد در Bummelâ €.

مشاهده لینک اصلی
سه تن از آقایان جوان، و من از آن کلمه استفاده می کنم، بسیار آزادانه، از ناامیدی از تنش های سریع، هر روز، قرن نوزدهم، زندگی لندن (وحشت!) ناامید می شوند. و به جایی دیگر بروید، حتما باید بمانند. مردان نیاز به استراحت طولانی دارند، آنها کاملا از بین می روند، اما از چه چیزی چه می شود؟ پسران، واقعا کار نمی کنند، این hypochondriacs، من منظور مردان بیمار، فقط می خواهم کمی سرگرم کننده است. ج. (جروم)، فکر می کند که هر کتابی در هر بیماری دارد و آن را نیز بخواند، به جز خانم های خانه داری زانو. جی جی نمی فهمد، او را به شدت نگران می کند، بنابراین شهر را ترک می کند یا انتهای نزدیک است، فکر می کند انسان تقریبا عاقل. اعضای دیگر این سه گانه ای که ناامیدانه هستند، جو جونز، جورج و هریس هستند، Montmorency را فراموش نمی کنند. بدترین گروه، او دارای چهار پا است، وحشیانه کوتاه است، با دم کوچک، به راحتی زهره، همیشه برای مبارزه آماده است. نگه داشتن همه، این مرد جوان شجاع (از لحاظ فنی)، حقیقتا یک روباه تریر است. پس از یک بحث قابل توجه، یک قایق تفریحی (از دو هفته)، تا رودخانه تامز، به نظر می رسد لذت بخش، تنها Montmorency هوشمند، اشیاء. اما از 3 به 1 فراموش شده است، یک بازیکن تیم، سگ تحریک شده، متاسفانه Montmorency، تصمیم به پیوستن به دیگران است. آنها رد می شوند و می کشند و می روند، هیچ چیز نمی تواند یک تعطیلات بهتر باشد؟ بسته بندی و باز کردن، باعث مشکل، J، بهترین در این نوع از ورزش است. و افتخار استعدادهای خود را، افتخار می کند. در حالی که هریس و جورج، به راحتی نگاه می کنند، به راحتی در صندلی های بزرگ خود نشسته، نظارت، هر دو خواب آلود می گویند. آنها بدون هیچ مشکلی مشغول کار سخت هستند ... دو بار اعلام می کنند ... ضعیف J، کسی که همیشه یک مقاله را از دست می دهد، بنابراین کیسه را باز می کند و همه چیز را دوباره و دوباره جستجو می کند. من می ترسم پسران دور می شوند، و فقط کمی بیش از حد قرار دادن ... در آخر سه نفر ... چهار، در رودخانه هستند. قایق به سرعت در حال قدم زدن، قایق خود را در برابر جریان خطرناک مبارزه، فاجعه در همه جا، اما در حال حاضر، معجزه اتفاق می افتد، ماهیچه ها به زودی توسعه، تبدیل شدن، قوی، سختی، آقایان شجاع، گرفتن هوا تازه، و سالم دوباره ... دو ردیف، یکی از سرنشینان (Montmorency باید کاپیتان باشد)، حدس بزنید کدام کار، پسران بیشتر شبیه هستند. هریس یک حادثه ناچیز دارد، رانندگی در کشتی، پا در هوا است، با این حال که یک ملوان بزرگ است، باقی می ماند در هیئت مدیره. نمایش منظره از جریان همیشه در حال تغییر است ارزش همه مشکل ... روستاهای کوچک، دوست داشتنی، که به نظر می رسد عجیب و غریب، از دوران دیگر، هنوز، من نمی خواهم آب را در آنجا بخورم. به دنبال ... بر روی رودخانه آرام، قهوه ای، غروب قرمز، نور زرد، درخشان در آب، آسمان بنفش بالا، به عنوان شب تاریک در آن بسته است، و ستاره های روشن ... ظاهر شدن آن در ساحل، خواب در آنها قایق با پوششی راحت بر روی آنها، همانند یک تخت، کمپینگ، چقدر بزرگ ... و همچنین سرگرمی های استثنایی، همچنین یک دوست بانجی بازی ... انجام بهترین کارها. آواز، توسط همه، و نه پر زرق و برق ... تقریبا، گرفتن یک شیب انجماد، در رودخانه دعوت، قبل از صبحانه، تلاش برای باز کردن می تواند، از آنابا خوشمزه، ناموفق ... و دیدن تا چه حد، شما می توانید آن را در سراسر تامز (WHAT SPORT). در رودخانه، در قایق، به عنوان باران های سرد می آیند ریختن، خیس با هم، dodging بزرگ بخار و دریافت بسیاری از لعنت، تقریبا کشته، بله، سرگرم کننده از آن. خوشبختانه، Montmorency نیز وجود دارد ... ملایم، جذاب، طنز در سبک زندگی انگلیسی است که بیشتر نیست ... بسیار سرگرم کننده، برای افرادی که از مردم لذت ببرید و تمام ویژگی های خود را.

مشاهده لینک اصلی
سه مرد در پلاستیک: هیچ چیز از مسافران BoatThree نمی گویند - غذا تند - اثرات یک طوفان - شاهکار پیکاسو - افکار تصادفی در هلیکوپتر - لذت بردن در سرزمین های زمینی سه مرد جوان در اسکله ها منتظر بودند تا توسط قایق موتوری. اول از این مردان، تد، مردی است که به شدت از شادی او برای انجام عمل ستایش می کند. این در دستان، پاها، بینی و دیگر چیزهای دیگر است که ماهیت موجودیت او دروغ است. او گفته است که تنها مردی است که قادر به انجام سریعتر از آنچه فکر می کند، صرف نظر از این واقعیت است که او آنقدر سریع می کند که بسیاری به نظر می رسند که او هیچ گاه فکر نمی کند. این توانایی در ترکیب با استبدادش برای تعامل با کل کسب و کار است که زندگی با چنین bravado تعجب آور است. اوضاع غیر متمرکز که بسیاری از کمونیست های بزرگ را در یک دیوانگی می فرستد، با دست چپ خود را انجام یک چیز پیچیده با تلفن در حالی که صحبت کردن با یک زن در حالی که چشم راست خود را به پای چپ خود را به عنوان آن را به قتل کسی در پشت، بدون منطق ظاهری این اقدامات متفاوتی را با یکدیگر به اشتراک می گذارد که امیدوار است بتوان آن را یکharmonious life @ در پایان تمام آن نامید. دومین مردی که پشت آن فقط به طور خلاصه ذکر شد ارل است. ارل طبیعت متفاوتی دارد، بنابراین در حالی که برادرش برای عمل به طور گسترده ای ستایش می کند، او به هیچ وجه به هیچ وجه ستایش نمی شود. این بخشی است که دلهای دلخواه در این دوره های سرد و شرم آور هیچ تحسین آمیزی ندارند و چون در یک جهان که در آن اعمال با صدای بلندتر از کلمات حرف می زنند، هیچ چیز برای او حرف نمی زند. او فکر می کند قبل از اینکه او عمل کند، اما او به همان اندازه به آرامی می کند که بسیاری به نظر می رسند که او هیچ گاه فکر نمی کند، به این ترتیب ناظران اجازه می دهند تا اعتقاد بر این که او برادر برادرش است. سومین مرد که این برادران را همراهی می کرد، می توانست با رسانه های شاد تماس بگیرد، هرچند او ترجیح می داد که به عنوان \"طلایی\" نامگذاری شود، زیرا حلقه های روحانی بسیار کمتری به آن می خورد. یک ناظم مستحکمی با جذابیتی که کل اتاق های توپ را تحریک می کند، یک برنامه ی کاربردی همراه با نوعی تند و تیز است که بسیاری از گفتگوها را تقویت می کند؛ مردی که از نظر روابط عاطفی مانند سایت های دوستیابی اینترنتی، دوستداران روانپزشکی را دوست دارد، او مردی است با وجود بسیاری از استعدادهای دیگر، اغلب به خاطر فروتنی او شناخته شده است. این سومین و کاملا رک و پوست کنجکاو خوش تیپ است، همانطور که ممکن است به نظر شما برسد، راوی فروتن شما. همانطور که ما در بارانداز در انتظار قایق پارویی نشسته بودیم که ما را از یک جزیره پارادیزیا به سوی دیگر می برد، گرسنگی بهتر از من یک پایه غذای کوچک که هوشمندانه در مجاورت فضای انتظار قرار گرفت، توجه من را جلب کرد و به سرعت به سمت آن حرکت کرد، به عنوان یک تمساح، لویی ویتون را تعقیب می کرد. ارل بعضی از هشدارها را به من زد که مربوط به کیفیت ضعیف غذای پررنگ و بهداشت مطرح شده و دیگر چیزهایی است که برای یک مرد گرسنه بسیار بی اهمیت است. من دستور دادم برخی از نانوا را با مرغ و از او پرسید که آیا من آن را طعم می خواستم آن را به عنوان طلایی از تند، که در آن اشک های کوچک لذت بردن به خوبی به عنوان گلو خود را منتشر گرما ملایم و زبان شما تلخ در لذت. علی رغم این توضیح دقیق، فروشنده مفهوم معنی نادرست خود را درک کرده و با آنچه که یک بار محتوی کوه وزوزی در حال حاضر خاموش بود، خدمت می کرد. ظاهر می شود آن را که این مرد مشتاق به بیرون از این آتشفشان افسانه ای منفجر شده است و تصمیم گرفت آنها را بر روی نودل مرغ من در مقادیر زیادی. من می توانستم مخالفت خود را با دستور العمل خود بپذیرم، اگر صدای من برای ستونی از آتشسوزی درخشان نبود، تنها امیدوار بود که تنها جریان دائمی اشک های شور من، امیدوار باشد. به طرز عجیب و غریب من مانع از افتادن به کما شدم و راهم را به دوستانم برگرداندم، فقط در موقع رفتن به قایق. همانطور که اولین علامت قدرت تفکر را به دست آوردم، بر روی آن داستان هایی از اژدها های آتش سوزی متمرکز شدم و آن را بسیار منطقی دانستم که آنها همیشه در چنین روحیه ای ظاهر می شوند و بیشتر آن را به نفع خود در نظر می گیرند که انتظار نمی رود در واقع وجود داشته باشند. یک کشتی بزرگ و سریع بود، اگر کسی بتواند تصاویری را که عناصری از آن را دوست داشتند، اعتماد کند. بر روی آنها کشتی بر روی امواج سفیدپوش در سراسر آسمان مبهم با پرندگان، ابرها و پرتوهای نور پرواز کرد. این یک خط سفید در یک بوم آبی بود که نقاش برجسته تر عمل می کرد، اگر چنین چیزی وجود داشته باشد، حسادت می کرد. همانطور که ما در صندلی هایی که به دوستانم گفته ام، شناخته شده هستم و به عنوان یک اخطار و همچنین درخواست برای راحتی شناخته شده است. من با یک boatload از اظهارات تشویق ملاقات کردم. تد اشاره به آسمان آفتابی و گفت که اگر آب و هوا می تواند هر آرامتر برای ارل اشتباه است. ارل به امواج کوچکی اشاره کرد و گفت که تنها چیزی که می تواند یک دریا را آرام کند، بعد از یک فنجان قهوه، تد می شود. بدین ترتیب با ذهن راحت بودم که موتورها را شنیده بودم و ایمنی اسکله ها را ترک کردیم. پنج دقیقه از زمانی که ما جزیره را ترک نکرده بودیم ...

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب سه مرد در یک قایق


 کتاب ناخدای بی کلاه
 کتاب موزه عشق مدرن
 کتاب معشوقه آخر
 کتاب یلداترین شب
 کتاب چیزی شبیه معجزه
 کتاب آتش سوران