کتاب سیرک میراندا

اثر کیسی بیزلی از انتشارات پرتقال - مترجم: ندا احمدی-معروف ترین رمان ها

تا حالا فکرشو کردین اگه دنیایی که همیشه فکر مي‌کردید جادوییه، تو واقعیت وجود داشته باشه چی می‌‌شه؟ «سیرک میراندا» جز اون دسته‌ کتاب‌هاییه که به ما مي‌گه دنیای جادو فقط مال کتاب‌ها نیست و یه وقت‌هایی درست چند قدمی ماست. و چقدر خوبه که بدونیم دنیایی که امید رو توی دل ما زنده نگه می‌داره خیلی هم از ما دور نیست.

این کتاب برای همه‌ی کسایی که به دنیای جادو اعتقاد دارن خوبه، همین طور کسایی که کتاب «پیترپن»، کتاب‌های «رولد دال» و حتی فیلمهای «تیم برتون» رو دوست دارن.


اوضاع زندگی "میکا" اصلن خوب نیست؛ پدربزرگش در حال مرگه و از اون بدتر اینه که سر و کله‌ی "عمه گرترودیس"، به بهانه‌ی مراقبت از پدربزرگ پیدا شده. اما در همین موقع پدربزرگ رازی رو برای میکا فاش می‌کنه که همه چی رو تغییر میده: سیرک جادویی میراندا، همون که پدربزرگ همیشه قصه‌هاشو تعریف می‌کرد یه سیرک واقعیه! یه سیرک جادویی با یه جادوگر واقعی…!


خرید کتاب سیرک میراندا
جستجوی کتاب سیرک میراندا در گودریدز

معرفی کتاب سیرک میراندا از نگاه کاربران
این کتاب جادویی و دوست داشتنی بود. من به طور کامل آن را دوست داشتم و ممکن است اشک یا دو نفر را ریخت. فقط زیبا بازبینی برای آمده

مشاهده لینک اصلی
PrometidoNo سیرک معجزه Mirandus یک رشته می دهد بلیط برای دو ساعت اما اگر fÃ'r یک ماهی نقره ای در حال حاضر برای سیرک Mirandus há semana.No می دهد یک پوشه نور عاقلانه نیست که به معجزه است طوطی که رسول و را دوست دارد کوکی ها از OE £ لیمو بوق شیطان معشوق - Simulta خروپف ¢ نو با fungadela.No سیرک Mirandus há یک ببر نامرئی برای حفظ portÃμes، فیل انیشتین قادر به cálculos درخشان و یک زن زیبا دقیقه pássaro © پرواز و همه چیز در سیرک Mirandus وجود دارد سحر و جادو و ... معجزه موظف! ...

مشاهده لینک اصلی
پایان این کتاب درجه متوسط ​​در آخر هفته. این یکی از آن تجربیات بود که از کتاب بسیار لذت بردم، چون وقتی به چند فصل اخیر رسیدم، خیلی کم شروع کردم، چون من نمی خواستم آن را پایان دهم. این باعث می شود صدای خواننده فوق العاده ای را بخوانم. همه چیز را درباره این کتاب دوست داشتم. EVERYTHING.p.s اگر یک کپی از کتاب داشته باشید، فراموش نکنید که تحت پوشش گردنش نگاه کنید !!!!

مشاهده لینک اصلی
بنابراین خوشحالم که یک صبح بارانی تابستان و یک نیمکت راحت و یک کتاب داشتم که نمی توانست از من بیرون برود، حتی زمانی که اشک هایم را به گونه هایم انداخت و به گوشم برسد.

مشاهده لینک اصلی
این کتاب مانند یک دیگ دسر آهسته از رشته فرنگی است. من همیشه بی صبرانه برای استخر آرام آب گرم می شود. من در مورد آن فراموش کرده ام و سپس به طور ناگهانی آب جوش به طور غیر منتظره به سمت بالا، بخار بخار، آن را به سمت دو طرف از پانل فلز لمس قبل از ریختن بیش از لبه بر روی مشعل. Circus Mirabad @ در ابتدا با خاله گرترودیس تند و زننده روبرو می شود که برادرزاده اش، میچه پنجمین پنجم، از دیدن پدربزرگش می کشد. این داستان در نهایت بوجود میآید و با فعالیتهایی مواجه میشود که مایکا به یک مرد جوان علاقمند به ریسک و به دست آوردن خوشبختی در هر وضعیتی که به او میدهد، خوشایند است. این نوشتار دارای زبان مجازی زیبایی است که من خطوط و تم های مورد علاقه خود را که از قبیل میز پاستای من کاشته شده بود بنویسید - هر چند من متوجه شدم که آن را سخت به چنگ زدن به یکی. کتاب خوب. فکر تحریک کننده فقط برای من سخت است که در مورد انعطاف پذیری بنویسید. جملات من تقسیم شده واقعا منعکس کننده اندیشه های من در مورد این یکی است. میکا Tuttle اشراف پدرش Ephraims @ Circus Mirandus شنیده است @ تمام زندگی خود را، اما زمانی که او در نهایت می خواهد برای ورود به دنیای داستان برای واقعی، جادویی در توهم که او امیدوار است وقتی همه چیز غم انگیز است پدربزرگش در حال مرگ است و مایکا نیاز به یک معجزه دارد تا زندگی اش را نجات دهد. مایکا می داند که Lightbender به عیسی مسیح به عنوان یک پسر جوان که او هرگز از آن استفاده نکرد، وعده داد. میچه می خواهد از افرایم استفاده کند تا این معجزه را برای درمان به طوری که او نمی میرند و مایکا باید با عمه گرترودیس، نابالغ و نومیدانه زندگی کند. پدربزرگ ابراهیم پول خود را در@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@ @ مایا با جنی، یک دختر در کلاس خود که به جادو و علم اعتقاد ندارد، دوست می کند. می گوید یک دوست وفادار و زمینه های مایکا در واقعیت آن است که او در جهان از سحر و جادو از دست داده است. تخفیف در سیرک Mirabad فرض می شود برای الهام بخشیدن به امید و آرزوی موفقیت برای کودکان که نشان دهنده آینده است. هرکس قدرت توهم را درک نمی کند. عمه گرترودیس به خاطر دنیای توهم، فریب خورده بود زیرا او هرگز دیدن سیارک میرآمد را نپذیرفت. ویکتوریا معتقد است که جادو قدرت است و باید به خود و نه بچه ها صرف شود. از دلایل اشتباه جادویی استفاده می کند. میچ و پدربزرگش به این خوب و شادی که جادو به زندگی خود به ارمغان می آورد اعتقاد دارند. Lightbender استاد توهم و یک استعاره برای داستان سرایی است. مایکا و افرایم به Lightbender می گویند که @ آنها @ را تغییر داده اند. قصه گویی به حق خود یک شکل از توهم با هدف تغییر خواننده است. خوانندگان باید بتوانند وارد دنیای دیگری شوند و با شخصیت ها شناسایی شوند. در دنیای متفکر، آنها می توانند آنچه را که در طرح انجام می دهند، تفسیر کنند، آن را برای خودشان توضیح دهند و خود را در یک جهان پیچیده درک کنند. در این مورد، میچا با مرگ و انتخابهایی که در زندگی ایجاد می کند برخورد می کند. او متوجه می شود که او نمیتواند بزرگسالان را در اطراف خود کنترل کند، اما می تواند نگرش و باورهایش را کنترل کند. داستان گویی از نسل به نسل منتقل می شود و همانطور که ابراهیم داستان هایش را به میچه می گذارد و سابقه این هنر را برجسته می کند. داستانها به عنوان یک شکل از سرگرمی، اجتماعی شدن، اخلاق و آموزش و پرورش در هر فرهنگی از زمان های قدیم (یعنی گیلگمش، بیوفل، وداها، شین) به حال حاضر می آیند. دوستی بین جنی و میچا پیچیدگی روابط را از آشنایان به پیوند بین فردی. جنی از سحر و جادو شک و تردید دارد و گاه خجالت میکا را با کمبود درک خود می بیند وقتی که او با دیگران از سیرک ملاقات می کند. Shes به آنچه که او می گوید حساس نیست و تنها متوجه چیزی است که به دلیل Micah به نظر می رسد ناراحت. اما مایکا دوستی خود را از دست نداده است. او در طول لحظات عاطفی به او کمک می کند تا در لحظات بحرانی به مشاوره صحیح بپردازد. مایکا این را می داند و خود را از نقاط قوت او یاد می کند، زمانی که احساس می کند که او را خفه کرده یا عصبانی می کند. دو نفر مخالف هستند، اما آنها احترام به نظرات هر یک از دیگران است. پدر گرترودیس آرکه تایپ مانند دیکنز Scrooge یا دقیق تر Roald Dahls عمه Spiker است. او شرور است و بیشتر از یک کاریکاتور است که کیفیت های انسانی را نسبت به یک شخصیت سه بعدی نشان می دهد. من متوجه شدم که hyperboles یک راه خوب برای اشاره به جزئیات شخصیت ها است، اما اگر کاراکتر کپی شده یا کلیشه ای نباشد، برای من کار نمی کند. عمه گرترودیس نه، اما او ساده لو از نارضایتی خود با عدم رضایت و استفاده از قدرت برای نگه داشتن مایکا از دیدن پدربزرگش بود. فکر کردم عملیات قطعه کمی تکراری بود چون او مانع از دیدن پدر بزرگش شد. توصیف عمه گرترودیس خوشمزه است: @ در داخل، عمه گرترودیس احتمالا شربت سرفه بود. او موهای گردنش را پوشانده بود به طوری که تنگ آن کمی پیچیده شده بود و تقریبا کشیده شده پوست چروکیده اش بود و او پیراهن هایش را تا کنجکاوی به اندازه کافی سخت کشید. او هر روز در یک کتری فولادی روشن ساخته شده چای سیاه. چای جوش خوردن و تلخ بود، بسیار شبیه او بود، و او نمی خواست مایکا شکر را اضافه کند، زیرا او گفت دندان های بد در خانواده زل زده اند.

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب سیرک میراندا


 کتاب چاپ آخر زندگی
 کتاب ابرهای دانیال
 کتاب حاشیه ی باغ متروک
 کتاب یک آیه یک حکایت
 کتاب قصه عشق لیلی و مجنون
 کتاب خفاش کوچولو و دوستان مهربانش