کتاب صد سال تنهایی

اثر گابریل گارسیا مارکز از انتشارات کتاب سرای نیک - مترجم: کاوه میرعباسی-معروف ترین رمان ها

گابریل گارسیا مارکز، در رمان «صد سال تنهایی» به شرح زندگی شش نسل خانواده «بوئندیا» میپردازد که نسل نخستین از آنها در دهکده ای به نام «ماکوندو» ساکن میشود. داستان از زبان سوم شخص حکایت میشود. طی مدت یک قرن تنهایی پنج نسل دیگر از بوئندیاها به وجود می آیند و حوادث سرنوشت ساز ورود کولیها به دهکده، و تبادل کالا با ساکنین آن، رخ دادن جنگ داخلی و ورود خارجی ها برای تولید انبوه موز را می بینند. شخصیت های مهم رمان عبارتند از: «خوزه آرکادیو بوئندیا» که نخستین مردی ست که به سرزمینی وارد شده که بعدها ماکوندو نام میگیرد. زن او به نام «اورسولا» که در طی حیات خود اداره کردن خانواده را با تحمیل مقررات خود به بچه ها عهده دار میشود، و تولد چندین نسل را به چشم میبیند


خرید کتاب صد سال تنهایی
جستجوی کتاب صد سال تنهایی در گودریدز

معرفی کتاب صد سال تنهایی از نگاه کاربران
یا گابریل مارکز، گاهی اوقات دیوانه و یا فقط یک نویسنده تخیلی و داستان نویسان درخشان است. این کتاب دیوانه است اگر به شما میگفتید که من علاقه مند به یک کتابی است که واقع گرایی جادویی را در بر میگیرد، در شهر اساطیری Macondo قرار دارد و حدود 100 سال به طول می انجامد (و نسل های بسیاری) از خانواده Buendia، جایی که کلیسا و برادرزاده یکدیگر را می بینند و بچه ها را با دم بشورید که توسط مورچه خورده می شوند، خوب، من با صدای بلند خندیدم. با صدای بلند خندیدن چیزی است که من در طول این کتاب انجام دادم. این کتاب یک مفهوم خوشمزه است، یکی از کسانی که می گوید که عقل شما را آزمایش می کند، شما را مجبور می کند توجه دقیقی داشته باشید و هر کلمه را بخرید، هر جمله را بررسی کنید. این یکی از آن کتابهایی است که خواننده باید بخواند تا حدودی به دلیل آن است که در تصویر خود را از تغییرات زندگی بسیار مسخره است، با این حال به طوری که در تحویل دراماتیک خود را بلافاصله. من خوشحالم که من آن را خواندم، هرچند در ابتدا فکر کردم که من از آن متنفر هستم، و آن را به آرامی من برنده شدم. @ در تلاش های قبلی برای نوشتن، @ نویسنده نوشت، @ من سعی کردم داستان را بدون اعتقاد به آن بگویید. من کشف کردم که آنچه که من باید انجام دهم این بود که خودشان را باور داشته باشم و آنها را با همان جمله بنویسند، مادربزرگم به آنها گفت: آجر چهره. @ پس از خواندن کتاب برای مدتی، شما شروع به خواندن آن نیز کنید. اوه، یک فرانسوی است که چمن مانند یک خر را می خورد؟ بوی یک زن باعث می شود مردان خودشان را بکشند؟ یک مرد ذهن خود را از دست می دهد و سالها به یک درخت گره خورده است؟ یک زن با مرگ در حالی که دیگر با پزشکان نامرئی صحبت می کند؟ زنان باردار نوزادان را در معده خود گریه می کنند؟ مطمئنا ... چه چیز دیگری؟ آیا در زمانبندی، گفت و گو (یا گفتگو برای آن موضوع) یا صمیمیت شخصیت، حساب نکنید. Macondo یک جهان دیوانه و همه ساکنان آن دیوانه وار است. از آنجا که این کتاب حدود پنج نسل از خانواده Buendia را پوشش می دهد، شخصیت های متعددی برای حفظ آن وجود دارد و اکثر آنها یکسان هستند. اگر اینها به اندازه کافی خسته کننده نباشند، کاراکترها به سرعت می رسند و به همان اندازه سریع می شوند، گاهی اوقات دوباره ظاهر می شوند، گاهی اوقات می میرند. هیچ پایان خوش در اینجا نیست این ترفند این است که به دنبال Ursula، یک متمدن یک صد ساله از خانواده است که واقعا مغز و قدرت پشت همه آن است. واژگان شدید است مارکز راهی برای پختن جملات ساده با کلمات خیره کننده دارد، و آنها را می توان با هم اجرا کرد - گاهی به دو صفحه. صحنه ای وجود دارد که فرناندا با شوهرش Aurieliano Segundo مخالف است و یک جمله برای دو صفحه ادامه دارد. یک جمله! نمونه ای از جمله جمله: @ حباب خون زیر درب آمد، عبور از اتاق نشیمن، به خیابان رفت، ادامه در یک خط مستقیم در سراسر تراس های ناهموار، به پایین گام ها و بر روی حصار، عبور گذشت خیابان ترکها، گوشه ای را به سمت راست و دیگری به سمت چپ تبدیل کرد، در خانه Buendia زاویه ای درست کرد، در زیر درب بسته شده، از طریق اتاق نشیمن عبور کرد، جلوی دیوارها را گرفت، تا رنگ آمیزی فرش ها را نداشته باشد. رفت به اتاق نشیمن دیگر، منحنی گسترده ای را برای جلوگیری از میز اتاق ناهار خوری، در امتداد حیاط با begonias رفت و بدون رفتن تحت صندلی Amarantas دیده می شود، او را به درس محاسباتی به Aurliano خوزه، و از طریق تنکه پوش و در آشپزخانه بیرون آمد، جایی که اورسولا آماده بود تا شش و شش تخم مرغ را برای نان آماده کند. @ Holy Mother of God! اورسولا فریاد زد @ بسیاری از مراجع کتاب مقدس نیز: اشاره به داستان موسی (یک شخصیت اشاره به پیدا کردن یک کودک در یک سبد)، اشاره به نوح و کشتی، با گاو غرق و فرستاده شده به زمین بالاتر، مردم صعودی به بهشت - مانند پیامبر که در ارابه ها گرفته شده بود، و غیره. یک حیوان خانگی برای من، پیش بینی در طول کتاب بود و در ابتدا، با اولین جمله شروع شد. من حدس می زنم من به طور رسمی یک طرفدار مارکز (دوستLove در زمان شبدر @). این یک کتاب است که من در طی یک یا دو سال دوباره خواندم. قطعا یکی برای قفسه ها. هشدار: در صورتی که بخواهید آن را بخوانید، زمان آرامش بخشید.

مشاهده لینک اصلی
کتابخانه شهر در من سال-نوجوان در سن مرکز جغرافیایی مسیر مهاجرت من از مدرسه به خانه، این وضعیت پایین تر از کتابخانه Carneige من هر روز صبح شنبه به عنوان یک پسر قبل از دیدار خانواده بی پروا و بدون توجه به نیازهای کتابخانه من بود ، که ایتاکا من، روز بین بازدیدکننده داشته است ده سال بود، درخت میمون پازل و یا ناودان پر شده با شکوفه درخت بهار به عنوان شگفت انگیز به عنوان جزیره Circes به من که من در امتداد خیابان unmean تعجب است. کتابخانه جدید یک مدل از قابلیت های بین دو جنگ جهانی بود، به طبقه بالا بود یک کتابخانه مرجع وجود دارد، طبقه پایین یک اتاق کودکان، میکرو fiches، روزنامه ها و محدوده نرمال از کتاب و بوی کتابخانه کلاسیک. به هر حال اگر چه من نتوانستم از خانه مدرسه راه رفتن، من تمایل به پیاده اتوبوس دور گوشه از کتابخانه، طفره رفتن در داخل، بار تا بلیط من با چند کتاب پس از آن سرگردان تپه چشم انداز که تمام ظریف تبدیل شد زمانی که دو فانتزی کتابفروشی طبقه در پایین تپه افتتاح شد، کتابفروشی دست دوم، کمی بیشتر از کتری و ظرف چای در انتظار بود. که یک بار گرم و پر شده و چپ به دم، یک همراه بی گناه به خواندن در باغ پشت قبل از شام فراهم می کند. برای این که من به وضوح به یاد داشته باشید، این یک تابستان خواندن بود و همچنین تقریبا اولین نوشته ادبیات آمریکای لاتین بود. در دور، یک قطعه عجیب و غریب برای تبدیل شدن به یک نماینده در سطح جهان از منطقه خود را از آنجایی که موضوع عشایری و ازدواج عموزاده نشان دهنده وابستگی عمیق و خودمختاری است، نیمی از کتاب در مورد تنهایی و انزوا است که شامل جوامع بسته و ذهن بسته، نیم، من فکر می کنم باید با اجتناب ناپذیر بودن ارتباط با یک جهان گسترده تر مقابله کنیم. دنیایی که بسیار قدرتمند و بسیار مخرب و مصرف کننده از منابع کوچک، انسان یا فیزیکی است که جامعه می تواند تولید کند. بنابراین حماسه خانوادگی از رشد به سقوط و سقوط در تاریخ fictionalized از کلمبیا چشم انداز بی نظیر ارائه می دهد جهان امن از عموزاده های درونی خود را منجر به خارج شدن به عالم اموات توسط مورچه ها به طوری باقی مانده که در آن هستند، عقب نگه داشتن از جهان خارج هیچ پاسخ، به همان اندازه، جهان خارج، غالب، خودسرانه و بی رحمانه است و بنابراین نامطلوب است و نه به masochist. هیچ انتخاب دیگری صرف نظر از بی طرف بودن مطلق یا بی نظمی مطلق ارائه شده صرفه جویی در کتاب سرگردان فروش یهودی. پایان خاصی به سالهای تنهایی نیست.

مشاهده لینک اصلی
جهان خواهد داشت scoglionarsi روز به پایان رسید که مردان خواهد کلاس اول و ادبیات در merciAlla پایان واگن از این سفر است که من از طریق صفحات ابدی و تغییرناپذیر Centanni تنهایی من شوکه و عمیقا تحت تأثیر هستم آورده سفر می کند. این کتاب بی ارزش، غیر قابل خواندن و غیر ممکن است برای توصیف هر کسی که هرگز آن را بخواند؛ چگونه Macondo را توضیح می دهی؟ چگونه به توضیح است که تنهایی مناسبت صدمین سالگرد یک خانواده سست، دیوانه، ژن های بد اخلاق مردان، زنان، مودی و سخت کوش و خستگی ناپذیر مادربزرگ، بچه ها فاسد به هسته و پدر و مادر خسته شده اید؟ چگونه احساسات خود را توضیح می دهید؟ چگونه محدودیت و فروپاشی از اصل و نسب unintera که در پشت فساد از طول بشریت حرکت می کند، عریان احساسات غم انگیز تر و خطرناک ترین حقیقت dellanimo انسان را توضیح دهید؟ چگونه زندگی می تواند به طور کامل به عنوان یک مفهوم مخالف تخریب، که در هر عمل انسان ذاتی است، توضیح داده شود؟ و چگونه هنوز هم توضیح دهید، تنهایی، عشق، تنهایی در عشق؟ چگونه آمریکای جنوبی را توضیح می دهی؟ بله، چرا که © Centanni تنهایی جنوب امریکا به عنوان یک کل است، و ریشه در خون پوم زمین و سوء @، یک سرزمین است که هنوز هم نمی توان گفت، تنها می تواند تجربه شود. کسی تا به حال فرصت خوبی است برای نفس کشیدن در آن مکان می توانید درک چگونگی قدیمی ترین مفاهیم در جهان به عمق خاک وارد شده اند، در طبیعت، در رگ های مردم و در هوا، و گابریل گارسیا مارکز اساسا در این مورد صحبت. این کار با گفتن چیزی است که نمی تواند در واقع پس چگونه می تواند آن را نمی شود یک افسانه، با انتخاب شخصیت ها و پس از آن زندگی خود را نمی گوید، bensì به چیزی بزرگتر، مانند یک خانواده، یک خانه، یک دانه، دانه . آنچه که باقی است تنها خاکستر و تنهایی است.

مشاهده لینک اصلی
@ ... تاریخ خانواده یک ماشین با تکرار اجتناب ناپذیر است، یک چرخ چرخش که می تواند به ابد رفته بود اگر آن را برای پوشیدن مترقی و غیر قابل برگشت از محور نیست. @\nدر این قضاوت خانواده BuendÃa توسط Pilar Ternera، صدای گابریل GarcÃa MÃrquec خود را پنهان می کند، در نظر ماهیت بشریت است. داستان خارق العاده ای از Buendáas جشن فرصت های بی حد و حصر از زندگی انسان است، بدون توجه به جز تصور، و با این حال burdened با غیر قابل اجتناب بودن وجود. یکی از این موارد اجتناب ناپذیر بودن مرگ است که گارسا مورسک معتقد است که همان وزن و نهایی بودن را همانطور که زندگی می کند تحمل نمی کند و هیچ اهمیتی ندارد بیش از آنچه که قبلا در ذهن داشته است. به دنیا آمدن، معنای واقعی آن است که سرنوشت آن مهر و موم شده است، و این یک بار است که مرگ فردی نمی تواند از بین برود. در چرخاندن چرخ ها ما قصد داریم که شادی و غم و اندوه گذشته را تکرار کنیم و اشتباه کنیم که آنها را به عنوان خودمان ادعا کنیم. زندگی Buendáas پیچیده و محکم بافته شده است، و با این حال، به عنوان هیچ راهی برای دو نفر برای پیوستن به عنوان یک وجود ندارد، هر کدام به طور اجتناب ناپذیر زندگی می کنند و رویای خود را در تنهایی. اجتناب ناپذیری نهایی این است کهwearing از محور @ - مطلق فراموش کردن همه چیز در زمان، که از آن فرار نیست. در نهایت، چه چیزی از زندگی غنی و افسانه Arcadios، Aurelianos و Amarantas باقی خواهد ماند؟ این تناقض حقایق همزمان ناسازگار بودن کامل و ارزش مطلق زندگی است که در قلب تمام سوالات قرار دارد.

مشاهده لینک اصلی
دومین بررسی دو زبانه من! امیدوارم این خوب بشه بررسی دوم دوزبانه است! امیدوارم این خوب بشه بررسی انگلیسی در ابتدا، سپس اسپانیایی است. (¡Muchos تشکر، فلورانس -The پایان جهان joderse وجود خواهد داشت آن روز که مردان سفر کلاس اول و ادبیات را در بار واگن @) @ من به جرات به فکر می کنم که در آن این واقعیت أفرسزد است، و نه فقط بیان ادبی آن، که مستلزم توجه آکادمی زبان سوئدی است. یک واقعیت نیست کاغذ، اما یکی که زندگی میکند در درون ما و تعیین هر لحظه مرگ و میر بی شماری روزمره ما، و است که تغذیه یک منبع از خلاقیت سیری ناپذیر، پر از غم و اندوه و زیبایی، که غربت پروازها و کلمبیا دلتنگ اما یکی رمزنگاری بیشتر، با ثروت مشخص شده است. شاعران و گدا، نوازندگان و پیامبران، رزمندگان و اراذل، همه موجودات از این واقعیت لجام گسیخته، ما باید به حال به درخواست اما کمی تخیل، برای مشکل اساسی ما عدم به معنای متعارف به ارائه زندگی ما باور بوده است. جایزه نوبل در آمریکای لاتین (سخنرانی نوبل)، 8 دسامبر 1982 جایزه نوبل ادبیات (برنده جایزه نوبل)، 8 دسامبر 1982 ابصالوم، ابسالوم! این یک ماجراجویی شگفت انگیز در زندگی و مرگ خانواده و یک شهر بود. من شگفت زده شدم، ناراحت شدم، سرگرم شدم، راضی بودم و از این کتاب راضی نبودم. من این کتاب را هفته قبل از مرگ نویسنده گرفتم و مدتها قبل از تصمیم به خواندن آن منتظر بودم - و تنها پس از اینکه مطمئن شدم ژانر واقع گرایی جادویی را دوست دارم. حالا چون من قبلا به ژانر تونی موریسون معرفی شده بودم، در این جا غافلگیر نشدم. همچنین کمک می کند که هر دو موریسون و گارسیا مارکز هر دو تحت تاثیر ویل فاکنر قرار گرفتند. در هر صورت، من می خواهم به تمرکز بیشتر بر روی طرح از کتاب style.This است در تاریخ آراکاتاکا، کلمبیا و امریکا لاتین گسترده تر است. خانواده که کتاب تمرکز بر روی، به نام BuendÃa (روز به معنای واقعی کلمه خوب در زبان اسپانیایی)، هستند نمایندگی از همه که تا به آن نقطه درست و غلط در تاریخ کلمبیا رفت و آنها به ارمغان آورد به ذهن دو خانواده ادبی دیگر: مردگان آواز سلیمان و خانواده تثلیث برادران کرامظوف. آنها یک دسته بسیار با اراده که چفت میشود یک شور و شوق یا غریزه و غفلت از همه چیز، که آنها را به تنهایی @ منجر می شود، @ نیروی قریب به اتفاق اجرا می شود که پروازها جدید است. خانواده بسیار ساکن است که نسل های متوالی آن پس از تاسیس آن در سراسر قرن این رمان نامگذاری شده است. بر خلاف SOS، که در آن شخصیت شروع می شود با هیچ خاطرات گذشته (و نه گذشته)، که او را منجر به توسعه گذشته خود و تقریبا به ظاهر سفر به عقب در زمان، BuendÃas، تنها به جلو به اندازه کافی قبل از به نحوی از دست دادن خاطرات خود و به سادگی تکرار آنها گذشته، به این نکته که هیچ کس به یاد نمی آورد که خانواده چه زمانی به سر می برد تا زمانی که دیگر مهم نباشد. جادوی این کتاب در روایت آن قرار دارد. از آنجا که تغییر در زمان می تواند ناگهانی باشد، برای یک سبک روایی یکنواخت در میان کل رمان و گارسا ماورکوز کار شگفت انگیزی دارد. همچنین باعث می شود صدای طنز آمیز این رمان را آسان تر کند. همچنین امداد رسانی به GGM اجازه می دهد که شخصیت هایش واقعا خودشان باشند و سعی نکنند در مورد رفتارشان دخالت کنند (که ممکن است وسوسه شود). من نمی توانم بگویم دوست داشتم یا شخصیت مورد علاقه ام را داشتم، اما شهر خود را واجد شرایط می دانست. GGMs آمریکای لاتین، به نوعی، از بیماری های مشابه به عنوان فاکنر جنوبی آمریکایی رنج می برد. @ آمریکای لاتین نمی خواهد و نه باید یک اسقف بدون اراده باشد، و هیچ چیز از چیلی وجود ندارد که طرح های خود را از استقلال و اصالت به یک آرمان غرب تبدیل شود. با این وجود، پیشرفت ناوبری که فاصله بسیاری را بین آمریکا و اروپا کاهش داده است، به نظر میرسد فاصله فرهنگی ما را افزایش داده است. چرا اصالت به طور غیر قانونی در ادبیات پذیرفته شده است؟ ما با انواع سوء ظنها در تلاشهای دشواری در تغییر اجتماعی، ما را انکار کردیم؟ چرا شما فکر می کنید که عدالت اجتماعی که اروپایی های پیشرفته در کشورشان سعی در تحمیل می کنند، نمی تواند یک هدف آمریکای لاتین با روش های مختلف در شرایط مختلف باشد؟ خیر: خشونت و درد تاریخ ما نتیجه بی عدالتی و تلخی سکولار بدون داستان است و نه مقدس با 3000 لیگ از خانه ما. اما بسیاری از رهبران اروپایی و متفکران با کودکی از پدربزرگ و مادربزرگ که از حماقت از fructÃferas جوانان خود را فراموش کرده، که اگر آن را به مقصد دیگری را ممکن به در رحمت دو صاحبان بزرگ ± سیستم عامل جهان زندگی می کنند ایجاد کرده اند. این، دوستان، اندازه تنهایی ما است. @ - La Soledad de América Latina (سخنرانی نوبل). 8 دسامبر 1982 این کتاب تا به حال یک سال از خواندن کتاب های من به یاد Abalone، Absalom! این یک ماجراجویی باور نکردنی در زندگی و مرگ یک خانواده بود ...

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب صد سال تنهایی


 کتاب برگ های سبز بید
 کتاب کی از همه منفورتره؟
 کتاب ویرانه ای در دل یک احساس
 کتاب گوهر یکدانه
 کتاب قتلی که هرگز اتفاق نیفتاده بود!؟
 کتاب چاپ آخر زندگی