اواخر اوت سال ۱۹۷۵ میلادی، نولا کلرگان، دختر نوجوان ۱۵ ساله، به طرزی اسرارآمیز در شهر اورورای نیوهمپشاير ناپدید می‌شود... دبورا کوپر، زنی میان‌سال، پس‌ازآنکه با پلیس تماس گرفت و گفت مردی را، در حالی که دختركی را در جنگل دنبال می‌کرد، ديده است کشته می‌شود... پس از چندی، پرونده به دليل نبود مدارک کافی بسته می‌شود.
سال‌ها بعد، 2008،جنازه نولا کلرگان به همراه نسخه خطی کتاب ریشه‌های پليدی در حیاط خانه هری كبر، نويسنده مشهور ريشه‌های پليدی، پيدا شد.
اكنون مارکوس گولدمن، که بر بی‌گناهی استاد خود ايمان دارد، به اورورا می‌رود تا پرده از راز دو جنايتی، که ۳۳ سال پيش اتفاق افتاده بود، بردارد...
پرونده هری كبر نتيجه كنجكاوی و همكاری گولدمن با پليس اورورا، برای پرده‌برداری از راز اين جنايت، است.
ژوئل دیکر از همان صفحه‌های آغازين كتاب تا صفحه آخر، با آدرنالینی که به خونتان تزریق می‌کند، شما را مجذوب رمان خواهد کرد ...
امكان ندارد بتوانید چیزی را حدس بزنید!
اين اثر تا كنون به 40 زبان زنده دنيا ترجمه شده است.
پرفروش‌ترين كتاب نيويورك تايمز
برنده جايزه بهترين رمان فرهنگستان فرانسه
نامزد دريافت سه جايزه ادبی
برنده جايزه ادبی گنكور دبيرستانی‌ها
در اهميت اين كتاب همين بس كه هريسون فورد بازی در نقش هری كبر را پذيرفته است...
خرید کتاب پرونده هری کبر
جستجوی کتاب پرونده هری کبر در گودریدز
معرفی کتاب پرونده هری کبر از نگاه کاربران
بعد از مدت ها، بالاخره تموم شد!!!
طبق نظرات متناقضی که برای این کتاب نوشته بودن،منتظر بودم با کتابی رو به رو باشم که مثل بقیه یا برام خیلی جذاب باشه یا اینقدر بد باشه که اصلا نتونم تمومش کنم، اما برعکس این با کتابی مواجه شدم که به نظرم یه جاهایی مثل بخش های جنایی خیلی هیجان انگیز بود و اونموقع نمیتونستی کتاب رو بزاری زمین تا تموم شه و یه جاهایی رو هم اینقد حوصله سر بر بود که اون قسمت هارو نخونده رد میکردی.
با همه ی این توضیحات میخوام به این نتیجه برسم که برای من یه کتاب سطح متوسط بود که دلم میخواست زودتر تموم شه هم به این خاطر که زودتر بفهمم آخر این قضیه چیه و هم به این دلیل که از بس زیاد بود کمی اعصاب خرد کن بود. (تا خودتون نخونیدش متوجه حرفم نمیشید واقعا D: )
و به طور خلاصه تر اگر نویسنده اینقدر توضیحات اضافی رو وارد کتاب نکرده بود و از اطناب و زیاده گویی دست برداشته بود، و همچنین اگر بعضی چیزهارو چندین بار توی قسمت های مختلف تکرار نمیکرد، به نظرم با کتاب جذاب تر و منطقی تری رو به روی بودیم قطعا.
و ببخشید که اینقد طولانی نوشتم!
مشاهده لینک اصلی
@هرى اگه فقط يك درس مونده باشه كه بهم نداده باشى، اون درس كدومه؟@
@بذار اين سوال رو از خودت بپرسم ماركوس، به نظرت آخرين درسى كه بايد ياد بگيرى چيه؟@
@به نظرم پى بردن به اهميت سقوط توىِ زندگيه.@
@كاملا موافقم.ماركوس، زندگى به سقوطى طولانى مى مونه. مهمترين مسئله اينه كه بدونى چطور بايد سقوط كنى.@
__________________
@ ماركوس، ميدونى تنها راهى كه مى شه فهميد يه نفر رو چقدر دوست دارى چيه؟@
@نه!@
@اينه كه از دستش بدى!@
_________________
@ماركوس، در جامعه اى كه ما در اون زندگى مى كنيم، كسانى كه بيش از همه تحسين مى شن، كسانى هستند كه پل ها، آسمانخراش ها و ساختمون هاى بلند رو ميسازن، ولى به نظر من، بهترين و قابل اعتماد ترين آدم ها كسانى هستن كه عشق رو مى سازن؛ چون ساختن هيچ چيز سخت تر و مهم تر از ساختن عشق نيست.@
__________________
@ببين ماركوس، الان جامعه ى ما در وضعيتى قرار گرفته كه مردم بين انتخاب عقل يا احساس همواره دودلن. يادت باشه، عقل هيچ وقت به كار كسى نيومده و احساس ممكنه هستى آدمو ازش بگيره. بنابراين، كمك كردن به تو براى من سخته.@
________________
@ ماركوس، ياد بگير شكست هاى خودت رو دوست داشته باشى. اون هارو در آغوش بگير. شكست هست كه آدم رو مى سازه و سبب مى شه پيروزى شيرين جلوه كنه.@
______________
@ بردن و باختن خيلى اهميت نداره. مهم مسيريه كه تو طى مى كنى. نتيجه ى بازى در اصل يه جور خبر دادن به مردمه. اگر ته وجودت خودت رو برنده بدونى، ديگه كى جرئت مى كنه تو رو بازنده بدونه؟ زندگى هم درست همينطوره، ماركوس. هميشه كسايى هستن كه از تو تندتر يا كندترن. مهم ترين چيز، اينه كه بدونى چطور بايد مسير رو طى كنى.@
_______________
@ در زندگى هميشه آدم هايى برنده مى شن كه جرئت داشته باشن. هر وقت در برابر انتخاب سختى قرار گرفتى، اينو بذار جلوى چشمت. ماركوس، كسى كه شجاع باشه هميشه برنده ست !@
مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب پرونده هری کبر
سال‌ها بعد، 2008،جنازه نولا کلرگان به همراه نسخه خطی کتاب ریشه‌های پليدی در حیاط خانه هری كبر، نويسنده مشهور ريشه‌های پليدی، پيدا شد.
اكنون مارکوس گولدمن، که بر بی‌گناهی استاد خود ايمان دارد، به اورورا می‌رود تا پرده از راز دو جنايتی، که ۳۳ سال پيش اتفاق افتاده بود، بردارد...
پرونده هری كبر نتيجه كنجكاوی و همكاری گولدمن با پليس اورورا، برای پرده‌برداری از راز اين جنايت، است.
ژوئل دیکر از همان صفحه‌های آغازين كتاب تا صفحه آخر، با آدرنالینی که به خونتان تزریق می‌کند، شما را مجذوب رمان خواهد کرد ...
امكان ندارد بتوانید چیزی را حدس بزنید!
اين اثر تا كنون به 40 زبان زنده دنيا ترجمه شده است.
پرفروش‌ترين كتاب نيويورك تايمز
برنده جايزه بهترين رمان فرهنگستان فرانسه
نامزد دريافت سه جايزه ادبی
برنده جايزه ادبی گنكور دبيرستانی‌ها
در اهميت اين كتاب همين بس كه هريسون فورد بازی در نقش هری كبر را پذيرفته است...
خرید کتاب پرونده هری کبر
جستجوی کتاب پرونده هری کبر در گودریدز
طبق نظرات متناقضی که برای این کتاب نوشته بودن،منتظر بودم با کتابی رو به رو باشم که مثل بقیه یا برام خیلی جذاب باشه یا اینقدر بد باشه که اصلا نتونم تمومش کنم، اما برعکس این با کتابی مواجه شدم که به نظرم یه جاهایی مثل بخش های جنایی خیلی هیجان انگیز بود و اونموقع نمیتونستی کتاب رو بزاری زمین تا تموم شه و یه جاهایی رو هم اینقد حوصله سر بر بود که اون قسمت هارو نخونده رد میکردی.
با همه ی این توضیحات میخوام به این نتیجه برسم که برای من یه کتاب سطح متوسط بود که دلم میخواست زودتر تموم شه هم به این خاطر که زودتر بفهمم آخر این قضیه چیه و هم به این دلیل که از بس زیاد بود کمی اعصاب خرد کن بود. (تا خودتون نخونیدش متوجه حرفم نمیشید واقعا D: )
و به طور خلاصه تر اگر نویسنده اینقدر توضیحات اضافی رو وارد کتاب نکرده بود و از اطناب و زیاده گویی دست برداشته بود، و همچنین اگر بعضی چیزهارو چندین بار توی قسمت های مختلف تکرار نمیکرد، به نظرم با کتاب جذاب تر و منطقی تری رو به روی بودیم قطعا.
و ببخشید که اینقد طولانی نوشتم!
مشاهده لینک اصلی
@هرى اگه فقط يك درس مونده باشه كه بهم نداده باشى، اون درس كدومه؟@
@بذار اين سوال رو از خودت بپرسم ماركوس، به نظرت آخرين درسى كه بايد ياد بگيرى چيه؟@
@به نظرم پى بردن به اهميت سقوط توىِ زندگيه.@
@كاملا موافقم.ماركوس، زندگى به سقوطى طولانى مى مونه. مهمترين مسئله اينه كه بدونى چطور بايد سقوط كنى.@
__________________
@ ماركوس، ميدونى تنها راهى كه مى شه فهميد يه نفر رو چقدر دوست دارى چيه؟@
@نه!@
@اينه كه از دستش بدى!@
_________________
@ماركوس، در جامعه اى كه ما در اون زندگى مى كنيم، كسانى كه بيش از همه تحسين مى شن، كسانى هستند كه پل ها، آسمانخراش ها و ساختمون هاى بلند رو ميسازن، ولى به نظر من، بهترين و قابل اعتماد ترين آدم ها كسانى هستن كه عشق رو مى سازن؛ چون ساختن هيچ چيز سخت تر و مهم تر از ساختن عشق نيست.@
__________________
@ببين ماركوس، الان جامعه ى ما در وضعيتى قرار گرفته كه مردم بين انتخاب عقل يا احساس همواره دودلن. يادت باشه، عقل هيچ وقت به كار كسى نيومده و احساس ممكنه هستى آدمو ازش بگيره. بنابراين، كمك كردن به تو براى من سخته.@
________________
@ ماركوس، ياد بگير شكست هاى خودت رو دوست داشته باشى. اون هارو در آغوش بگير. شكست هست كه آدم رو مى سازه و سبب مى شه پيروزى شيرين جلوه كنه.@
______________
@ بردن و باختن خيلى اهميت نداره. مهم مسيريه كه تو طى مى كنى. نتيجه ى بازى در اصل يه جور خبر دادن به مردمه. اگر ته وجودت خودت رو برنده بدونى، ديگه كى جرئت مى كنه تو رو بازنده بدونه؟ زندگى هم درست همينطوره، ماركوس. هميشه كسايى هستن كه از تو تندتر يا كندترن. مهم ترين چيز، اينه كه بدونى چطور بايد مسير رو طى كنى.@
_______________
@ در زندگى هميشه آدم هايى برنده مى شن كه جرئت داشته باشن. هر وقت در برابر انتخاب سختى قرار گرفتى، اينو بذار جلوى چشمت. ماركوس، كسى كه شجاع باشه هميشه برنده ست !@
مشاهده لینک اصلی